اهل‌سنّت و تأمین (آمین گفتن) در نماز

  • 1393/08/18 - 17:15
تأمین به معنای گفتن آمین بعد از قرائت سورۀ حمد است. طبق نظر اهل‌بیت (علیهم السّلام) نه تنها گفتن آن در نماز مستحب نیست، بلکه موجب بطلان نماز می‌گردد، زیرا کلام آدمی است و دلیلی بر استحباب آن در نماز وجود ندارد. ولی مذاهب دیگر فقهی آن را از سنت‌های نماز دانسته یا مستحب می‌دانند. لذا جا دارد این مسئله را بررسی نموده حقّ مطلب را ادا کنیم...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تأمین به معنای گفتن آمین بعد از قرائت سورۀ حمد است. طبق نظر اهل‌بیت (علیهم السّلام) نه تنها گفتن آن در نماز مستحب نیست، بلکه موجب بطلان نماز می‌گردد، زیرا کلام آدمی است و دلیلی بر استحباب آن در نماز وجود ندارد. ولی مذاهب دیگر فقهی آن را از سنت‌های نماز دانسته یا مستحب می‌دانند. لذا جا دارد این مسئله را بررسی نموده حقّ مطلب را ادا کنیم.

فتاوای امامیه
شیخ مفید می‌فرماید: «نباید بعد از قرائت حمد آمین گفت».[1] سید مرتضی می‌فرماید: «از جمله منفردات امامیه ترک لفظ آمین بعد از قرائت فاتحه در نماز است».[2] شیخ طوسی می‌فرماید: «گفتن آمین موجب بطلان نماز می‌گردد؛ چه پنهانی و چه آشکار، چه قبل از اتمام حمد و چه بعد از آن، برای مأموم و امام در هر حال».[3] علامۀ حلّی می‌فرماید: «گفتن آمین در آخر سوره حمد، نزد امامیه حرام است و با گفتن آن نماز باطل می‌گردد».[4]

توقیفی بودن عبادت
شکی نیست که نماز جزء عبادات است و اصل در عبادات، توقیفی بودن است، یعنی در مقدار و کیفیت آن باید اذن شارع باشد و خروج از این قاعده مصداق بدعت و تشریع محرّم است. ابن قدامۀ حنبلی می‌گوید: «عبادات توقیفی است و هیچ جزئی یا شرطی از آن با قیاس یا علت تراشی ثابت نمی‌گردد؛ خصوصا نماز».[5] یکی از اجزایی که اهل‌سنت آن را در نماز مستحب دانسته‌اند «تأمین» بعد از قرائت سورۀ حمد است که باید بر این ادعا دلیل اقامه نمایند و گرنه منجر به تشریع و بدعتی می‌شود که به طور قطع در اسلام حرام است. لذا پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌فرماید: «در نماز صلاحیت ندارد که در آن چیزی از کلام انسان‌ها افزوده شود».

کیفیت نماز
با مراجعه به روایاتی که در آنها کیفیت نماز پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را بیان کرده پی می‌بریم که ذکری از تأمین در آنها نیامده است؛ از جمله روایت ابوحمید ساعدی است که در بیان کیفیت نماز پیامبر می‌گوید: «هرگاه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به نماز می‌ایستاد دست‌های خود را تا محاذی دو شانۀ خود بالا می‌برد، آن‌گاه تکبیر می‌گفت تا این که هر عضوی از اعضایش در موضع خود به صورت اعتدال قرار می‌گرفت. سپس قرائت خوانده و تکبیر می‌گفت و هنگام تکبیر دستان خود را محاذی دو کتف قرار می‌داد. سپس به رکوع می‌رفت...».[6] در این حدیث ابوحمید ساعدی فرایض، سنن و مستحبات نماز را به طور مفصّل نقل می‌کند، ولی در آن نامی از تأمین به عنوان یک جزء مستحب یا سنت به میان نمی‌آورد.

حکم تأمین نزد اهل‌‌بیت (علیهم السّلام)
با مراجعه به مصادر روایی اهل‌بیت (علیهم السّلام) پی می‌بریم که آنان به جهت حفظ سنت پیامبر از تحریف، شدیداً با اضافه کردن «تأمین» در نماز مخالفت نموده شیعیان را از گفتن آن در آخر قرائت بازداشته‌اند. کلینی به سند خود از امام صادق (علیه السّلام) نقل می‌کند که فرمود: «هرگاه پشت سر امام جماعت مشغول نماز بودی، هنگامی که امام از قرائت حمد فارغ شد بگو "الحمدلله ربّ العالمین" ولی آمین مگو».[7] نیز به سند خود از محمّد حلبی نقل می‌کند که از امام صادق (علیه السّلام) سؤال نمودم: «هنگامی که از فاتحة الکتاب فارغ شوم آمین گویم؟» حضرت فرمود: «هرگز».[8] زراره از امام باقر (علیه السّلام) نقل می‌کند که فرمود: «هرگز هنگامی که از قرائت فارغ شدی آمین مگو و اگر خواستی بگو "الحمد لله ربّ العالمین"».[9]

بررسی روایات تأمین
از جمله ادلّه‌ای که قائلین به مشروعیّت تأمین در نماز به آن استلال نموده‌اند، روایاتی است که می‌توان آنها را به اعتبار روایانش به دو دسته تقسیم نمود.

اول: روایاتی که سند آنها به ابوهریره منتهی می‌شود. ابوهریره از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند که فرمود: «هرگاه امام به "و لا الضّالین" رسید بگویید: "آمین"».[10] نیز ابوهریره از رسول خدا نقل می‌کند که فرمود: «هرگاه امام آمین گفت شما نیز آمین بگویید».[11] هم چنین ابوهریره نقل می‌کند: «هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمین می‌گفت تمام کسانی که پشت سر او بودند آمین می‌گفتند، به حدّی که صدای ضجّه در مسجد بلند می‌شد».[12]
نقد روایات
این روایات از ابوهریره نقل شده که مهم‌ترین راویان حدیث است. ذهبی نقل می‌کند که عمر بن خطاب، ابوهریره را از نقل حدیث منع کرد؛ حتی او را با تازیانه کتک زد و به او گفت: «زیاد از پیامبر نقل حدیث کرده‌ای... اگر دست از نقل حدیث از پیامبر بر نداری تو را به قبیله‌ات (دوس) تبعید خواهم کرد و یا به سرزمین قرده خواهم فرستاد».[13] ابن ابی الحدید از استاد خود ابوجعفر اسکافی نقل می‌کند که امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السّلام) فرمود: «آگاه باشید همانا دروغ‌گوترین مردم (دروغ‌گوترین زنده‌ها بر رسول خدا) ابوهریرۀ دوسی است».[14] از ابوحنیفه نقل شده که می‌گفت: «تمام اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد من ثقه و عادل‌اند و حدیثی که از طرق آنان به من رسیده صحیح و مورد قبول است، مگر احادیثی که از طریق ابوهریره، انس بن مالک و سمرة بن جندب رسیده است که مورد قبول من نیست، بلکه همۀ آنها نزد من مردود است».[15]

دوم: روایاتی که سند آنها به غیر ابوهریره منتهی می‌گردد.
روایات ابن ماجه
ابن ماجه به سند خود از علی (علیه السّلام) نقل می‌کند که فرمود: «از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که بعد از "و لا الضّالّین" آمین گفت».[16] لکن به تصریح بشّار عواد، سندش ضعیف است، زیرا حمید بن عبدالرحمن بن ابی لیلی که حافظه‌اش جدا ضعیف است در سلسه سند آن قرار دارد.[17] هم چنین به سند خود از عبدالجبار بن وائل از پدرش نقل می‌کند که فرمود: «من با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمازگزاردم، هنگامی که آن حضرت به "و لا الضّالّین" رسید، آمین گفت.[18] بشار عوّاد در ذیل این حدیث نیز می‌گوید: «اسناد آن به جهت انقطاع ضعیف است زیرا عبدالجبار بن وائل از پدرش حدیث نشنیده است».[19]
روایات ابوداود
ابوداود به سند خود از وائل بن حجر نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که "و لا الضّالّین" تلاوت می‌نمود، با صدای بلند آمین می‌گفت.[20] لکن در سند او اختلاف است، زیرا ابن القطان سندش را به جهت وجود حجر بن عنبس که فردی مجهول است ضعیف می‌داند.[21] همچنین به سند دیگر از وائل بن حجر نقل می‌کند که پشت سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزاردم که شنیدم پیامبر با صدای بلند آمین گفت و نیز به طرف راست و چپ سلام داد به حدّی که سفیدی صورت او را مشاهده نمودم.[22] در سند این حدیث نیز علی بن صالح است که صحیح علاء بن صالح است، همان‌گونه که مزّی صاحب تهذیب الکمال می‌گوید. او کسی است که در وثاقت او اختلاف است. بخاری می‌گوید: «او متابعت نمی‌شود». هم‌چنین ابن المدینی می‌گوید: «احادیث منکر را روایت کرده است».[23]

احادیث سنن ترمذی
ترمذی به سندش از وائل بن حجر نقل می‌کند که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم بعد از قرائت "غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین" آمین گفت، در حالی که صدای خود را به آن می‌کشید.[24] لکن در سند آن «بندار» است که عده‌ای روایات او را حجت نمی‌دانند و فلاس او را متّهم به کذب شدید کرده است. عبدالله دورقی نیز می‌گوید: «یحیی به او توجهی نداشته و او را تضعیف می‌نمود».[25] باز به سند دیگر از ابوبکر محمّد بن ابان، از عبدالله بن نمیر، از علاء بن صالح اسدی، از سلمة بن کهیل، از حجر بن عنبس، از وائل بن حجر، روایتی به همین مضمون نقل کرده است که معارض با روایت شعبه از سلمة بن کهیل از حجر بن عنبس از علقمة بن وائل از پدرش است، زیرا در ذیل آن آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با صدای آهسته آمین گفت.[26]

پس حدیث از حیث متن مبتلا به اضطراب شدید است و اضطراب نیز مضرّ به اعتبار حدیث می‌باشد.

نتیجه اینکه تمام روایاتی که در آنها ذکری از تأمین و آمین گفتن آمده، اشکال سندی دارد. همچنین روایات از لحاظ دلالت مضطرب می‌باشند زیرا برخی از آنها مربوط به تأمین بعد از فاتحة الکتاب در نماز نیست و اصلا ذکری از نماز در آن روایات نشده است، تنها مطلبی که این گونه روایات دارند آمین گفتن پس از دعا است. مضافا به اینکه امر «تأمین» دائر بین بدعت و سنت است و لذا طبق قاعدۀ «دفع مفسده اولی از جلب منفعت است» ترک آن در نماز لازم می‌باشد؛ زیرا مطابق روایات اهل‌بیت (علیهم السّلام) فعل آن حرام است.

منابع:

[1]. المقنعه، مفید، موسسه النشر الاسلامی، قم، ص 14.
[2]. الانتصار، موسسه النشر الاسلامی، قم، ص 144.
[3]. الخلاف، طوسی، جامعه مدرسین قم، قم، ج 1، ص 332.
[4]. تذکرة الفقهاء، علامه حلی، موسسه آل البیت، قم، ج 3، ص 162.
[5]. المغنی، ج 1، ص 506.
[6]. سنن بیهقی، ج 2، ص 105، ح 2517.
[7]وسائل الشیعه، حر عاملی، ناس، تهران، ج 4، ص 752.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. المبسوط، سرخسی، ج 1، ص 32.
[11]. البنایة، ج 2، ص 246.
[12]. همان، ص 250.
[13]. سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 433.
[14]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 4، ص 68. شرح خطبۀ 56.
[15]. ابوهریره، ابوریه، ص 146.
[16]. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 278، باب الجهر بآمین.
[17]. شرح سنن ابن ماجه، ج 2، ص 136، ح 854.
[18]. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 287.
[19]. شرح سنن ابن ماجه، ج 2، ص 137.
[20]. سنن ابی داود، ج 1، ص 246، کتاب الصلاة، باب التأمین وراء الامام.
[21]. عون المعبود، ج 2، ص 145.
[22].سنن ابی داود، ج 1، ص 246.
[23]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دار صادر، بیروت، ج 8، ص 164، رقم 331.
[24]. سنن ترمذی، ج 2، ص 27، ح 248، باب ماجاء فی التأمین.
[25]. میزان الاعتدال، ج 3، ص 490، قم 7269.
[26]. سنن، ترمذی، ج 2، ص 28.

تولیدی

دیدگاه‌ها

دوست عزیز بقول معروف شما کور خودت هستی و بینای مردم اگر اضافه کردن کلمات اشتباه هست چرا شیعیان کلمه علی ولی الله رو در اذان اضافه میکنند ؟ خیلی از کلمات که در نماز شیعیان گفته میشود جز نماز نیست مثل استفرالله ... بین دو سجده یا قنوت که اصلا جز نماز نیست و شیعیان نه تنها اضافه کردن بلکه کلمات من دراوردی هم از اخوندها شنیده میشه یا حتی تشید و سلام از طرفی این کسانی که بهشون استناد میکنی مثل سید مرتضی و امثال ان کی هستند اینها که شخصیتهای مطرح در اسلام نیستند فقط در فرقه شیعه معروفند برای اینکه با اینها بهتر اشنا بشی بهت پیشنهاد میکنم یک سری به لینک زیر بزنی http://www.eqeal-rieghts-now.com/ny_side_3160.htm

دوست من رامین، اول اینکه علی ولی الله رو شیعیان در نماز نمیگویند خودت هم گفتی که در اذان میگویند، تازه اگر شیعیان علی ولی الله رو به عنوان ذکری مستحب در اذان میگویند بخاطر تبعیت از قرآن و پیامبر عظیم الشان اسلام است، شما چرا اینقدر عصبانی هستی!

سلام آقای رامین اولا این که در مطلب بالا هم نظرات اهل تشیع و هم احادیث اهل تسنن مورد بررسی قرار داده شده و تنها نظرات شیعه بررسی نشده. و روایات اهل تسنن به دو گروه تقسیم شد که یکی یکی احتمالاتی داده شده که اذا جاء احتمال بطل استدلال. پس اثبات آن شاید به تعصب بیشتر نزدیک باشه! لطفا مطلب زیر را با دقت بخوانید و اما شهادت علیا ولی الله در اذان: اجماع شيعيان بر استحباب اين شهادت است ؛ اما در مورد علت استحباب آن اختلاف دارند: در اين زمينه دو نظر موجود است : 1- عده اي آن را جزء مستحب مي دانند ؛ يعني مانند قنوت که جزئي از نماز بوده و مستحب است . 2- عده اي نيز آن را مستحب مي دانند ؛ اما بدون قصد جزئيت ؛ يعني مستحبي است که جزو اجزاي اذان نيست ؛ مانند صلوات در هنگام بردن يا شنيدن نام گرامي رسول اسلام صلي الله عليه وآله وسلم که استحباب صلوات فرستادن ، بعد از شنيدن نام ايشان مخصوص به غير اذان نيست ؛ يعني حتي در اذان هم اگر کسي نام ايشان را بر زبان آورد مستحب است بعد از آن صلوات بفرستد ؛ وکسي در اين زمينه اشکال نگرفته است . میتونید به این لینک برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=652&bank=question&startrec=1 و اما اذکاری و افعالی مثل استغفار و قنوت مستحب هستند که طبق روایات وارده اهلبت است و لا غیر. سربلند باشید

با سلام چرا ما باید در نماز بعد از والضالین الحمدلله بگوییم برا اینکه مستحب است خب باشه خیلی از این مستحبات باعثاختلاف میشه خب بهتر نیست برای اینکه اختلاف بوجود نیاد این مستحبات رو نگیم

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.