جایگاه رویکرد عقلی در تشیع

  • 1393/07/22 - 10:18
کسانی «تشیع» را به زیر پا گذاشتن عقل متهم می‌کنند که خود را از کمترین مزایای تعقل محروم کرده‌اند؛ یعنی سخن گفتن بر مبنای مطالعه و تحقیق، که از فواید قوّه عاقله است. چرا که با اندک مطالعه‌ای در این باب، بر کسی پوشیده نمی‌ماند که شیعیان، پیروان‌‌ همان رسول و ائمه‌ای هستند که ساعتی تفکر را بر‌تر از هفتاد سال عبادت دانسته‌اند!

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌هایی که خداوند متعال به انسان هدیه کرده است، نیروی عقل و اندیشه است. از میان ادیان الهی اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای تفکر قائل شده است به نحوی که آن را جزو یکی از بزرگ‌ترین عبادات می‌داند. با توجه به اینکه مذهب تشیع همان اسلام ناب محمدی است، می‌توان به جرات ادعا کرد با توجه به فرمایشات ائمه معصومین عقل و شرع مکمل یکدیگر هستند و با هم رابطه دو سویه و هماهنگی دارند. زیرا در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه، اندیشهٔ عقلانی و برهانی جایگاه بسیار والایی دارد و منابع شیعه در این زمینه، گویای جایگاه ویژهٔ عقل در مبانی تفکری آنان است.

هانری کوربَن یکی از متفکران غربی بعد از تحقیق و بررسی مذاهب مختلف اسلامی به این نتیجه می‌رسد که در عالم اسلام، تنها مکتب تشیع به دلیل توافقی که میان عقل و وحی می‌پذیرد و بدین‌سان از مشکلات انوار نبوی بهره می‌گیرد، توانسته است به راه میانه‌ای که راه فلسفهٔ نبوی است، دست یابد.[1]

جایگاه عقل در مذهب تشیع به حدی است که طبق احادیث موجود از معصومین ارزش عبادت انسان‌ها به میزان عقلشان است، «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عـَنْ أَبِیهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَدِینِهِ وَفَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ: إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ، إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَإِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعـَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صـُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَعِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَمَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَمَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضـِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَمَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ.[2] خدمت امام صـادق (عـلیه السلام) از عـبادت کسی تعریف کردند. حضرت فرمودند: عقلش چـگونه است؟ ارزش اعـمال هر کس به میزان عقلش است. سپس فرمودند: مردی از بنی اسرائیل درجزیره سرسبز و پر آب و درختی به عـبادت خدا مشغـول بود. فرشته‌ای از فرشتگان خدا وقتی عبادت او را دید، عرضه داشت: خدایا ثواب عـبادت این بنده‌ات را به من نشان بده. پس خداوند ثواب اعمال آن عابد را به این فرشته نشان داد. آن فرشته دید ثواب عبادات آن مرد خیلی کم است! خدا به او وحی کرد که برو با او هم صحبت شو. فرشته هم به صورت یک انسان، نزد عابد آمد. عابد به او گفت: تو که هستی؟ گفت: مرد عابدی هستم، تو را در حال عبادت دیدم، آمدم تا با هم عبادت کنیم. یک روزی که گذشت، فرشته گفت: جای خوبی برای عبادت داری. عابد گفت: فقط یک عیب دارد. فرشته گفت: چه عیبی؟ عابد گفت: خدا حیوانی ندارد! اگر یک خر داشت، ما این‌جا برایش می‌چراندیم ولی حیف که این عـلف‌ها این‌جا ضایع می‌شود. فرشته گفت: ولی خدا خری ندارد! عابد گفت اگر خداوند خری داشت، این عـلف‌ها ضـایع نمی‌شد. آن‌گاه خداوند به آن فرشته فرمود: ما به عبادت او به اندازه عقلش ثواب می‌دهیم».

این در حالیست که گروه‌های تکفیری از تشیع به عنوان طلسم و جادوگری یاد می‌کنند و ادعا دارند که عقل در مذهب تشیع جایگاهی ندارد.[3] اما با بررسی سیره معصومین به این نتیجه می‌رسیم که این بزرگواران، به بحث و استدلال عقلی می‌پرداختند و با حربه عقلی منطق را با منطق، کلام را با کلام و فقه را با دیدگاه فقهی خود پاسخ می‌دادند. این مسئله موجب رشد و اعتلای مذهب شیعه بوده، در نتیجه باعث شاخص شدن ایران از نظر علوم عقلی در کل منطقه شده است. به همین دلیل بزرگان شیعه در طول تاریخ می‌درخشند.

بزرگان اهل سنت و کسانی که در علم پیشرفت کرده‌اند، خود به عقل گرایی معصومان (علیهم السلام) در همه موارد اعتراف کردند و نتوانستند استدلالات آن‌ها را بپوشانند، چنان که به گفته ابوحنیفه، «ما رأیت افقه من جعفرصادق (علیه السلام)،[4] من از اجعفر صادق (علیه السلام) فقیه‌تر و عمیق‌تر ندیدم». یا دیگران، از جمله مالک بن انس نیز در مورد امام صادق (علیه السلام) مطالبی گفته‌اند. اندیشه عقل گرای شیعه را از ابعاد مختلفی می‌توان بررسی کرد. دلیل عقل از دیرباز در نظریه‌پردازی علوم اسلامی و نیز در فقه شیعه، جایگاه ویژه‌ای داشته است. دانشمندان اسلامی از عقل، بهره‌ها برده‌اند و فقهای شیعی در فهم متون و استخراج احکام، آن را یکی از دلایل چهارگانه فقه برشمرده و از این راه، کاستی‌هایی را برطرف نموده‌اند. حال جالب است کسانی «تشیع» را به زیر پا گذاشتن عقل متهم می‌کنند که خود را از کمترین مزایای تعقل محروم کرده‌اند؛ یعنی سخن گفتن بر مبنای مطالعه و تحقیق، که از فواید قوّه عاقله است. چرا که با اندک مطالعه‌ای در این باب، بر کسی پوشیده نمی‌ماند که شیعیان، پیروان‌‌ همان رسول و ائمه‌ای هستند که ساعتی تفکر را بر‌تر از هفتاد سال عبادت دانسته‌اند!

در مذهب شیعه گذشته از این‌که عقل در استنباط مسائل فقهی یکی از منابع چهارگانه در کنار قرآن، سنت و اجماع است، در مسائل اعتقادی جایگاهی اصیل دارد تا این مذهب در ورطه دور نیافتد لذا در مذهب جعفری بر غیر تقلیدی بودن اصول اعتقادی تاکید می‌شود. با وجود عصمت در بدنه اصلی مذهب شیعه نیز می‌توان همراهی مستمر عقل و شرع را ادعا کرد و این طریق را مصون از خطا دید. این در حالی است که در سایر مذاهب با نبود امام معصوم پاکی و زلالی آب حیات هدایت، که از منبع پاک و منزه ربوبی نشأت گرفته است بی‌شک در مراحل ابتدائی راه بعد از نبوت رسول‌ الله، با تفسیر به رأی‌ها و ظاهربینی‌ها آلوده گشته است.

منبع:

[1]. ماهانه روشنایی، سال 93، شماره 134
[2]. اصول کافی، ترجمه رضا احمدی، انتشارات نبوت، جلد اول باب عقل، صفحه 42
[3]. شبکه اجتماعی فیسبوک، ملازاده، تابستان 1393
[4]. جایگاه عقل در مذهب تشیع، محمد صادقی، انتشارات موعود، صفحه 69
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.