از علمای اهل‌سنت کسی مولی را به معنای رهبر گرفته است؟

  • 1393/12/18 - 11:13
با توجه به اختلافی که میان علمای شیعه و سنی در معنای کلمه «مولی» هست، بدین صورت که علمای شیعه می‌گویند: «مولی» به معنای «امام»، «خلیفه»، «سرپرست»، «اولی بالتصرف» و یا کلماتی از این قبیل است، ولی علمای اهل‌سنّت آن را به معنای «یار»، «یاور» و «دوست» می‌گیرند، این پرسش مطرح می‌گردد که آیا از علمای اهل‌سنت کسی لفظ مولی را...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به اختلافی که میان علمای شیعه و سنی در معنای کلمه «مولی» هست، بدین صورت که علمای شیعه می‌گویند: «مولی» به معنای «امام»، «خلیفه»، «سرپرست»، «اولی بالتصرف» و یا کلماتی از این قبیل است، ولی علمای اهل‌سنّت آن را به معنای «یار»، «یاور» و «دوست» می‌گیرند، این پرسش مطرح می‌گردد که آیا از علمای اهل‌سنت کسی لفظ «مولی» را به معنای مورد نظر علمای شیعه پذیرفته و یا از آن در متون خود استفاده کرده؟

در پاسخ می‌گوییم: بیشتر علمای اهل‌سنت مولا را به معنای «دوست»، «یار»، «یاور»، «محبوب» و هر معنای دیگری غیر از معنایی که خلافت و جانشینی آن حضرت را در برداشته باشد، گرفته‌اند، اما برخی از علمای اهل‌سنت نیز این واژه را به معنای مورد نظر شیعه گرفته‌اند که از باب نمونه به دو مورد اشاره می‌نماییم.

- امام ابو حامد غزّالی؛ او یکی از بزرگان و مشاهیر علمای اهل‌سنت است. این سخن امام غزّالی به قدری برای ذهبی، استوانه علمی و رجالی مورد قبول وهابیت سنگین و گران آمده که چون به این عبارت غزّالی می‌رسد بدون آنکه دلیلی برای ادّعای خود داشته باشد، می‌گوید: «نمی‌دانم عذر و بهانه غزالی برای این سخنش درباره عمر چیست؟ شاید او از این حرفش برگشته و از حق تبعیت کرده باشد؛ چرا که او دریایی از علم و دانش است.»[1]

- محمد بن طلحه شافعی؛ محمد بن طلحه شافعی از علمای بزرگ اهل‌سنت در قرن هفتم هجری است که معرفی شخصیت وی در ادامه خواهد آمد؛ وی می‌گوید: «معنای حدیث آن است که هر که من نسبت به خود او سزاوارتر در تصّرف، یار، یاور، وراث و یا پشتیبان و دوست صمیمی او هستم، علی (علیه السّلام) هم برای او چنین است و این کلام در تخصیص علی (علیه السّلام) به این فضیلت بزرگ صریح بوده و جایگاه او را نسبت به دیگران همچون جایگاه خود قرار داده و چنین خصوصیتی برای هیچ کس دیگر وارد نشده؛ این حدیث از اسرار سخن خدای تعالی است... و مضمون آن در آیه مباهله آمده. همانا علی (علیه السّلام) از همه بر مؤمنان اولی و سزاوارتر است و یار، یاور و آقای مؤمنان است. هر معنایی که امکان استفاده از لفظ «مولی» برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، همان برای علی (علیه السّلام) می‌باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این مرتبه بلند، منزلت دست نیافتنی، درجه عالی و جایگاه بالا را فقط به علی (علیه السّلام) اختصاص داده و نه به هیچ کس دیگر. از این روست که روز غدیر، روز عید و موسم سرور برای دوست‌داران علی (علیه السّلام) است.»[2] همچنین برخی دیگر از علمای اهل‌سنت همچون سبط بن جوزی، محمد بن یوسف کنجی شافعی، تقی الدین مقریزی، و برخی دیگران نیز کلمه مولا را در معنای مورد نظر شیعه به کار برده‌اند که جهت رعایت اختصار از بیان دیگر موارد، خودداری می‌کنیم.

بیان این نکته را نیز ضروری می‌دانیم که علاوه بر افرادی که در بالا اشاره شد برخی دیگر از علمای اهل‌سنت و مورد قبول وهابیت از حدیث غدیر با هر واژه‌ای که آمده باشد امامت را استنباط نموده‌اند که از باب نمونه به سه مورد از آنها اشاره می‌کنیم:

- سبط بن جوزی از بزرگان حنفی مذهب اهل‌سنت، در کتاب «تذکرة الخواص»، درباره حدیث غدیر و معنای کلمه «مولی» بحث مفصّلی دارد که پس از نقل تمامی معنای کلمه «مولی» و ردّ آنها این‌گونه نتیجه‌گیری می‌کند که غیر از «اولویت» و «امامت» چیز دیگری را نمی‌توان از این حدیث استفاده کرد: «دهمین معنای واژه «مولی» در حدیث: «من کنت مولاه» «اولی و برتر» است... و چون ثابت شد که مولی به معنای اولی است... فهمیده می‌شود که همه معانی کلمه مولی در نهایت، بازگشت به وجه دهم آن دارد که جمله: «آیا من بر جان مؤمنان برتر از خودشان نیستم؟» تصریح آشکاری است بر اثبات «امامت و پذیرفتن طاعت و پیشوایی.»[3]

- محمد بن طلحه شافعی؛ وی در کتاب کفایة الطالب که آن را درباره مناقب امیرمؤمنان (علیه السّلام) نگاشته، پس از نقل روایت «و لو کنت مستخلفا أحدا لم یکن أحد أحقّ منک لقدمک فی الإسلام و قرابتک من رسول الله، و صهرک...؛ اگر بنا بود جانشین برگزینم هیچ کس سزاوارتر از تو به جهت پیشگامی‌ات در اسلام و نزدیک بودن به پیامبر خدا و دامادی تو نیست.» می‌نویسد: «اگر چه از ظاهر این حدیث بر می‌آید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جانشین تعیین نکرده؛ ولی حدیث غدیر خم دلیل بر تعیین سرپرست است که به معنای جانشینی رسول خداست؛ بنا بر این حدیث غدیر خم، نسخ کننده احادیث دیگر می‌شود، چون حدیث غدیر در آخر حیات شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد شده است.»[4]

- نظّام معتزلی؛ ابراهیم بن سیار، مشهور به نظّام معتزلی، از کسانی است که اعتقاد داشته رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرمؤمنان (علیه السّلام) را به جانشینی خود برگزید؛ اما خلیفه دوم اهل‌سنت، با کتمان این مطلب در سقیفه به نفع خلیفه اول از مردم بیعت گرفت. اعتراف نظّام معتزلی به این مطلب، آن هم در اواخر عمر، سبب شد که بزرگان اهل‌سنت علیه او موضع تندی بگیرند و گفتن همین مطلب را دلیل بر ضعف و عدم اعتماد بر او تلقی نمایند؛ وی چنین گفته است: «امامت محقق نمی‌شود مگر با نص «سخن صریح از طرف خدا یا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)» و مشخص نمودن به شکل واضح و روشن. این در حالی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد گوناگون آن هم به صورتی آشکار و واضح که امر بر مردم مشتبه نشود بر امامت علی (علیه السّلام) تصریح کرد؛ ولی عمر بن خطّاب آن را در روز سقیفه که روز بیعت گرفتن بر خلافت ابوبکر بود، انکار کرد.»[5]

پی‌نوشت:

[1]. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسه الرسالة، بیروت، ج 19، ص 328.
[2]. مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، شافعی، تحقیق: ماجد ابن أحمد العطیة، ص 44 ـ 45.
[3]. تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، مؤسسه أهل‌البیت، بیروت، ص 37.
[4]. کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب، شافعی، دار إحیاء تراث اهل‌البیت، تهران، ص 166.
[5]. الملل و النحل، شهرستانی، دار المعرفة، بیروت، ج 1، ص 57.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.