اکهارت و برتری اندیشه

  • 1393/04/23 - 12:26
وی به رغم این‌که احساس ناخوشنودی رایج در غرب را بجا و ظهور تمدن صنعتی غرب را در رشد ناخوشنودی بسیاری موثر می‌داند، باز توجهی به تغییر ساختار این فرهنگ و ضرورت تجدید نظر در شالوده « اومانیستی » و بنیاد « سکولاریستی » تمدن غرب ندارد و فقط به رضایت دعوت می‌کند و وظیفه انسان را تسلیم شدن در « تسلیم شدن به اوضاع موجود » خلاصه می‌کند. وی حتی حاضر است منشا مشکلات را فرضیه‌ای به نام « بدن درد آلود جمعی » معرفی کند، اما صحبتی از تمدن سرمایه‌داری نکند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی‌از مفاهیم و اندیشه‌های اکهارت توله برتری‌های اندیشه می‌باشد که آن را مورد بحث قرار می‌دهیم.

امروزه دنیای غرب در غوغای صنعت و تجارت دست و پا می‌زند؛ بحران‌های ناشی از زندگی ماشینی همه را به ستوه آورده؛ به گونه‌ای که مصرف مواد مخدر و یا داروهای اعصاب و روان، راه چاره‌ای است که بسیاری به آن پناه آورده‌اند. در این میان گروهی دیگر که نگاه ماورایی دارند، به راهکارها و فرمول‌‌های متافیزیکی پرداخته‌اند. دسته‌ای دیگر که گرایش‌های معنوی دارند، به مکاتب کهن عرفانی و روحی توجه کرده و راه چاره را در بازگشت به آموزه‌های دینی و معنوی می‌دانند؛ این گروه معنویت را راه‌کار خروج از بن‌بست معرفی می‌کنند؛ به همین علت از حیات معنوی و دین‌داری سخن می‌گویند و تلاش کرده‌اند قدم‌هایی در این جهت بردارند.

اکهارت توله یکی‌از افرادی است که متوجه این سرگشتگی و درد شده و همین همت خویش را به تبلیغ معنویت معطوف کرده است؛ اما راهی که وی در پیش گرفته و مرامی که وی تبلیغ می‌کند، بیش از این‌که به درمان بیانجامد، به افزایش بحران منتهی می‌شود و فطرت خدا طلبان و نا آشنایان با معنویت حقیقی را غبار آلود می‌کند.

اکهارت از ناهنجاری‌های زندگی مدرن برآشفته است. وی فرهنگ مصرف‌گرایی و تجمل‌ورزی را از بدبختی‌های نظام تمدن غرب می‌داند و نهادها و دولت‌هایی را که به گسترش این فرهنگ دامن می‌زنند شایسته نکوهش می‌داند. [1]
وی نهادهای مصرف آفرین و کارخانه سازنده اشیا تجملاتی را نکوهش می‌کند و دیگران را به آگاهی درونی و تلاش باطنی دعوت می‌کند. [2] این بخش را هم باید جز اندیشه‌های نیکوی اکهارت دانست.

کار اکهارت توله در زنده کردن مفاهیم معنوی و توجه‌دادن به زندگی معنوی تحسین‌برانگیز است. وی هم‌چنین در انعکاس بحران‌های  روانی و رفتاری حاکم بر غرب و نشان‌دادن مشکلات اخلاقی و روحی بشر ماشینی افشاگرانه عمل کرده است؛ قرائت وی از بشر امروز بسیار بجا و درست می‌باشد؛ اما ای کاش به حوزه درمان وارد نمی‌شد و دم از معنویت نمی‌زد.
اکهارت در نهایت، نه تنها به علاج کمک نمی‌کند و به دوری بشر غربی از خدا پایان نمی‌دهد، بلکه آدمیان تشنه معنویت و سرگردان در دنیای ماشین را به دامن فرهنگ و تمدن غرب بر می‌گرداند.

از ناهمخوانی‌های اندیشه اکهارت توله این است که بن‌بست‌ها و بحران‌های جوامع غربی را نام می‌برد، اما در نهایت همه را فراموش یا انکار می‌کند و تقصیر را به گردن تشنگان معنویت می‌نهد! مکتب اکهارت هیچ مقصری غیر از انسان نمی‌شناسد و به رغم این که بارها از بحران‌های جوامع غربی یاد می‌کند و آمار سربازان کشته شده آمریکا در جنگ ویتنام را با عدد و رقم ذکر می‌نماید و نیز جنبش‌های فراگیر دهه شصت را در جهت مخالفت با نظام تمدن غرب ارزیابی می‌کند، [3] هیچ‌کدام از بحران‌ها را مهم نمی‌داند و حرفی از قربانیان این بحران‌ها به میان نمی‌آورد. وی نه فقط عامل مشکلات را نمی‌بیند، بلکه اصل وجود مشکل را انکار می‌کند. سرانجام مخاطب اکهارت به این باور می‌رسد که اشکال در خود اوست، نه در بنیادهای نظام سرمایه‌داری؛ آن چه نیاز به تغییر دارد خود اوست؛ نه این فرهنگ و تمدن. [4]

وی به رغم این‌که احساس ناخوشنودی رایج در غرب را بجا و ظهور تمدن صنعتی غرب را در رشد ناخوشنودی بسیاری موثر می‌داند، باز توجهی به تغییر ساختار این فرهنگ و ضرورت تجدید نظر در شالوده « اومانیستی » و بنیاد « سکولاریستی » تمدن غرب ندارد و فقط به رضایت دعوت می‌کند و وظیفه انسان را تسلیم شدن در « تسلیم شدن به اوضاع موجود » خلاصه می‌کند.

به‌راستی چه معنویتی برای نظام سرمایداری، بهتر از این‌که: « تمام مشکلات، توهم ذهن شماست ... برای مشکلات دنبال مقصر نگردید ... هیچ‌کس در اشتباه نیست ». [5]
وی حتی حاضر است منشا مشکلات را فرضیه‌ای به نام « بدن درد آلود جمعی » معرفی کند، اما صحبتی از تمدن سرمایه‌داری نکند. [6] اکهارت می‌گوید: بالاخره در زندگی شما لحظه‌هایی وجود دارد، که هر کدام یک فرصت است و باید آن را غنیمت شمرد:
« اگر کل وضعیت زندگی تو رضایت‌بخش و خوشایند نیست؛ لحظه حال را از آن جدا کن و تسلیم آن‌چیزی باش که در لحظه حال هست ». [7] [8]

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک؛ زمینی نو، ص 166.
[2]. ر.ک؛ نیروی حال، ص 284.
[3]. زمینی نو، ص 108.
[4]. نیروی حال، ص 103 و زمینی نو، ص 90 و 92
[5]. نیروی حال، ص 103.
[6]. زمینی نو، ص 187
[7]. نیروی حال، ص 321
[8]. کاوشی در معنویت‌های نوظهور 212 و 241

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام مطلب شما در کانال عرفانهای کاذب منتشر شد https://telegram.me/joinchat/CwvdGj7LvsbDuG_82vJtIQ

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.