آیا معاویه از پیامبر اطاعت و پیروی می‌کرد ؟

  • 1394/02/03 - 15:44
چنین به دست می‌آید که حجاب و دربان داشتن معاویه و ساعت‌ها و روزها پشت درب ماندن وی، امری مسلّم بوده، لذا خلیفه دوم این معنا را گوشزد می‌کند و معاویه هم ضمن تأیید این خبر و توجیه آن برای خلیفه، هیچ قولی برای تغییر این روند نمی‌دهد و مصداق همان حدیثی می‌شود که ابومریم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای معاویه نقل کرد: «کسی که خداوند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابومریم ازدی از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند: «کسی که خداوند امور مسلمانان را به او واگذار کند، ولی او با قراردادن دربان و حجاب به گرفتاری‌های مردم رسیدگی نکند، خداوند در روز قیامت میان خود و این شخص حجاب قرار می‌دهد و به گرفتاری و فقر و مشکل او رسیدگی نمی‌کند، معاویه با شنیدن این حدیث شخصی را مأمور کرد که هر ساعت اگر مراجعه‌کننده‌ای آمد، وی را نزد او ببرد».[1]
برخی از این روایت چنین برداشت کرده‌اند:
- اطاعت کامل و بی‌چون و چرای معاویه از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به محض شنیدن دستور ایشان.
- دلسوزی اصحاب رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نسبت به معاویه.
باید تأمل کرد؛ اولاً ابومریم ازدی (راوی حدیث) فردی مجهول است و چیزی درباره‌اش نقل نشده و صحابی بودن و شنیدن او از پیامبر (صلی الله علیه و آله) معلوم نیست.[2] ثانياً این روایت و تطبیق آن بر معاویه به ضرر اوست چون ظاهراً مردم به سختی به دربار او راه می‌یافتند، در حالی‌که این روایت، حکّام را از این کار بر حذر داشته است. ثالثاً از بحث و گفتگویی که میان معاویه و خلیفه دوم (عمر) پیش آمد،[3] چنین به دست می‌آید که حجاب و دربان داشتن معاویه و ساعت‌ها و روزها پشت درب ماندن وی، امری مسلّم بوده، لذا خلیفه دوم این معنا را گوشزد می‌کند و معاویه هم ضمن تأیید این خبر و توجیه آن برای خلیفه، هیچ قولی برای تغییر این روند نمی‌دهد و مصداق همان حدیثی می‌شود که ابومریم از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای معاویه نقل کرد: «مَن وَلاهُ اللهُ شيئاً مِن أَمر المُسلمين فاحتَجَبَ دُون حاجتهم و خلتهم و فقرهم إحتجب الله دون حاجته و خلته و فقره.[4] کسی که خداوند امور مسلمانان را به او واگذار کند، ولی او با قراردادن دربان و حجاب به گرفتاری‌های مردم رسیدگی نکند، خداوند در روز قیامت میان خود و این شخص حجاب قرار می‌دهد و به گرفتاری و فقر و مشکل او رسیدگی نمی‌کند، معاویه با شنیدن این حدیث شخصی را مأمور کرد که هر ساعت اگر مراجعه‌کننده‌ای آمد، وی را نزد او ببرد». رابعاً معاویه شراب می‌نوشد و به مهمان خود عبدالله بن بریده نیز تعارف می‌کند، ولی او می‌گوید: «ما شَرِبتُهُ منذُ حَرَّمَه رسولُ الله(صلی الله علیه و آله).[5] از زمانی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آن را تحریم کرد، من دیگر شراب ننوشیدم».
آیا او اطاعت کامل و بی‌چون و چرا از پیامبر نمی‌کرد؟!
سعد بن ابی‌وقاص یک آیه و دو روایت در فضیلت امیرالمؤمنین(علیه السلام) از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) برای معاویه نقل کرد و هنگامی‌که از جای خود برخاست تا برود، معاویه بلافاصله از جای خود بلند شد، بادی از معده رها کرد و گفت: «ای سعد! بنشین تا پاسخت را بشنوی».[6]
معاویه از نقل روایات حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) جلوگیری می‌کرد.[7] رجاء بن حیوة [8] می‌گوید: «در تمام مدتی که با معاویه بودم فقط یک حدیث از او به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله) شنیدم».[9] او برخلاف سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) انگشتر را در دست چپ قرار می‌داد.[10] وی تصمیم داشت حتی یک نفر از بنی‌هاشم روی زمین زنده نباشد.[11] او از اظهار فضائل حضرت علی(علیه السلام) شدیداً جلوگیری می‌کرد و متخلف را به شدت عقوبت می‌نمود.[12] حافظ مزی شافعی می‌نویسد: «کانت بنُو أمية اذا سَمِعُوا بمولود اسمُهُ علي، قَتَلُوه.[13] اگر نوزادی را به نام علی، نام‌گذاری می‌کردند بنی‌امیه او را به قتل می‌رساندند.»

پی‌نوشت:

[1]. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل بن کثیر، چاپ اول، دارإحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸، ج8 ، ص134.
[2]. تهذيب الكمال، المزي، جمال‌الدین ابی‌الحجاج یوسف، دارالفکر، بيروت، 1421. ج22، ص29، رقم8212، ابومریم الازدی؛ نیز ر ک، تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلاني، شهاب‌الدین احمد بن علی، دارالفكر، بیروت، 1404‏. ج12، ص207، رقم8699، ابومریم الازدی.
[3]. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل بن کثیر، چاپ اول، دارإحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸، ج8، ص134.
[4]. همان: ص134.
[5]. مسند أحمد بن حنبل، دارصادر، بیروت، ج5، ص347 و ج6، ص476 و 22432.
[6]. مروج الذهب، مسعودي، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، 1411‏.‏ ج3، ص18، «إنّ سعداً لمّا قال هذه المقالة لمعاویة ونهض لیقوم، ضرط له معاویة وقال له: «إقعد حتّی تسمع جواب ما قلت».
[7]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساكر، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله، دارالفكر، بيروت، 1415. ج59، ص167.
[8]. رجاء بن حّیوّة کندی فلسطینی امام، فقیه، پیشوا و از بزرگان تابعین است که نسایی و ابن‌سعد او را توثیق کرده‌اند. سیرأعلام النبلاء، ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ نهم، ۱۴۰۱، ج4، ص557، رقم220، رجاء بن حّیوّة.
[9]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساكر، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله، دارالفكر، بيروت، 1415. ج59، ص167.
[10]. ربیع الأبرار، زمخشری، مؤسسة الأعلمی، بیروت، ج4، ص24.
[11]. شرح نهج‏ البلاغة، ابن أبي الحديد، دارإحياء الكتب العربية، عيسى البابي الحلبي و شركاه، ۱۳۷۸، ج19، ص129.
[12]. همان: ج4، ص73 و ج13، ص219.
[13]. تهذيب الكمال، المزي، جمال‌الدین ابی‌الحجاج یوسف، دارالفکر، بيروت، 1421. ج13، ص266.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.