نگاه شیطانی

  • 1394/03/07 - 08:37
دین اسلام بر عقاید و احکامی پایبند است و منشأ عقاید و احکام هم عقل یا وحی است. البته احکام و مصالح آن چون با عقل قاصر بشر قابل‌درک و فهم نیست؛ غالباً ریشه در وحی و کلام معصومین که برگرفته از آن است استنباط می‌شود. یکی از احکام الهی که تقریباً همه مسلمانان به آن مبتلا هستند نگاه آمیخته با شهوت و گناه است که همه‌ی فقها فتوا به حرمت آن داده اند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دین اسلام بر عقاید و احکامی پایبند است و منشأ عقاید و احکام هم عقل یا وحی است. البته احکام و مصالح آن چون با عقل قاصر بشر قابل‌درک و فهم نیست؛ غالباً ریشه در وحی و کلام معصومین که برگرفته از آن است استنباط می‌شود. یکی از احکام الهی که تقریباً همه مسلمانان به آن مبتلا هستند نگاه آمیخته با شهوت و گناه است که همه‌ی فقها فتوا به حرمت آن داده اند.
ولیکن در بین صوفیان قاعده‌ای وجود دارد با عنوان "المَجاز قنطره الحقیقه" یعنی مَجاز پلی است که راه حقیقت را برای ما باز می‌کند و این قاعده را در عشق‌های زمینی که غالباً با شهوات و نگاه‌های حرام توأم است؛ نیز بدون هیچ قید احتراز از حرامی جاری می‌کنند و آن را مقدمه عشق به رب العالمین می‌دانند. ابن ابی نصر روزبهان بقلی از قدمای صوفیه در کتاب عبهر‌العاشقین خود می‌نویسد: «عشق یعقوب بر يوسف (عليهما السّلام) مر عاشقان را دلیلی عظیم است در عشق انسانی، زیرا که عشق او جز عشق حقّ نبود، و جمالش جمال حقّ را در عشق وسیلت بود. آن همه برای آن بود که محمّد صلوات اللّه علیه یوسف را گفت که «اعطی نصف الحسن»، و حسن او را معجزات و آیات آمد، خود را تابش نشانهٔ جمال بود.»[1] درحالی‌که در ادامه همین کتاب نویسنده در بیان عشق یوسف به زلیخا به‌ظاهر آیه «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها.[یوسف/24] و در حقیقت آن زن آهنگ وی کرد، و یوسف نیز آهنگ او کرد.»
و این آیه را مستمسک برای غرض خود کرده است بدون اینکه به تفاسیر و روایات وارد شده در این باب توجه کند و یا حتی ادامه‌ی آیه را نیز نیاورده است که خداوند می‌فرماید: «لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصین.[یوسف/24] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، چنین کردیم تا بدی و زشتکاری را از او بازگردانیم، چراکه او از بندگان مخلص ما بود.» روزبهان بقلی در کتابش چنین آورده است: «سخت چابک غوّاصی است در بحر مهر تو، تا از شوراب دریای امتحان اصداف لئالی مشاهدهٔ جلالی برون می‌آورد، که در قعر آن بحر عمیق صد هزار نهنگ شهوت است، که همه در نیش قهر زهر -وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِهٰا- دارند».[2]
در پی این تفکر، صوفیان کار را به جایی رساندند که کسروی در مورد آنها می‌نویسد: «گذشته از آنکه صوفیان زن نمی‌گرفتند، بیشترشان دچار زشت‌کاری‌ها می‌شده‌اند. این است بچه‌بازی یا به قول خودشان شاهدبازی که از زشت‌ترین گناهان است و در خانقاه‌ها رواج داشته و از آن زشت‌تر اینکه به چنان ناپاکی رَخت پوشانده و آن را با عشق خدایی به هم‌بسته گردانیده و جمله‌ی المجاز قنطره الحقیقه را به زبان‌ها انداخته‌اند.»
حال با توجه به آیه غض ابصار که خداوند می‌فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُم.[النور/30] به مردان با ایمان بگو: «دیده فرونهند و پاکدامنی ورزند، که این برای آنان پاکیزه‌تر است، زیرا خدا به آنچه می‌کنند آگاه است.» جایی برای این توجیهات می‌ماند که بدون قید و شرط بگوییم نگاه کردن به مخلوق و عشق به او؛ ما را به عشق حقیقی می‌رساند؟

پی‌نوشت:

[1]. روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی نصر، عبهر العاشقین، جلد ١، محقق: کوربن، هانری، محقق: معین، محمد، ناشر: منوچهری، تهران، ١٣۶۶، صفحه 28
[2]. همان صفحه 57
[3]. کسروی؛ احمد، صوفیگری، صفحه ۲۲-۲۳.

تولیدی

دیدگاه‌ها

افراط و تفریط ها در هر دینی موجب فساد است اسلام هم از این قاعده مستثنی نیست. باید دین خدا را فقط از پیامبرش و جانشینان بر حق پیامبر گرفت نه انسانهایی که درک و عقلشان در حد انسانهای معمولی است چون در غیر اینصورت جهل انسان، انسان را دچار افراط یا تفریط می کند از این روست که در حدیث است که جاهل یا در افراط است یا تفریط!

بله تفریط نسبت به جایگاه معصومین و افراط در خودبینی انسان را به پرتگاه جهل میکشاند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.