پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان معتقدند که عیسی (علیه السلام) خداست. آنان علاوه بر استدلال به اقوال مسیح (علیه السلام)، معجزات ایشان را نیز دلیل بر الوهیت او می‌دانند. در دو نوشته قبل به مهم‌ترین ادعاهای مسیحیان از کتاب مقدس که دلالت بر الوهیت مسیح می‌کرد، اشاره شد و وجوه متقن از کتاب مقدس در رد و بطلان ادعای مسیحیان ایراد گردید[1]. مسیحیان معجزات مسیح (علیه السلام) مانند شفای بیماران، زنده کردن مردگان و زیاد کردن غذای کم برای اینکه به مردمی که زیادند برسد، دلیل بر خدا بودن مسیح می‌دانند. حال‌آنکه اشکالات زیاد و دقیقی بر این استدلال وارد است. مگر نه اینکه قبل از مسیح پیامبران زیادی بودند و معجزه‌ای داشته‌اند؟ مگر نه اینکه خود مسیح معجزات خود را به خدا نسبت داده است؟ مگر نه اینکه مسیح در چند جا عجز خود را بیان کرده است و درحالی‌که عجز،  با الوهیت سازگاری ندارد؟

زنده کردن مردگان شاید قوی‌ترین دلیل برای کسانی باشد که مسیح را خدا می‌دانند درحالی‌که قبل از حضرت عیسی پیامبرانی بوده‌اند که مرده‌ای را زنده کرده‌اند و اگر مسیح را خدا بدانیم باید آنان را نیز خدا بدانیم. پیامبری به نام الیشع به گفته کتاب مقدس پسربچه‌ی مرده‌ای را زنده می‌کند؛ «پس‌ اَلِیشَع‌ به‌ خانه‌ داخل‌ شده‌، دید که‌ طفل‌ مرده‌ و بر بستر او خوابیده‌ است‌... و برگشته‌، در خانه‌ یک‌مرتبه‌ این‌طرف‌ و آن‌طرف‌ بخرامید و برآمده‌، بر وی‌ خم‌ شد که‌ طفل‌ هفت‌ مرتبه‌ عطسه‌ کرد؛ پس‌ طفل‌ چشمان‌ خود را باز کرد [2]». پیامبر دیگری نیز به نام ایلیا مردگان را زنده می‌کرد «آنگاه‌ خویشتن‌ را سه‌ مرتبه‌ بر پسر دراز کرده‌، نزد خداوند استغاثه‌ نموده‌، گفت‌: «ای‌ یهُوَه‌، خدای‌ من‌، مسألت‌ اینکه‌ جان‌ این‌ پسر به‌ وی‌ برگردد.» و خداوند آواز ایلیا را اجابت‌ نمود و جان‌ پسر به‌ وی‌ برگشت‌ که‌ زنده‌ شد [3]». آیا مسیحیان ایلیا و الیشع را نیز خدا می‌دانند؟ آیا مسیحیان حضرت موسی (علیه السلام) را نیز به خاطر آن‌همه معجزه‌ای که داشتند خدا می‌دانند؟

علاوه بر اینکه معجزات دلیل بر خدایی عیسی (علیه السلام) نمی‌کند بلکه خلاف آن را نیز ثابت می‌کند؛ چراکه خود مسیح در جای‌جای عهد جدید معجزاتش را به خدای احد و واحد نسبت داده است و به هنگام نیاز از خدا درخواست می‌کند که به وی قدرت اعجاز دهد تا مردم باور کنند که او رسول خداست (نه خود خدا): «پس سنگ را از جایی که میّت گذاشته شده بود برداشتند. عیسی چشمان خود را بالا انداخته، گفت، ای پدر، تو را شکر می‌کنم که سخن مرا شنیدی؛ و من می‌دانستم که همیشه سخن مرا می‌شنوی؛ و لکن به جهت خاطر این گروه که حاضرند گفتم تا ایمان بیاورند که تو مرا فرستادی. چون این را گفت، به آواز بلند ندا کرد، ای ایلعازر، بیرون بیا. در حال آن مرده دست و پای به کفن بسته بیرون آمد و روی او به دستمالی پیچیده بود. عیسی بدیشان گفت، او را باز کنید و بگذارید برود [4]»؛ و این کلام خود مسیح است که «من از خود هیچ نمی‌توانم کرد [5]». حواری عظیم الشان حضرت عیسی (علیه السلام) یعنی جناب پطرس نیز شهادت می‌دهد که خدا مسیح را با معجزاتش تائید می‌کرد تا مردم بدانند مسیح فرستاده‌ی خداست «ای مردان اسرائیلی این سخنان را بشنوید. عیسی ناصری مردی که نزد شما از جانب خدا مبرهن گشت به قوّات و عجایب و آیاتی که خدا در میان شما از او صادر گردانید، چنانکه خود میدانید [6]». با این‌همه آیا باز مسیحیان می‌گویند معجزات مسیح دلیل بر خدایی اوست؟

عیسی مانند پیامبران دیگر از جانب خدا صاحب معجزاتی بود و معجزات دلیل بر خدایی ایشان نیست. همچنین در چند جا از کتاب مقدس عجز و ضعف و عدم قدرت مسیح به وضوح دیده می‌شود و همه این‌ها با الوهیت عیسی منافات دارد. «و او از ایشان به مسافت پرتاب سنگی دور شده، به‌زانو درآمد و دعا کرده، گفت، ای پدر اگر بخواهی این پیاله را از من بگردان، لیکن نه به خواهش من بلکه به اراده تو؛ و فرشته‌ای از آسمان بر او ظاهرشده، او را تقویت می‌نمود. پس به مجاهده افتاده، به سعی بلیغ‌تر دعا کرد، چنانکه عرق او مثل قطرات خون بود که بر زمین می‌ریخت [7]». عیسی در مقابل چه کسی زانو زد؟ در مقابل چه کسی دعا می‌کرد؟ خدا در مقابل چه قدرتی عرق می‌ریخت؟ آیا فرشته‌ای که مخلوق خداست می‌تواند مأمور تقویت خدای مسیحیان شود؟ به‌راستی معجزات عیسی (علیه السلام) می‌تواند دلیل بر الوهیت او باشد؟

پی‌نوشت:

[1].‌ بنگرید به «مسیح: من خدا نیستم!» و «عدم دلالت اقوال حواریون بر الوهیت عیسی (علیه السلام)».
[2]. دوم پادشاهان: ۴: ۳۲-۳۵.
[3]. اول پادشاهان: ۱۷: ۲۱، ۲۲.
[4]. یوحنا: ۱۱: ۴۱-۴۴.
[5]. یوحنا: ۵: ۳۰.
[6]. اعمال رسولان: ۲: ۲۲.
[7]. لوقا: ۲۲: ۴۱-۴۴.