انتقاد شدید ابن‌عربی نسبت به مولوی

  • 1394/02/29 - 08:05
با توجه به نوشته‌های محی‌الدین ابن عربی به خوبی قابل‌لمس است که این عالم صوفی همتای معاصر خود یعنی مولوی بلخی و امثال او را در حال سماع انسان‌هایی بی‌دین و بی‌عقل می‌بیند که مستحق تسلیت فرشتگان هستند و همچنین به این‌گونه افراد لقب بی‌حیا در مقابل خداوند می‌دهد که در قبضه و تصرف شیطان هستند و در آخر مولوی و امثال او را دروغگو معرفی می‌کند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد ابن محمد ابن حسین بلخی ملقب به جلال‌الدین مولوی از بزرگان صوفیه است که در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم زندگی می‌کرد. وی از شاگردان شمس تبریزی به شمار می‌رفت و به تبع استادش از طرفداران عبادت رقص و سماع در صوفیه است. در احوال او نقل‌شده «روزی در حضور مولانا رباب می‌زدند و مولانا ذوق‌ها می‌کرد. از ناگاه عزیزی (یکی از مریدان) درآمد که نماز دیگر (اذان) می‌گویند. (مولوی) لحظه ای تن زد (صبر کرد) و فرمود: «نی‌نی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع نماز دیگر». هر دو داعیان حقّ‌اند. یکی (اذان و نماز) ظاهر را به خدمت می‌خواهد و این دیگر (سماع) باطن را به محبت حق می‌خواند.»[1]
و در جایی دیگر از مولوی نقل شده است: «ما از این عالم سه چیز را اختیار کردیم: یکی سماع و یکی فقاع (آبجو) و یکی حمام.»[2] اما "محی‌الدین ابن عربی" از بزرگان صوفی‌مرام و ملقب به شیخ اکبر که او نیز از عرفای صوفیِ قرن ششم و هفتم و هم‌دوره مولوی به شمار می‌رود در مورد رقص و سماع در رساله "روح‌القدس فی محاسبه النفس" ذیل بحث سماع می‌گوید: «بعد از مراسم پرهیاهوی سماع، به یکدیگر به جهت اعمال خود تهنیت می‌گوییم؛ درحالی‌که فرشتگان در ملأ اعلی به ما به موجب از دست دادن دین و عقل خود تسلیت می‌گویند. ای نفس! به جهت این اعمال از خدا حیا نمی‌کنی؟ تو در طول شب و در تسخیر و قبضه شیطان بودی و بازیچه دست او با این همه، تو ذوق می‌کردی و لذت می‌بردی. از همه بدتر و از هر مصیبتی بزرگ‌تر و از هر فاجعه ای سنگین‌تر و از هر دردی جانکاه‌تر اینکه در این حال ادعا می‌کردی که من باخدا و در خدا بودم و به خدا برخاستم و در خدا شطحیات بر زبان راندم.»
و در رساله شاهد هم آورده است: «رقص و پایکوبی لایق حضرت حق نیست؛ شهود حق متوقف بر هیبت است و هیبت موجب سکون و آرامش می‌شود؛ نه حرکت جنبش». و بعد می‌گوید: «رقص کنید و بدانید که تنها رقاصید و بدانید که هنوز در مرحله نفسانیات باقی هستید. هرکس در سماع جست‌وخیز کند و مدعی شود که شهود خدا کردم و خدا من را به خود نمود، پس دروغ‌گو است.»[3]
با توجه به نوشته‌های محی‌الدین ابن عربی به خوبی قابل‌لمس است که این عالم صوفی همتای معاصر خود یعنی مولوی بلخی و امثال او را در حال سماع انسان‌هایی بی‌دین و بی‌عقل می‌بیند که مستحق تسلیت فرشتگان هستند و همچنین به این‌گونه افراد لقب بی‌حیا در مقابل خداوند می‌دهد که در قبضه و تصرف شیطان هستند و در آخر مولوی و امثال او را دروغگو معرفی می‌کند.

پی‌نوشت‌:

[1]. غزالی، محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین، جلد:١، محقق: حافظ عراقی عبدالرحیم بن حسین، ناشر: دار الکتاب العربی، صفحه 406
[2]. افلاکی، شمس‌الدین احمد، مناقب العارفین، صفحه ۴۰۶ 
[3]. اِبْن‌ِ عَرَبی، ابوعبدالله محیی‌الدین محمد، رساله شاهد صفحه 4

تولیدی

دیدگاه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.