وصیت، دستور قرآن برای همه مردم حتی پیامبران

  • 1393/09/24 - 11:46
آیا پیامبر اکرم، پیش از مرگ وصیت نکرده بودند؟ مگر قرآن انسان‌ها را به وصیت قبل از مرگ توصیه نکرده است؟ آیا می‌توان تصور کرد آن حضرت دستوری را به امت اسلامی سفارش می‌کند، حال آن‌که خود بر خلاف آن عمل نماید؟ یا اینکه پیامبر می‌خواستند وصیت کنند، ولی عده‌ای مانع این کار شدند؟ خداوند مرگ را برای همه موجودات...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند مرگ را برای همه موجودات، انسان‌ها و از جمله پیامبرانش نیز قرار داده است و در آیه‌ای از قرآن مجید آن را خطاب به رسول اکرم  (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان داشته: «انّک میّت و انهم میّتون. [زمر/30]» قرآن مجید در یک دستور عمومی به همه مسلمانان بیان می‌دارد: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَ‌کَ خَیْرً‌ا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَ‌بِینَ بِالْمَعْرُ‌وفِ ۖ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ [بقره/180] هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، به طور شایسته وصیت کند...». و در همین راستا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مسلمانان را چنین توصیه فرموده: «وظیفه هر مسلمانی است که سه شب از عمرش نگذرد، مگر آن که وصیّتش در کنارش باشد».[1] عبدالله بن عمر می‌گوید: «پس از آن‌که این حدیث را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم، هیچ شبی را بدون وصیّت‌نامه سپری نکردم».[2]

خداوند در جایی دیگر از قرآن مجید مردم را از این‌که سخنی را بر زبان جاری کنند که به آن عمل نمی‌کنند نهی فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گویید که عمل نمی‌کنید؟! نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی‌کنید [صف/2-3]». یا در جایی دیگر که می‌فرماید: « أَتَأْمُرُ‌ونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [بقره/44] آیا مردم را به نیکی دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید؟!»

حال بیایید موارد بالا را با کلام عایشه که در بسیاری از کتب اهل‌سنّت و مورد قبول وهابیت آمده است مقایسه کنید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از خود نه دنیا، نه درهم، نه گوسفند، نه شتر و نه هیچ چیز دیگری ارث باقی نگذاشت و به چیزی و کسی هم وصیت نکرد».[3] با توجه به آنچه در قرآن کریم و سیره نبوی ملاحظه شد، چند پرسش قابل طرح است که مخالفین باید برای آن پاسخ ارائه دهند:

1. با توجه به این‌که وصیت یک پیام قرآنی بوده و توصیه مکرر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز بر آن تعلق گرفته و آن حضرت خودش از زمان رحلتش آگاه بوده و دیگران را از آن آگاه ساخته بود، آیا می‌توان ادعای وهابیت مبنی بر وصیت نکردن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موضوع تعیین رهبر امّت را که مخالف دستور قرآن کریم است را پذیرفت؟

2. آیا می‌توان تصور کرد آن حضرت دستوری را به امت اسلامی سفارش می‌کند، حال آن‌که خود بر خلاف آن عمل نماید؟

3. آیا -نعوذ بالله- عبدالله بن عمر در انجام این دستور الهی (نگارش وصیت) بیش از پیامبر پایبند بود؟

برخی از راویان مورد قبول وهابیت در توجیح مضحکانه‌ای گفته‌اند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به قرآن وصیت کرده است».[4]  به راستی اگر طبق گفته اینان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به قرآن وصیت کرده بود، چرا دوباره در روزهای پایانی عمر شریفشان برای جلوگیری از گمراهی امت، برای نوشتن وصیت، تقاضای قلم و دوات نمودند؟ و این‌که با وجود قرآن چه نیازی به عترت بود که آن را هم‌وزن و هم‌سنگ قرآن قرار دهد؟

4. به راستی اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به «هدایت امت» بی‌تفاوت بوده و نیازی به وصیت در این زمینه احساس نمی‌کرد، پس در مورد ماجرایی که در سه جا از کتاب صحیح بخاری و دو جا از صحیح مسلم آمده و تصریح می‌کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ساعات پایانی عمر خود درخواست «قلم و دوات» نمود تا چیزی بنویسد که «امت» به هیچ‌وجه گمراه نشود، و عمر بن خطاب از این کار جلوگیری کرده و گفت: «درد بر پیامبر غلبه کرده، هذیان می‌گوید و کتاب خدا ما را بس است.» چه می‌گویید؟

5. طبق کلام نخستین در کتاب بخاری مبنی بر وصیّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به قرآن، آیا درخواست «قلم و دوات» برای نوشتن وصیت، معنا دارد؟!

پی‌نوشت:

[1]. محمد بن اسماعیل البخاری (256 ه.ق)، صحیح البخاری، کتاب 59، کتاب الوصایا، باب 1، باب الوصایا، بیروت 1407 ه.ق، ج 3، ص 1005، ح 2587
[2]. مسلم بن الحجاج النیسابوری (261 ه.ق)، صحیح مسلم، کتاب الوصیه، باب 1، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عندالباقی، ج 3، ص 1250، ح 1627
[3]. مسلم بن الحجاج القشیری (261 ه.ق)، صحیح مسلم، کتاب الوصیه، باب 5، بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، ج 3، ص 1256، ح 1635
[4]. محمد بن اسماعیل البخاری (256 ه.ق)، صحیح البخاری، کتاب 59، کتاب الوصایا، باب 1، باب الوصایا، بیروت 1407 ه.ق، ج 3، ص 1006، ح 2589

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.