ویژگی‌های سلسله‌ نعمت اللهیه

  • 1393/07/16 - 09:20
اولین تفاوت مشایخ نعمت اللهی با سایر سلاسل تصوف در طریقه‌ی سلوک ایشان است؛ به این معنی که به ادعای خود ایشان، بر سالکان این طریقه، حالت بسط غالب است، به خلاف برخی صاحبان سلاسل که حالت قبض بیشتر بر ایشان حاکم می‌باشد. قبض و بسط از اصطلاحات عرفانی است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصوف در آغاز با هدف زهد و پرهیز از دنیا و عزلت‌گزینی و گوشه‌نشینی اختیار کردن، شکل گرفت و این سیر صوفیانه کم کم و به تدریج، طی قرون متمادی شکل کامل تری به خود دید و هر کدام از سران قوم که جایگاه والاتری نسبت به سایرین در طریقت صوفیانه داشتند، آداب جدیدی به این مسلک تحمیل نمودند تا امروز سلاسل گوناگون تصوف، هر کدام دارای ویژگی خاصی باشند.

امروز، یکی از مدعیان، سلسله‌ی نعمت‌اللّهیه است که توسط شخصی به نام نعمت‌الله، با لقب نورالدین اعلام حیات نمود و شروع به فعالیت کرد. او متولد شهر حلب سوریه بود،[1] ولی بعدها برای تحصیل و استفاده از حضور اساتید، به هرات و سمرقند سفر کرد و سال‌های پایانی عمرش را در کرمان و در شهر ماهان گذرانید. او پس از ربع قرن زندگی در ماهان، در سن 103 سالگی و در سال 834 هجری قمری، از دنیا رفت.[2] شاه نعمت الله ولی، با همه‌ی اما و اگرهای موجود، سلسله‌ی خود را به معروف کرخی می‌رساند و او را دربان امام رضا علیه السلام می‌داند،[3] و با واسطه آن‌را به حسن بصری می‌رساند.[4]
اما سلسله‌ای که «شاه نعمت‌الله ولی» پایه‌گذاری نمود، نسبت به دیگر سلاسل تصوف دارای ویژگی‌ها و نشانه‌های متفاوتی است. در واقع سه نکته در این سلسله وجود دارد که آن‌را با سایر صوفیان متمایز می‌سازد.
اولین تفاوت مشایخ نعمت‌اللّهی با سایر سلاسل تصوف در طریقه‌ی سلوک ایشان است؛ به این معنی که به ادعای خود ایشان، بر سالکان این طریقه، حالت بسط غالب است، به خلاف برخی صاحبان سلاسل که حالت قبض بیشتر بر ایشان حاکم می‌باشد.

قبض و بسط از اصطلاحات عرفانی است. سالک عمدتا یا در حال قبض است و یا در حال بسط، و مدام در معرض تجلی دو اسم از اسماء الهیه یعنی قابض و باسط قرار دارد. در این بین عده‌ای از افراد به اقتضای ذاتشان بیشتر در حال قَبض به سر می‌برند و با سوز و اشک و آه بیشتر مأنوسند و عده‌ای بیشتر در حالت بَسط هستند، و سرور و وجد ایشان غلبه دارد.[5]

این ویژگی در رابطه با عرفای حقیقی که مبنای سلوک خود را بیانات اهل بیت علیهم السلام قرار داده و راه مستقیم سیر الی الله را طی می‌کنند، صحیح و مطابق با واقع است؛ اما در مورد صوفیان نعمت‌اللّهی و به خصوص اقطاب و شیوخ ایشان که حتی در مورد مذهب ایشان نیز اختلاف نظر است، صرف یک ادعاست. کسی به حالت قبض و بسط الهی می‌رسد که عبودیت خدا را انجام داده باشد و از مسیر حق به این مقام و مرتبط رسیده باشد و الّا نه قبض او از خوف الهی است و نه بساطتش از روی خوشحالی رضایت و امید به پروردگار!

ویژگی دوم این طریقه این است که ایشان کسوت خاص یا لباس مخصوصی ندارند و از نشانه‌های صوفیانه که سابقاً رسم بوده و دراویش برای معرفی خود از آن استفاده می کردند، تهی هستند.[6] این عدم قید ایشان به لباس و پوشش خاص، باعث تفاوت آن‌ها نسبت به سایر طریقت‌ها شده است.

ویژگی دیگرشان این است که حرفه‌ی تکدی‌گری و گدایی را در دستور کار ندارند و آن را ممنوع می‌دانند. بر خلاف اسلافشان که عزلت را به حدی رسانیده بودند که در گدایی، شهره‌ی خاص و عام بودند؛ از جمله‌ی ایشان، می‌توان به ابوبکر شبلی اشاره کرد که سالیان دراز در دماوند به گدایی مشغول بود.
خود ایشان در بین طریقت‌های صوفیانه، ویژگی دیگری را نیز مخصوص به خود می‌دانند و آن، تقیّد به شریعت و پای‌بندی به احکام است،[7] که این ادعا با عملی که از ایشان در بحث خمس و عشریه و سایر بدعت‌هایشان مشاهده می‌شود، هم‌خوانی ندارد و راه و روش ایشان در مورد شریعت نشان داده که صوفیان و به خصوص فرقه‌ی نعمت‌اللّهی در برخی از مسائل دینی، هیچ گونه پایبندی به شریعت محمدی صلی الله علیه وآله ندارند.

منابع:

[1]. حمید فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت الله ولی، ص28
[2]. همان، ص174
[3]. سروده‌ی شاه نعمت الله:
باز شیخ سری بوی معروف
چون سر او به او مکشوف
یافت در خدمت امام مجال
بود بواب درگهش ده سال
[4]. حمید فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت الله ولی، صص 56 – 57
[5]. برای نمونه حضرت علامه طباطبایی بیشتر حالت قبضشان غلبه داشت و حضرت آیت الله سید علی قاضی بیشتر در حالت بسط بودند.
[6]. برخی از نشانه های درویشان و صوفیان عبارتند از تاج  یا طاقیه، کلاه دوازده ترک، تبرزین، کشکول، چنته، تخته پوست، منتشأ و چوب دستی و روی کلاه درویش هم معمولاً ابیات و اشعار خوشی در وصف طریقت درویشی نوشته شده است.
[7]. سلطان حسین تابنده، نابغه‌ی علم و عرفان، ص179

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.