علل تحقیر آموزه‌های اسلامی در شبکه‌های اجتماعی

  • 1393/12/27 - 11:08
اروپائیان سعی می‌کردند پیشرفت‌های علمی و معنوی مسلمانان را مسکوت گذارند. ولتر از مسكوت گذاشتن پیشرفت‏‌هاى علمى و معنوى مسلمانان توسط مبلغان مسیحى و مورخان اروپایى كه حقایق را كتمان مى‌‏كنند چنان به خشم مى‌‏آید كه یكباره همه راویان و مورخان مسیحى را «احمق» مى‌‏نامد. اروپائیان هرچه بیشتر تفوق و برتری فرهنگ اسلامی...

پایگاه جامع فرق،‌ ادیان و مذاهب_ اخیراً موج حمله به اسلام و آموزه‌های اسلامی، شکل جدیدی به خود گرفته است. توهین به مقدسات اسلامی و بزرگان دینی، امری رایج در شبکه‌های اجتماعی شده است. برخی جوانان ناآگاه مسلمان نیز به سرعت آن را نشر و گسترش می‌دهند. اما باید دانست که توهین به اسلام سابقه‌ای به درازای پیدایش آن دارد. آنگاه که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) را مجنون می‌خواندند و کتابش را افسانه. اما در قرون وسطی حملات به اسلام شدت بیشتری پیدا کرد. این قدر کتاب علیه اسلام نوشته شد که اکثر اروپائیان بر بی‌اساسی اسلام باور پیدا کردند. نویسندگان مسلمان سعی کرده‌اند تا تهمت‌های غربی‌ها به اسلام را پاسخ دهند. یکی از این تلاش‌ها، کتاب «محمد در اروپا» اثر خانم مینو صمیمی است.

مینو صمیمی (متولد آذر ۱۳۲۵، تهران) نویسنده و مترجم ایرانی‌ است. او، تحصیلاتش را در اروپا سپری کرد و سال‌ها در سفارت ایران در سوئیس مشغول به کار بود. آخرین سمت وی از سال 1355 تا 57، منشی بین‌المللی فرح پهلوی در تهران بوده است. پس از انقلاب، چند روزی را دستگیر شد و مدتی بعد به خارج رفت و در لندن اقامت گزید. شرح تفصیلی خاطرات صریح او را می‌توان در کتاب «پشت پرده تخت طاووس» مطالعه کرد؛ وی در این کتاب، توضیح داده که هیچ گونه دلبستگی به دربار پهلوی نداشته است. چنان که سال‌ها بعد با نوشتن کتاب «محمد در اروپا» نشان داد که باورهای عمیق دینی و میهنی خود را حفظ کرده است. این کتاب اثر سرکار خانم مینو صمیمی، در نوع خود اثری عالی و قابل تأمل است. این کتاب به لحاظ منابع پژوهش، و نیز روش، اثری است درخور توجه که می‌تواند سیری از برخورد غرب را با حضرت محمد (صلی الله و علیه و آله) در طول هزار و اندی سال نشان دهد. آنچه اهمیت دارد آن است که وی مدت پنج سال، عمر خویش را صرف موضوعی مهم و جدی کرده و این اثر را از میان صدها نوشته و آثاری که غربی‌ها در طول هزار سال در قالب تاریخ و مذهب و ادب به آن پرداخته‌اند، پدید آورده است. خانم صمیمی، در غرب زندگی و تحصیل نموده، به تدریس ادبیات پرداخته و هنگامی که وارد عرصه تألیف شده و کتاب سلحشوران مؤنث خدا، زنان و انقلاب اسلامی را در دست تحقیق داشته، به بسیاری از نوشته‌هایی برخورد کرده که حاوی تصاویری زشت و غیراخلاقی از اسلام و پیامبر آن بوده‌اند.

خانم صمیمی هدف از تألیف این کتاب را چنین بیان می‌کند: «در خلال کار تحقیق به نوشته‌هایی از مؤلفان اروپایی قرون مختلف تاریخ تفکر اروپا درباره اسلام برخوردم که به نظرم عجیب، غیرحقیقی، ساختگی و مغرضانه آمدند ... آنچه من در این نوشته‌ها دیدم، نه انتقاد سازنده بود، نه طنزی با ذوق و نه تحلیلی بی‌طرفانه، منصفانه و دوستانه که بتوان از آن درس گرفت. در این نوشته‌ها بد اندیشی، کینه‌توزی، خیال پردازی، کتمان حقیقت تاریخی و تحقیر فرهنگ‌های مسلمانان کاملاً مشهود بود... بدین سبب بر آن شدم که بیشتر در این زمینه مطالعه کنم... نتیجه این پژوهش پنج سال طول کشید... که در این کتاب عرضه شده است و تصویر اسلام و پیامبر آن را در نوشته‌های اروپایی... نشان می‌دهد».[1]

دانشمندان جهان علل اسلام‌ستیزی مسیحیان را پیشرفت علمی و فرهنگی اسلام بیان می‌دارند. هنگامی که (711 میلادی) پای مسلمانان به اروپای مسیحی باز شد، اسلام به عنوان خطری جدی برای دین مسیحیت تلقی شد. این تهدیدات بیش‌تر در حوزه فرهنگ و اندیشه بود تا در حوزه نظامی. اسلام فرهنگ و تمدن و علم را برای اروپا به ارمغان آورد. جهان اسلام در عرصه‌های پزشکی، ریاضیات و برخی ابعاد فیزیک، نجوم، شیمی، گیاه‌شناسی و دیگر علوم طبیعی از غرب مسیحی پیشی گرفته بود. تا سال 1600 میلادی اصلی‌ترین کتاب درسی پزشکی در اروپا کتاب «قانون در طب» ابوعلی سینا بود. اسلام بر خلاف مسیحیت تجرد و عزلت را تبلیغ نمی‌کرد و دینی بود آسان‌گیر و سهولت‌طلب. برای پیروان ادیان دیگر احترام و آزادی قائل بود به طوری که یهودیان «عصر طلایی» خود را دوره تسلط مسلمانان بر آن‌ها می‌دانند. اسلام هرگز کاوش و تحقیق در علم و دانش و حکمت را منع نمی‌کرد و حتی مشوق آن بود. به گفته گوستاولوبون فرانسوی «تا قرن پانزدهم قولی را که مأخوذ از مصنفین اسلام نبود، دانشمندان اروپا آن را مستند نمی‌شمردند.»[2] او همچنین اضافه می‌کند: «رژرباکن، لئونار دوپیز و... تمام آن‌ها یا شاگرد علمای اسلام بوده‌اند یا ناقل اقوال آن‌ها»[3] و معتقد است: «اسلام برای اکتشافات علمی از هر دینی مناسب‌تر و ملایم‌تر است.»[4]

مسیو بارتلمی سنت هیلر در کتاب قرآن خود می نویسد: «از معاشرت با عرب و تقلید از مسلمین، اخلاق و عادات رذیله امراء و اشراف ما اروپائیان در قرون وسطی اصلاح شده و آن اخلاق ستوده و صفات حمیده که مخصوص ملل زنده است، اروپائیان از مسلمین آموختند. تمدن اسلامی نسبت به تمام دنیا تأثیر محیرالعقولی بخشید و در نتیجه اقوام وحشی اروپا را داخل در طریق آدمیت نموده و نیز نفوذ دماغی و عقلانی مسلمین دروازه علوم و فنون فلسفه را که ملل اروپا از آن به کلی بی‌خبر بودند، بروی آن‌ها باز کرده و تا ششصد سال مسلمین استاد ما اروپائیان بوده‌اند.»[5]

تمدن و فرهنگ بزرگ اسلامی مرهون آموزه های قرآنی اسلام است. هربرت جورج ولز دانشمند انگلیسی قرن نوزده و بیست معتقد است:‌ «قرآن كتاب علمى و دينى و اجتماعى و تهذيبى و اخلاقى و تاريخى است. مقررات و قوانين و احكام آن با اصول قوانين و مقررات دنياى امروز تطبيق مى‏كند و براى هميشه قابل پيروى و عمل است هر كس بخواهد دينى اختيار كند كه سير آن با تمدن بشر پيشرفت داشته باشد بايد كه دين اسلام را اختيار نمايد و اگر خواهد كه معنى اين دين را بيابد به قرآن مراجعه كند. قرآن بهترين راهنمائى يك عقيده قلبى يعنى توحيد و اخلاق فاضله است.»[6] بوگولد دانشمند معروف انگلیسی می‌گوید: «دانشگاه‌های اسلامی در بغداد و اندلس (اسپانیا) به دانشجویان خارجی یهودی و نصرانی خوش آمد می‌گفت و هزینه تحصیلات آن‌ها را از خزانه دولتی می‌داد و آن‌ها را محترم می‌داشت، صدها جوان اروپایی از این آزادی و کمک مسلمین استفاده نموده و در آن مراکز علمی به تحصیل علوم و معارف پرداختند.»[7]

به اعتراف دانشمندان اروپایی قرون وسطی به دوران تاریک معروف است ولی باید توجه داشت که این تاریکی مخصوص کشورهای اروپای مسیحی بوده است درحالی‌که مسلمانان در این دوران در اوج تمدن و فرهنگ بودند؛ چنانکه راسل نیز اعتراف می‌کند: «اروپائیان با وقاحت تمام این دوره را عصر تاریک می‌خوانند. در صورتی که تاریکی فقط منحصر به اروپا بوده است. درست بگویم به اروپای مسیحی، زیرا کشور اسپانیا که در تحت تسلط مسلمانان قرار داشت، دارای تمدن و فرهنگ درخشان بود.»[8]

ژوزف ماک کاپ می نویسد: «در هیچ تاریخی نمی‌توانیم پیدا کنیم که این‌سان توده ملت در جستجوی علم روند و تا این اندازه دانش و هنر در دل تمام طبقات نفوذ و اثر کرده باشد مگر در سایه اسلام.»[9] دلامبر در کتاب هیئت خود می نویسد: «خدمت مسلمین نه تنها این بود که علم را از راه تحقیق و اکتشاف ترقی دهند بلکه روح مخصوص به غالب آن دمیده و به کمک نگارش و مدارس عالی آن را در دنیا انتشار دادند و به دنیای علوم و معارف اروپا از این راه احسانی نمودند که می‌توان گفت مسلمین قرن‌ها استاد علوم و فنون اروپا بوده‌اند.»[10] خانم مارگرت مارکوس در مورد علت پیشرفت مسلمانان می‌گوید: «اینکه مسلمانان به سوی ترقی علمی و پیشرفت علوم عقلی گام نهادند، اتفاقی نبود، بلکه همه این دستاوردها برخاسته از اخلاص، ایمان و اعتقاد عمیق پیامبر به خالق هستی و ارتباطش با عالم غیب و ملکوت بود. البته نمی‌توان کوشش‌های شرافتمندانه مسلمانان را فراموش کرد و یا ناچیز شمرد.»[11]

اروپائیان سعی می‌کردند پیشرفت‌های علمی و معنوی مسلمانان را مسکوت گذارند. ولتر از مسكوت گذاشتن پیشرفت‏‌هاى علمى و معنوى مسلمانان توسط مبلغان مسیحى و مورخان اروپایى كه حقایق را كتمان مى‌‏كنند چنان به خشم مى‌‏آید كه یكباره همه راویان و مورخان مسیحى را «احمق» مى‌‏نامد و مى‌‏گوید: «من و خانم شاتله از تعصب احمقانه مسیحیان شكست خورده و مورّخان بى‏‌مایه‌‏اى كه واقعیت‏‌هاى تاریخ را دگرگون كرده و ناروایى‌‏هاى بسیار به محمّد نسبت داده‌‏اند، سخت برآشفتیم.»[12]

اروپائیان هرچه بیشتر تفوق و برتری فرهنگ اسلامی مسلمانان را می‌دیدند، بیشتر بر آنان رشک و حسادت می‌بردند. آن‌ها می‌دانستند که این فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی مرهون حضرت محمد (صلی الله و علیه و آله) در قرن هفتم میلادی است. از این رو آن‌ها تلاش کردند تا چهره پیامبر مسلمانان را تا حد امکان زشت و کریه نشان دهند.

پی‌نوشت:‌

[1]. محمد (ص) در اروپا، مینو صمیمی، ترجمه عباس مهرپویا، تهران: اطلاعات،‌1382، برگرفته از مقدمه کتاب.
[2]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم، ترجمه و اقتباس محمدرسول دریائی، تهران: ميثم ، ۱۳۶۱، ص  171.
[3]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم، ص 171.
[4]. تمدن اسلام و عرب، گوستاو لوبون، ترجمه سید هاشم حسینی، تهران: اسلامیه، 1364، ص143.
[5]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم،ص 172.
[6]. طبقات مفسران شيعه، عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام، چاپ اول، 1371، ج 1،ص 178.
[7]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم،ص 178.
[8]. اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، خیر الله مردانی، آیین جعفری، 1365، ص 102-103.
[9]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم، ص 179.
[10]. اسلام از دیدگاه ژول لابوم، ص 180.
[11]. «مشعلی از سوی تاریکی ها»، نویسنده نامشخص، مجله پیام زن،‌ شماره 179 و 180.
[12]. نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، جهانبخش ثواقب، قم: بوستان کتاب، 1380، ص 214.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.