جنجالی از سوی وهابیت در موضوع قرآن

  • 1394/01/25 - 14:10
وهابیت در جنجال و هیاهویی عجیب، بر شاخ نشسته و بن بریده (دانسته یا نادانسته تیشه به ریشه اسلام زده) و با مغلطه‌ای آشکار که اندکی بعد به آن اشاره می‌گردد با فرق گذاردن میان قرآن شیعه و سنّی، در سند قرآن شیعیان، تشکیک نموده و با تبلیغات مسموم خود در سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای همواره علیه شیعیان اعلام می‌کنند که شیعیان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در جنجال و هیاهویی عجیب، بر شاخه نشسته و بن بریده (دانسته یا نادانسته تیشه به ریشه اسلام زده) و با مغلطه‌ای آشکار که اندکی بعد به آن اشاره می‌گردد با فرق گذاردن میان قرآن شیعه و سنّی، در سند قرآن شیعیان، تشکیک نموده و با تبلیغات مسموم خود در سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای همواره علیه شیعیان اعلام می‌کنند که شیعیان سند متصل و صحیحی برای قرآن خود ندارند؛ به عنوان نمونه کلمات و سخنانی مانند آنچه در زیر می‌آید را در بسیاری از سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره‌ای وهابیت دیده و یا شنیده‌ایم: «آهای شیعیان! اگر راست می‌گویید، سندی صحیح و متصل از امامان خود تا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای قرآن خود بیاورید که برگرفته از سند قرآن ما (وهابیت) نباشد. سند قرآن ما، سندی صحیح و منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شرح زیر است: امام دانی گوید: و اما روایت حفص را ابوالحسن طاهر بن غلبون مقرئ از ابوالحسن علی بن محمد بن صالح هاشمی ضریر مقرئ در بصره روایت کرده که گفته: ابوعباس احمد بن سهل آشنانی روایت کرده: قرآن خود را برای پدرم محمد عبید بن صباح و حفص و عاصم بن ابی النجود قرائت کردم. ابوعمرو گوید قرآن خود را برای استادم ابوالحسن قرائت کردم که او نیز به من گفت: قرآن خود را برای هاشمی خواندم. و نیز ابوعمر قرآن خود را از آشنانی از عبید از حفص از عاصم بن ابی النجود روایت کرده و عاصم قرآن خود را بر ابی عبدالرحمن بن حبیب سلمی و ابی مریم و زر بن حبیش قرائت نموده و ابو عبدالرحمن قرآن خود را از عثمان بن عفّان و علی بن ابی‌طالب و ابی بن کعب و زید بن ثابت و عبدالله بن مسعود از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گرفته و زر از عثمان و ابن مسعود از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرائیل امین از پروردگار متعال گرفته است. حال سند قرآن شما شیعیان کجاست.»

پاسخ:

- گویا اینان هرگز نمی‌خواهند، بفهمند واژه‌ای به نام قرآن شیعه و سنی وجود نداشته و قرآنی که در طول قرن‌های حتّی از عصر اهل‌بیت (علیهم السّلام) نزد آن بزرگواران و شیعیان بوده، تفاوتی با قرآن موجود نزد اهل‌سنت نداشته و ندارد.

- شیعه، بر اساس تحدّی و مبارزه‌طلبی خود قرآن کریم و شگفتی‌ها و عجایب موجود در متن آن و نه سند آن، قرآن کریم را بی‌نظیر، بی‌همتا و معجزه جاوید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌داند و چون چنین است سند آن اعجاز بودن متن آن تا قیام قیامت است نه درجه اعتبار راویان آن و به همین دلیل نیازی به ارائه سند نمی‌بیند و دامن زدن به این گونه بحث‌ها را اهانت به این کتاب مقدّس، تشکیک در اعتبار این کتاب بزرگ و آب ریختن به آسیاب دشمنان قرآن و اسلام می‌داند. آیا اشکال ما به کتب مقدّس نزد یهود و نصارا در سند آن کتاب‌هاست یا در تحریف متن آنها؟

- شیعیان برای اثبات ادّعای خود، وجود نسخه‌های خطّی قرآن کریم در موزه‌های تاریخی را که به دست مبارک اهل‌بیت (علیهم السّلام) نوشته شده و تفاوتی با قرآن دیگر مسلمانان ندارد را بهترین شاهد برای اثبات ادّعای خود در یکی بودن قرآن تمام مسلمانان است، می‌دانند؛ به عنوان نمونه، وجود نسخه‌های خطّی قرآن کریم از امام حسن مجتبی (علیه السّلام) و امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) در کتابخانه و موزه آستان قدس رضوی شهر مقدّس مشهد است که با خطّ کوفی بر پوست آهو نوشته شده و هیچ گونه تفاوتی با قرآن موجود کنونی میان شیعه و سنّی نداشته و قابل مشاهده و بازدید عموم است.

- مغلطه آشکار وهابیت، خلط نمودن میان سند قرائت‌های هفت‌گانه و یا ده‌گانه قرآن با سند خود قرآن است که علمای تفسیر شیعه و سنی بر این موضوع تصریح نموده‌اند که این دو حقیقتی است جدای از یکدیگر؛ چنان‌که زرکشی و سیوطی دو تن از ائمه تفسیر اهل‌سنت می‌گویند: بدان که خود قرآن و قرائت‌های قرآن دو موضوع کاملا جدا و مجزاست. اصل قرآن برگرفته از وحی است که از سوی خداوند سبحان بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردیده، اما اختلاف قرائت‌ها موضوعی است مربوط به اختلاف الفاظ، حرکات، تشدید و سکون و از این قبیل موضوعات که در نحوه نوشتار و قرائت این کتاب پدید آمده.[1]

- در حقیقت، سندی که وهابیت ارائه می‌کند سند قرائت‌های هفت‌گانه یا ده‌گانه است که سخن از کسره، فتحه، ضمّه، تشدید، سکون، مدّ و امثال این‌هاست؛ اما آیا می‌توان از «سند قرائت» با عنوان «سند قرآن» یاد کرد؟ و این در صورتی است که ما نیز همچون وهابیت قائل به سند واحد برای قرآن کریم باشیم.

- از این رو، ما از آنان می‌پرسیم آیا برای سند قرائت قرآن، سند متواتر می‌خواهید با سندی که با خبر واحد ثابت شده باشد؟ آنچه شما برای سند قرائت قرآن ارائه می‌کنید خبر واحد است که با خدشه در یکی از افراد سند، تمام سند زیر سؤال می‌رود، در حالی که شیعه، قائل است که قرآن کریم از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا زمان حاضر، نسل به نسل و به صورت متواتر به دست ما رسیده؛ به همین رو، حتی اگر تمام راویان آن کافر و مشرک نیز باشد ضربه‌ای به متن آن وارد نمی‌سازد.[2] و در این صورت، خبر واحد در برابر خبر متواتر نه تنها دارای ارزش و اعتبار نیست، بلکه با خدشه در برخی از آنها تمام سند و به تبع آن، متن آن مخدوش می‌گردد چنان‌ که مرحوم آیت الله خویی می‌فرماید: درباره اصل قرآن باید گفت که این کتاب، به صورت متواتر روایت شده و همواره در سینه‌ها حفظ می‌گردیده و یا در نسخه‌های متعدد نوشته و یه نسل‌های بعد می‌رسیده است... و به همین‌روست که ما می‌گوییم سند قرآن متواتر است.[3] با چنین بیانی کشته شدن گروه انبوهی از حافظان قرآن در یک زمان، ضربه‌ای به وثاقت قرآن وارد نمی‌سازد؛ چنان که نزدیک به 500 نفر از حافظان قرآن در جنگ یمامه با مسیلمه کذّاب کشته شدند و یا حضور بیش از 30 هزار نفر از حافظان قرآن در جنگ صفین و کشته شدن گروه انبوهی از آنان در این جنگ و یا حضور بیش از 100 هزار نفر از حافظان قرآن، در انقلاب حافظان و قاریان قرآن کریم (ثورة الرقرّاء) به رهبری فرزند اشعث علیه حجّاج بن یوسف ثقفی.

پی‌نوشت:

[1]. البرهان فی علوم القرآن، زرکشی، دار المعرفة، بیروت، ج 1، ص 318.
[2]. الرعایة فی علم الدرایة، شهید ثانی، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، قم، ص 69.
[3]. البیان فی تفسیر القرآن، سید خوئی، دار الزهراء للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، ص 158.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.