چرا نمي توان نماز را به زبان فارسي خواند؟

  • 1393/06/20 - 09:10
ممكن است سوال شود كه چرا ما نمي‌توانيم نماز را به فارسي بخوانيم درصورتي كه عربي خواندن نماز هيچ فايده‌اي براي ما ندارد بخاطراينكه ما با عربي خواندن نمازچيزي نمي‌فهميم درصورتي كه اگرآن را فارسي بخوانيم به راحتي با خداي خودمان ارتباط برقرار كرده‌ايم. مگر هركس نمي‌تواند با هرزباني با خداي خود ارتباط برقراركند؟ مثالي كه مي‌توان زد اين است كه اگركسي اشعار حافظ و يا سعدي و يا فردوسي را ترجمه كند.

ممكن است سؤال شود كه چرا ما نمي‌توانيم نماز را به فارسي بخوانيم در صورتي كه عربي خواندن نماز هيچ فايده‌اي براي ما ندارد بخاطر اينكه ما با عربي خواندن نماز چيزي نمي‌فهميم در صورتي كه اگر آن را فارسي بخوانيم به راحتي با خداي خودمان ارتباط برقرار كرده‌ايم. مگر هركس نمي‌تواند با هر زباني با خداي خود ارتباط برقراركند؟
خواندن نماز به زبان عربي، حكمت‌هاي متفاوتي دارد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
۱– غناي زبان عربي از جهت واژگاني، ساختاري و معنائي –به ويژه در حوزه معارف ديني– به گونه‌اي است كه با ديگر زبان‌ها قابل قياس نيست. بررسي‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد كه برخي از مفاهيم قرآني، در زبان‌هاي ديگر معادل ندارد. رايج‌ترين آيه قرآن، «بسم الله الرحمن الرحيم» به هيچ زباني ترجمه دقيق نشده است و گويي هيچ مترجمي نمي‌تواند معادل‌هاي دقيق براي برخي از واژه‌هاي به كار رفته در آن بيابد.
مارمادوك پيكتال، يكي از مترجمان نامدار قرآن به زبان انگليسي است. وي هرگز كلمه GOD را به جاي «الله» به كار نبرده است، بلكه «allah» را استعمال نموده و آن را از جهات متعددي برتر از «GOD» مي‌داند، بنابراين فارسي‌سازي نماز، مساوي با از دست دادن بسياري از وجوه معنائي دقيق و ژرف نماز است. [۱]
۲– لطافت و زيبائي و اعجازين‌بودن سوره‌هاي قرآن، در ترجمه از دست خواهد رفت و زيباترين ترجمه‌هاي بشري، هرگز جانشين لطافت و زيبائي كلام خداوند و آهنگ دلنشين و دل‌نواز آن نخواهد شد. «مارمادوك پيتكال» در مقدمه ترجمه انگليسي خود از قرآن مي‌نويسد: «قرآن را نمي‌توان ترجمه كرد؛ زيرا نغمه و آواي بي‌نظير و آهنگ دلنشين آن، انسان را دگرگون مي‌سازد و او را به خشوع و گريه و يا شور و شوق وا مي‌دارد». [۲]
مثالي كه مي‌توان زد اين است كه اگر كسي اشعار حافظ و يا سعدي و يا فردوسي را  ترجمه كند آن زيبائي و لطافتي كه در وزن و قافيه و دقت در انتخاب كلمات در جاي خود دارند، به كلي از بين مي‌روند و هيچگاه اشعار ترجمه شده، جاي خود شعر را نمي‌گيرند؛ بلكه با اين كار نظم و لطافت و زيبائي شعر از بين خواهد رفت. ترجمه قرآن و نماز هم دقيقا همين‌گونه خواهد بود. اگر قرآن و نماز ترجمه شوند آن لطافت و زيبائي و آهنگ مخصوص خود را از دست خواهد داد. همچنين در اين صورت ديگر قرآن معجزه نخواهد بود؛ چون ترجمه در حقيقت دخالت فهم بشر و جابجائي كلمات از جاي اصلي خود خواهند بود.
۳– زبان عربي، نه تنها زبان يك قوم؛ بلكه زبان دين ما است و آشنائي با آن، ما را مستقيما با پيام خدا و سنت قولي پيامبر (صلي‌ الله عليه و آله) و ائمه هدي (عليهم‌السلام) آشنا مي‌سازد. عربي بودن نماز، موجب انس و ارتباط دائمي مسلمانان با زبان دين و كتاب آسماني مي‌شود و زمينه آشنائي هر چه بهتر و مستقيم‌تر از معارف ديني را فراهم مي‌آورد.
۴– يكي از ابزارهاي وحدت انسان‌ها، اشتراك در زبان است و نماز الگوئي بسيار زيبا از وحدت بشري را به نمايش مي‌گذارد. پرستش خداي يگانه در سراسر جهان با افعال، اذكار و زبان واحد، چيزي است كه در هيچ جاي جهان، نظيري براي آن نمي‌توان يافت. وقتي كه تمام مسلمانان جهان در يك زمان و با يك زبان و به طرف يك قبله، نماز مي‌خوانند شكوه و عظمت مسلمانان را مي‌رساند و اين خود درسي ديگر براي اتحاد و يكپارچگي مسلمانان را تداعي مي‌كند و به ما يادآور مي‌شود.
۵– فهميدن و ترجمه نماز بسيار راحت است؛ يعني انسان در عرض دو ساعت كمتر و يا  بيشتر مي‌تواند تمام معاني نماز را ياد بگيرد و به راحتي آنها را بفهمد.

پی‌نوشت‌ها:
۱– پرسش و پاسخ‌هاي دانشجوئي، ج ۷ ص ۳۹۰
۲– همان

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.