علت تبعيد علی‌محمد باب به تبريز

  • 1393/09/12 - 15:32
علی‌محمد باب شیرازی پس از فرار از شیراز، به اصفهان رفت و از آنجا به تهران فراخوانده شد، ولی پیش از ورود به تهران، او را راهی تبریز کردند، ولی چرا آذربایجان و تبریز؟ چه نکات مشکوکی در این مسئله وجود دارد؟ تبعید باب به ماکو و 9 ماه بعد به چهریق تصادفی نبوده است. ماجرای پشت پرده این تبعید چه بود؟ روس‌ها چه نقشی در استقرار و ترویج عقائد باب داشتند؟...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی‌محمد باب شیرازی پس از فرار از شیراز، نزد منوچهر خان گرجی، حاکم اصفهان آمد. [1] هنگامی که خبر به تهران رسید، با دستور محمد خان به تهران فراخوانده شد؛ ولی منوچهر خان معتمد الدوله از این دستور سرپیچی کرد و باب را نزد خود نگه داشت و به حمایت از او پرداخت. پس از مرگ معتمد الدوله، علی‌محمد باب توسط گرگین خان، برادرزاده معتمد الدوله به سوی تهران فرستاده شد، ولی پیش از ورود، او را راهی تبریز کردند، ولی چرا آذربایجان و تبریز؟

اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم، می‌توانیم دو پاسخ به این پرسش بدهیم. نخست اینکه تبریز (آذربایجان) پایتخت دوم قاجار بود و ناصر الدین شاه هم هنوز از تبریز به تهران نیامده بود. دوم؛ دور کردن باب از مرکز تشیع.

ولی مسائلی هست که محققان را به این تبعید مشکوک می‌کند:
- باب به دورترین نقطه آذربایجان تبعید شده است که نزدیک مرز آذربایجان شوروی است و این در حالی است که رد پای روس‌ها در تاریخ بابیت و بهائیت به وضوح دیده می‌شود تا جایی سفیر روس نقاش می‌آورد و از جنازه باب نقاشی می‌کشد؛ همچنین بهائیان معتقدند که جسد باب توسط یک تاجر روسی از تبریز منتقل شده است.
- ارتباط آسان و گسترده بابیان با علی‌محمد باب تا جایی که از او دست‌خط می‌گرفتند و او را در جریان رویدادهای بابیت قرار می‌داند و از او رهنمود می‌گرفتند. برای نمونه در گردهمایی به دشت، قدوس می‌گوید که باب پیغامی نداشت و فقط گفت سلام برسان.[2]

بر این اساس، تبعید باب به ماکو و 9 ماه بعد به چهریق تصادفی نبوده است. ماجرای پشت پرده این تبعید را می‌توان چنین تصور کرد که:
- باب از دید مردم دور باشد که این خود چند جهت می‌توانست داشته باشد. اینکه علی‌محمد باب به جهت کردار و گفتار نامتعارفش نزد مردم رسوا نمی‌شد. همچنین بابیان می‌توانستند با دور از دسترس بودن باب، به گونه‌ای او را مقدس جلوه دهند و جایگاه والایی برای او نزد مردم بسازند؛ چون حاکم شیراز او را حبس خانگی کرد و در دسترس مردم قرار داد و مردم هم که با او در ارتباط بودند، او را شناختند و این‌گونه کذب بودن ادعاهایش او را رسوا ساخت.
- باب دور از دسترس و گزند مخالفان باشد. (اعدام باب در تبریز از سویی به اصرار امیرکبیر و به سرعت انجام شد و از سوی دیگر شاید تاریخ مصرف باب تمام شده بود.)
- دسترسی گسترده به باب فراهم باشد.
- باب در حال تبعید و حبس، آزادی عمل داشته باشد تا جایی که بسیاری آثار و ادعاهای باب مربوط به همین ایام تبعید او به ماکو و چهریق است. باب بیان عربی و فارسی را در چهریق نوشت و ادعاهای مهدویت و نبوت و الوهیت را در دو سال آخر عمر خود مطرح کرد، یعنی سالهای 1264–1266 هجری قمری که در تبعید آذربایجان به سر می‌برد.[3]
- ارتباط با روس و حامیان پشت پرده، آسان و حفظ شود.

پانوشت:

[1]. نک: قرن بدیع، شوقی افندی، ص 60-61.
[2]. نک: تاریخ نبیل زرندی، ص 225.
[3]. پایگاه جامع شناخت بهائیت، مقاله: «بررسی و نقد ادعاهای علی محمد باب با تکیه بر آموزه مهدویت».

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.