سلسله‌های منقطع صوفیه

  • 1394/03/03 - 19:11
با توجه به ادعایی که در فرقه صوفیه است مبنی به این که نباید در شجره هیچ بریدگی باشد و یَداً بيَد به امام معصوم (علیه السلام) برسد، تطبيق دادن این ادعا با واقعیت بسیار مشکل است. چرا که با بررسی تاریخی این مسئله متوجه خواهید شد که اتصال به امام معصوم در برخی از فرقه‌ها بسیار مشکل است نظیر فرقه کمیلیه که ادعا دارد حضرت علی (علیه السلام)...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جایگاه فرق صوفيه به لحاظ انتساب، درواقع سلسله‌هايی می‌باشد که خود را به‌واسطه اسامی اشخاصی که شناخته‌ شده‌اند به حضرات معصومین(علیهم السلام) می‌رسانند و این اتصال به این معنا است که بین افراد شجره به‌واسطه اجازه -بدون هیچ بریدگی- پیوند خورده است و از امام معصوم(عليه السلام) اجازه برای ارشاد و دستگيری دارند و در صورت صحت اتصال، فرقه دارای تقدس خاصی می‌شود.
قرن پنج هجری، دوران سر و سامان گرفتن نظام فکری و اعتقادی تصوف بود که به واسطه دسته‌بندی کردن شیوخ تصوف، فرقه‌هایی به اسم مشایخ تأسیس کردند و احمد غزالی[1] یکی از کسانی بود که تلاش زیادی کرد تا توانست گروه‌های صوفیه را بر اساس نام مشایخ خود دسته‌بندی کند و «برای خود شجره نویسی ترتیب دهد و سلسله خود را به واسطه صوفیان پیشین، به صحابه و سپس به پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) برساند».[2] 
بنابراین “شجره که دلیل صحت تأسیس فرقه است” یکی از اصول صوفیه است تا بتوانند اصالت فرقه را اثبات کنند. نور علی تابنده می‌گوید: «اگر کسی اجازه‌اش یدا بيَد به امام برسد، رهبری و ارشاد او شرعی و قانونی است و الّا رشته‌اش قطع‌شده است».[3]
با توجه به ادعایی که در فرقه صوفیه است مبنی به این که نباید در شجره هیچ بریدگی باشد و یَداً بيَد به امام معصوم(علیه السلام) برسد، تطبيق دادن  این ادعا با واقعیت بسیار مشکل است. چرا که با بررسی تاریخی این مسئله متوجه خواهید شد که اتصال به امام معصوم (علیه‌السلام) در برخی از فرقه‌ها بسیار مشکل است نظیر فرقه کمیلیه که ادعا دارد حضرت علی(علیه‌السلام) به کمیل بن زیاد اجازه تأسیس فرقه داده است. درحالی‌که در زمان کمیل بن زیاد صحبتی از تصوف نبوده است یا مانند معروفیه که معتقدند بودند معروف کرخی در زمان امام رضا(علیه‌السلام) بوده و اجازه تأسیس فرقه گرفته است در حالی که مرگ معروف کرخی در سال 200 یا 201 هجری بوده و حضرت در سال 201 هجری ولایت‌ عهدی را قبول کرده‌اند.[4] یا نظیر فرقه نعمة اللهیه که علاوه بر اینکه اصل اتصال معروف کرخی اثبات نشده، به قوانین خودشان پایبند نیستند. به‌طور مثال؛ نورعلیشاه اصفهانی توسط معصوم علیشاه -که قطب نبوده- به ریاست فرقه نعمة االلهیه ایران نصب می‌شود، درحالی‌که این اجازه باید توسط شاه علی دکنی رئیس‌کل فرقه نعمة اللهیه داده می‌شد.
و اين در حالی است که  قرآن کريم درباره دو نوع شجره سخن مي گويد. شجره طیبه «کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء [ابراهیم/24] سخنی پاک که مانند درختی پاک است که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است» و شجره خبیثه «کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ [ابراهیم/26] مثل سخنی ناپاک چون درختی ناپاک است که از روی زمین کنده شده و قراری ندارد».
کلمه خبیثه، همان گفتار زشت و شوم، همان برنامه‌های گمراه‌کننده و غلط، همان انسان‌های ناپاک و آلوده، و خلاصه هر چیز خبیث و ناپاک است.[5] شجره فرقه صوفیه همان شجره خبیثه است که به‌واسطه بدعت‌ها و انحرافات و وعده‌های دروغین که از روی خودخواهی و هوس بازی عده ای از جامعه را از صراط مستقیم الهی گمراه کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. احمد غزالی معتقد بود صورت‌های زیبا در این عالم، که همه مظاهر حسن کلی و شاهد جمال الهی‌اند، ازنظر غزالی محبوب و مورد توجه عاشق قرار می‌گیرد.
[2]. دانشنامه جهان اسلام، 7/358 ستون اول مقاله دکتر نصرالله پورجوادی
[3]. فصلنامه عرفان ایرانی؛ 7/18
[4]. طبری محمد، تاریخ طبری، ج 3، ص 59-56،
[5]. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 336، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، محل نشر: تهران، 1380.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.