عوامل ظهور شیعه یا همان جدایی شیعه از عامه

  • 1393/05/15 - 09:43
عومل ظهور و بروز شیعه و یا به تعبیری جدایی شیعه از عامه که در روایات ما به آن اشاره شده را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد؛ الف: وحود روایات فراوان بر امامت و ولایت اهل‌بیت. ب: وجود روایات فراوان دربارۀ فضایل و مناقب اهل‌بیت. ج: وجود روایات فراوان دربارۀ مرجعیت دینی اهل‌بیت. د: وجود روایات فراوان در مدح شیعه و پیروان اهل‌بیت (علیهم السّلام).

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عوامل ظهور و بروز شیعه و یا به تعبیری دیگر جدایی شیعه از عامه که در روایات ما به آن اشاره شده را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد.

الف: وجود روایات فراوان بر امامت و ولایت اهل‌بیت ( علیهم السّلام ).

در ذیل برای نمونه به سه مورد آن اشاره می‌کنیم:

1. حدیث غدیر

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در غدیر خم فرمود: « من کنت مولاه فعلیّ مولاه ».[1] « هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست ».

2. حدیث دوازده خلیفه

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « یکون بعدی اثنا عشر امیرا کلّهم من قریش ».[2] « بعد از من دوازده خلیفه و امیر خواهد بود که همۀ آنان از قریش هستند ».

3. حدیث ولایت 

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) خطاب به علی ( علیه السّلام ) فرمود: « انت ولیّ کلّ مؤمن بعدی ».[3] « تو ولیّ و سرپرست هر مؤمنی بعد از من هستی ».

ب: وجود روایات فراوان دربارۀ فضایل و مناقب اهل‌بیت ( علیهم السّلام ).

در ذیل برای نمونه به سه مورد آن اشاره می‌کنیم:

1. حدیث نور

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « کنت انا و علی بن ابی طالب ( علیه السّلام ) نورا بین یدی الله قبل أن یخلق آدم باربعة آلاف عام، فلمّا خلق آدم قسّم ذلک النور جزئین. فجزء أنا و جزء علیّ ».[4] « من و علی بن ابی طالب نوری واحد نزد خداوند متعال بودیم، قبل از آنکه خداوند حضرت آدم را به چهار هزار سال خلق کند، بعد از خلقت آدم آن نور را به دو جزء تقسیم نمود: جزئی من و جزء دیگر آن علیّ است ».

این حدیث را هشت نفر از صحابه، هشت نفر از تابعین و بیش از چهل نفر از علمای اهل‌سنت نقل کرده‌اند.

2. حدیث « أحبّ الخلق »

امام علی ( علیه السّلام ) کسی است که طبق نصّ نبوی: « احبّ الخلق الی الله » است.

ترمذی به سند خود از انس بن مالک نقل می‌کند: مرغ بریانی نزد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود. عرض کرد: خدایا محبوبترین خلق نزد خودت را نزد من بفرست تا با من در این غذا شرکت کند. در این هنگام علی ( علیه السّلام ) وارد شد و با او در غذا شرکت کرد.[5]

3. امام علی ( علیه السّلا م ) میزان ایمان و نفاق

امام علی ( علیه السّلام ) فرمود: « لا یحبّنی الّا مؤمن و لا یبغضنی الّا منافق ».[6] « دوست ندارد مرا مگر مؤمن و مغبوض ندارد مرا مگر منافق ».

ج: وجود روایات فراوان دربارۀ مرجعیت دینی اهل‌بیت ( علیهم السّلام ).

از این روایات می‌توان مرجعیت دینی اهل‌بیت ( علیهم السّلام ) را استفاده نمود که در ذیل به برخی از آنان اشاره می‌کنیم:

1. حدیث ثقلین

ترمذی از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که گفت: در حجة الوداع روز عرفه رسول خدا ( صلی علیه و آله و سلم ) را دیدم در حالی که بر شتر خود سوار بود و خطبه می‌خواند. شنیدم که فرمود: ای مردم من در میان شما دو چیز گران بها می‌گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم.[7]

2. حدیث « انا مدینة العلم »

حاکم نیشابوری به سند خود از جابر نقل می‌کند که سول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « من شهر علم و علی درب آن است، هر کس که اراده کرده است شهر علم را دریابد باید از درب آن وارد شود ».[8]

3. حدیث سفینه

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « مثل اهل‌بیت من مثل کشتی نوح است، هر کس از آن تخلف کند در آتش قرار خواهد گرفت ».[9]

د: وجود روایات فراوان در مدح شیعه و پیروان اهل‌بیت ( علیهم السّلام ).

در مصادر حدیثی اهل‌سنت روایات بسیاری می‌یابیم که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) پیروان اهل‌بیت ( علیهم السّلام ) را تحت عنوان شیعیان علی ( علیه السّلام ) مورد مدح و ستایش قرار داده است، اینک برای نمونه به یک مورد آن اشاره می‌کنیم:

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: نزد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بودیم که علیّ ( علیه السّلام ) وارد شد، پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « قسم به کسی که جانم به دست اوست همانا این ( علی ) و شیعیان او قطعا کسانی هستند که روز قیامت به فوز بهشت و سعادت نائل خواهند شد ».[10]

 

منابع:

[1]. مسند احمد، ج 6، ص 401.
[2]. صحیح بخاری، باب الاستخلاف.
[3]. المعجم الکبیر، ج 12، ص 78.
[4]. تذکرة الخواص، ص 46.
[5]. صحیح ترمذی، ج 5، ص 595.
[6]. صحیح مسلم، ج 1، ص 120.
[7]. صحیح ترمذی، ج 5، ص 621.
[8]. مستدرک حاکم، ج 3، ص 136.
[9]. نهایة ابن اثیر، مادۀ زخّ.
[10]. درالمثورف ج 6، ص 589.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.