حدیث منزلت در مقاطع مختلف

  • 1394/02/01 - 22:07
حدیث منزلت به اعتقاد جمیع عالمان شیعه و سنی، از محکم‌ترین روایات به شمار می‌آید، چنانکه بخاری و نیشابوری هم به این امر اذعان نمودند: «حدیث منزلت از محکم‌ترین روایات است». بنابراین در این که اولا چنین حدیثی از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شده و دیگر این‌که این حدیث از جانب پیامبر، خطاب به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بیان شده...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حدیث منزلت به اعتقاد جمیع عالمان شیعه و سنی، از محکم‌ترین روایات به شمار می‌آید، چنانکه بخاری و نیشابوری هم به این امر اذعان نمودند: «حدیث منزلت از محکم‌ترین روایات است».[1] بنابراین در این که اولا چنین حدیثی از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شده و دیگر این‌که این حدیث از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بیان شده و ایشان وی را برای خود به منزله هارون برای موسی دانسته، جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای نیست. امِا از آن‌جا که وهابیت با امیرالمومنین (علیه السلام) و به تبع آن با شیعیان سر عناد و دشمنی دارند و از طرفی نمی‌توانند نسبت به اصل این حدیث شریف خدشه وارد کنند، تیر پیکان خود را به جهات دیگر این قضیه گسیل داشتند و با این ادعا که این حدیث و روایت برای مقطعی کوتاه بیان شده، در صدد کم‌اهمیت قرار دادن این حدیث و عدم فهم خلافت و جانشینیِ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن را در نظر دارند.

از این رو ما در این مقاله به موارد مختلفی که این حدیث بیان شده تا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) موقعیت و جایگاه امیرالمومنین (علیه السلام) را برای مردم آشکار نماید اشاره خواهیم کرد: یکی از مقاطعی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این حدیث شریف را بیان فرمودند، در قضیه عقد اُخوت بود: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میام مسلمانان عقد اخوت و برادری جاری نمود؛ سپس فرمود: «یا علی! تو برادر من و به منزله هارون برای موسی هستی با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست».[2]

مقطع بعدی، بیان حدیث منزلت در قضیه سد الابواب بود: «یا علی هر آن‌چه درباره احکام حضور در مسجد برای من حلال است، برای تو نیز حلال است. یا علی! آیا کافی نیست که تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست؟»[2] مورد بعدی بیان حدیث منزلت در قضیه فتح خیبر است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اگر نبود که درباره تو گروهی از امّت من هر آن‌چه نصارا درباره عیسی بن مریم گفتند، بگویند (مقام الوهیت و ربوبیت)؛ هر آینه درباره‌ی تو سخنانی می‌گفتم که زان پس هرگاه نزد آنان عبور می‌کردی، به خاک پای تو و پس‌مانده آب طهارت تو برای شفا یافتن، تبرک می‌جستند؛ اما همین قدر تو را بس که تو از من و من از توام؛ تو از من ارث می‌بری و من از تو؛ تو برای من به منزله هارون برای مموسی هستی با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست؛ تو دَین مرا ادا کرده و بر اساس سنّت من می‌جنگی و...».[3] ابن عباس هم این حدیث را از بیانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه ام‌سلمه فرموده بود بیان مرد: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ام سلمه فرمود: بدان که گوشت و خون علی (علیه السلام) از گوشت و خون من است و او برای من به منزله هارون برای موسی است با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست».[4]

یکی از نکات جالب توجه در مورد این حدیث، این‌که عمر بن خطاب هم آن‌را را نقل نموده است: «عمر بن خطّاب گوید: شخصی علی (علیه السلام) را مورد دشنام قرار داد. علی (علیه السلام) فرمود: گمان می‌کنم تو منافق باشی. از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: جایگاه علی نسبت به من همچون جایگاه هارون برای برادرش موسی است، با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست.»[5] بنابراین با وجود این روایات و روایات دیگری که به جهت اختصار از آن صرف نظر می‌کنیم، در می‌یابیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقاطع مختلف علی (علیه السلام) را برای خود به منزله هارون برای موسی دانست. و این قضیه را نه فقط یک جا (که وهابیت آن را فقط در یک مورد و آن هم به صورت مقطعی می‌دانستند) بلکه در موارد مختلف بیان نمودند تا جانشینی ایشان برای مردم معین و مشخص گردد؛ و إلا اگر در یک مورد و با برای یک مقطع کوتاه می‌بود، احتیاج به بیان آن در جای جای متعدد نبود.

پی‌نوشت‌:

[1]. ابن عبدالبر، الاستیعاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، دارالجلیل، بیروت1412، ج3، ص1097
[2]. احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، موسسه الرساله، بیروت1403، ج2، ص1131، ح1131
[3]. السیوطی، الخصائص الکبری، دار الکتب العلمیه، بیروت1405ه، ج2، ص424
[4]. الخوارزمی، المناقب، تحقیق: الشیخ مالک تامحمودی، موسسه النشر الاسلامی لجماعه المدرسین بقم المشرفه، ص129
[5]. ابن حسام الدین الهندی، منز العمال، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، دار الکتب العلمیه، بیروت1419ه، ج11، ص279، ح32936
[6]. البغدادی، تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه بیروت، ج7، ص452، ح4023 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.