توحيد در مسلک اهل‌حق

  • 1393/09/13 - 18:06
در مستندات و سخنان برخی از بزرگان اهل‌حق درباره خالق جهان و اصل توحید، تفاوت‌هایی آشکار بلکه متناقض دیده می‌شود. گاهی از گفتار نویسندگان و مرشدان آن‌ها کلمات متناقضی صادر شده است و ظاهراً خودشان هم ارتباط بین کلمات ماقبل و مابعد را قائل نیستند. در بیانات شفاهی و یا کتبی که مکتوب است و از آن‌ها غالباً تحت عنوان "دفتر" یاد می‌شود به اظهار نظر پیرامون خالق هستی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مستندات و سخنان برخی از بزرگان اهل‌حق درباره خالق جهان و اصل توحید، تفاوت‌هایی آشکار بلکه متناقض دیده می‌شود. گاهی از گفتار نویسندگان و مرشدان آن‌ها کلمات متناقضی صادر شده است و ظاهراً خودشان هم ارتباط بین کلمات ماقبل و مابعد را قائل نیستند، تا جایی که بعضی با تمسک به گفته نویسندگان و مرشدان این فرقه را تا سرحد شرک و کفر به پیش برده‌اند. در بیانات شفاهی و یا کتبی که مکتوب است و از آن‌ها غالباً تحت عنوان "دفتر" یاد می‌شود به اظهار نظر پیرامون خالق هستی و خداوند تبارک و تعالی پرداخته و هریک بر اساس برداشتی که داشته‌اند او را همراه با اوصافش معرفی نموده‌اند که اجمالاً برخی از مکتوبات آن‌ها که در بین مردم پیرو این فرقه از شهرت و معروفیت بیشتری برخوردار است ذکر می‌گردد.

یکی از نويسندگان [1] فرقه اهل‌حق می‌نویسد: «همان ماده یا طبیعت که دارای قدرت و شعوری است، خداوند است، زیرا که ذات حق در جزء و کل موجود است و به نسبت تکامل وجود دارد».[2] در جای دیگر می‌نویسد: «مردم یارسان ذات خداوندی را در تمام موجودات و جهان و کرات محاط دانسته و توحید را با قبول مظهر حق در هر زمانی نافذ می‌دانند».[3] همین نویسنده در جای دیگر راجع به قبول مظهر حق از جانب افراد و اشخاص مختلف می‌نویسد: «قدرت کردگاری (خداوند) در وجودهای مختلف ظهور نموده که بعد از حضرت سلطان سهاک دوازده دوده (خانواده) و خاندان مرکز تجلی ذات دیدار بودند...»[4]
گرچه به عقیده برخی اهل حق به «علی اللهی» معروف هستند و برخی از خاندان‌ها و سران آن‌ها علي (علیه السلام) را خدا می‌دانند، ولی اشکالات شیعیان به این نظر باعث گردیده است تا برخی از مردم اهل حق این عقیده را رد کنند و توحید را به عنوان عقیده خود معرفی کنند. اما آنچه که در دفاتر و کتب مقدس آن‌ها یافت می‌شود این است‌که علي (علیه السلام) را به‌عنوان ذات خدا معرفی می‌کنند، بدین معنا که ذات خدا در علي (علیه السلام) حلول نموده است. اهل حق اولین تجلی کامل ذات خدا را در علی (علیه السلام) و دومین تجلی تام و تمام را در سلطان اسحاق می‌دانند و گاهی اسحاق را دون یا مظهر علی (علیه السلام) خوانده و آن دو را برابر دانسته‌اند.[5]
امّا گاهی اسحاق را از آن جا که جامه‌اش بعد از علی (علیه السلام) بوده، کامل تر از علی (علیه السلام) می‌دانند.[6] با نقل کلماتی از کتب اهل‌حق جای سؤال باقی می‌ماند که آیا واقعاً اهل‌حق خدا پرست هستند یا نه؟

منابع:

[1]. مجيد القاضی از افراد اهل‌حق گهوارده کرند غرب بوده که دفترهای دست‌نویس فرقه را به‌صورت کتاب به چاپ رسانده و سعی نموده به عقاید و مرام اهل‌حق رنگ مذهب،نظم و سر و سامانی بدهد. ایشان خود را صالح برای شرح و تفسیر دفترهای یاری ندانسته است.
[2]. مجيد قاضی، اندرز یاری، 1362، ص 69
[3]. رمز یاری، صص 112 و 113
[4]. مجيد قاضی، اندرز یاری، 1362، ص 32
[5]. حق الحقایق، ص ۲۹؛ الهی نورعلی، برهان الحق، جیحون، 1373، ص ۴۰۵
[6]. آثار الحق، ج ۱، ص ۵۳۷

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.