«حاطب لیل» چیست؟

  • 1393/05/25 - 11:35

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_قبل از پاسخ به سئوال مطرح شده باید مطلبی را به عنوان مقدمه بیان کنیم و آن این‌که: وهابیت و اهل سنت در مواجهه با بزرگان خود برخوردهای کاملا متفاوتی را بروز داده و مواضع دوگانهی را پیرامون یک شخص در مقاطع مختلف اتخاذ می‌کنند که جای بسی تعجب دارد. از جمله افرادی که قربانی چنین روش ناخوشایند قرار گرفته «جوینی» می‌باشد که علماء اهل سنت از او با لقب «امام الحرمین» یاد می‌کنند. وی که سمت استادی شخصی همچون «ذهبی» را داراست،از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه روایت می‌کند: هرگاه فاطمه (سلام الله علیها) را می‌بینم به یاد حوادثی می‌افتم که پس از من برای او رخ می‌دهد. گویا با چشم خود می‌بینم که ذلت در خانه وی داخل شده، حرمتش شکسته، حقش غصب گردیده، از ارث محروم گشته، پهلویش بشکسته و فرزندش در رحم  سقط گردیده، فریاد می‌زند «یا محمداه» ولی کسی به داد او نمی‌رسد...فاطمه (سلام الله علیها) اولین شخص از اهل بیت من است که غمگین و ستم دیده به شهادت رسیده و به من ملحق می‌گردد.»[1]

خوب است همین‌جا متذکر شویم این روایت از جوینی هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها)، شکسته شدن حرمتش، شکسته شدن بازویش و غصب حقش را به وضوح بیان می‌کند.

و اما «حاطب لیل» به معنای «هیزم کش شبانه » در واقع یک اصطلاح است. «حاطب لیل» به معنای جمع کننده هیزم در شب، کنایه از آن است که ممکن است شخص به جای هیزم، مار و عقرب همراه خود بیاورد. برخی از وهابیون این کنایه را نسبت به امام الحرمین یعنی جوینی به کار بردهاند به این منظور که وی روایات ضعیف و صحیح را در هم آمیخته است. و به بیان دیگر، معنای سلیس و روان «حاطب لیل» این‌که: «راوی حدیثی را بدون سند روایت کند».[2]

البته می‌توان گفت: «تنها مستدرک و دلیل وهابیت در اتهام به جوینی، ادعای ابن حجر عسقلانی در انتساب چنین اتهامی از سوی شمس الدین ذهبی است. اما با برسی کتب و نوشته‌های ذهبی از جمله: سیر اعلام النبلاء، تاریخ اسلام، میزان الاعتدال، تذکره الحفاظ، تنفیح التحفیق، الکاشف فی معرفه من له الروایه فی کتب السته، المختصر من تاریخ ابن الدبیثی، معجم الشیوخ، المعجم المختص، المغنی فی الضعفاء و... این جمله را نیافتیم ؛ و بنابراین اصل وجود چنین جمله‌ای از ذهبی درباره جوینی جای تردید دارد.»[3]

زیاده برآن این‌که با توجه به مقام استادی جوینی بر ذهبی، بیان چنین مطالبی با توجه به تعریف و تمجیدهای فراوانی که وی از استاد خود در کتبی که نگارش نموده، سازگاری ندارد. در اینجا به یکی دو نمونه از آن اشاره می‌کنیم: ذهبی از استاد خود چنین یاد می‌کند: «جوینی، امام، پیشوا،محدّثی یگانه و کامل، مایه افتخاراسلام و شخصی با دیانت و صالح است.»[4] و در جائی دیگر می‌گوید: «امام روایت و حدیث، یگانه کامل، مایه فخر اسلام، صدر دین، ابراهیم بن محمد بن موید بن حمویه خراسانی.. وی نسبت به روایات و به دست آوردن کتب حدیثی اهمیت فراوان می‌داد...[5]

اما بر فرض این‌که ذهبی چنین نسبتی را به استاد خود، جوینی داده باشد، بازهم نمی‌توان روایت وی را به این بهانه رد کرد. چرا که عده‌ای از بزرگان اهل سنّت که در وثاقت و اعتبار آن‌ها تردیدی ندارند نیز طبق نظر علمای خودشان «حاطب لیل» بوده‌اند. افرادی همچون: جلال الدین سیوطی[6]، ابواسحاق ثعلبی(صاحب تفسیر ثعلبی)،[7] ابن جوز[8]، ابن تیمیه[9]، زمشخری و غزّالی[10]    

 

 

منابع:

[1]. فراود السمطین, ج 2, ص 35, ح 371, الباب السابع الامام الجوینی (730 ه)
[2]. فتح المغیث, شرح الفیه, الحدیث, ج 3, ص 4, شمس الدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی (902 ه)
[3]. شبهات فاطمیه, ص 97, سید مجتبی عصیری
[4]. تدکره الحفاظ, ج 4, ص 1, رقم 1, شیوخ صاحب التذکره ابو عبدالله شمس الدین محمد الذهبی
[5]. تذکره الحفاظ, ج 2, ص 1, رقم 24, ابوعبدالله شمس الدین محمد الذهبی
[6]. اضواء علی السنه المحمدیه, ص 235, محمود ابو ریه (1385 ه)
[7]. منهاج السنه النبویه, ج 7, ص 90, احود بن عبد الحلیم بن تیمیه الحرانی (728 ه)
[8]. سیر اعلام النبلاء, ج 21, ص 365, شمس الدین محمد الذهبی (748 ه)
[9]. دفع شبه من شبه و تمرد, ج 1, ص 41, تقی الدین ابی‌بکر الحصنی الدمشقی (829 ه)
[10]. المقترح فی اجوبه اسوله المصطیح, ج 1, ص 89, ابو عبدالرحمن مقبل بن هادی الوادعی (1422 ه)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.