اُشو: ادیان مخالف ثروتند!

  • 1393/03/29 - 11:24
اُشو در اظهاراتی خلاف واقع و متوهمانه، دیگر ادیان الهی را مخالف ثروت و دنیا معرفی می‌کند. وی که بی‌سوادیش را نسبت به ادیان با اظهاراتش ثابت کرده؛ عقاید آیین مذهبی خانوادگی خود را به سائر ادیان تعمیم داده و می‌گوید: ادیان می‌خواهند انسان‌ها را در فقر و فلاکت نگه دارند. در این مقال سعی می‌کنیم این دیدگاه را تبیین و رد کنیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_دین و مذهب خانوادگی اُشو مذهب جِین بود. پدربزگ مادری وی به طور کامل به این آیین معتقد و وابسته بود اما مادر بزرگ مادری اعتنایی به آن نداشت نه فقط به آن بلکه به هیچ دینی اعتقادی نداشت. او تا هفت سالگی نزد پدربزرگ  و مادربزرگ خود بزرگ شده است وی از آنها به خاطر اینکه او را به هیچ دین و آیینی درنیاورده‌اند و با او رفتار خشن نداشته‌اند و به او امر و نهی نکرده‌اند، خیلی خرسند است. او ازمادر بزرگش به خاطر بی قید بودن نسبت به ادیان، زیادتمجید می‌کند.                                
مذهب جِین که نسبت به دنیا عزلت گذین و توصیه به  فقر می‌کند موجب بی‌اعتنایی و بی‌اعتمادی اُشو به این آیین و حتی تمام ادیان شده است. اُشو در وقت سخنرانی یک ویژگی از یک پدیده‌ای را به دیگر پدیده‌های هم‌جنس  و هم‌ردیف سرایت می‌دهد بی آنکه آن ویژگی در پدیده‌ی دوم موجود باشد. برای مثال در مورد دنیا آیین جین سفارش به فقر می‌کند اُشو این را به تمام ادیان سرایت داده می‌گوید: تمام ادیان با دنیا و ثروت مخالف‌اند. وی می‌گوید:
«بیشتر مذاهب دست به دست هم داده‌اند تا جایی که می‌توانند انسان را به فقر بکشانند آنها شدیداً پول را محکوم و فقر را ستایش کرده‌اند و تا آنجا که به من مربوط است آنها بزرگترین جنایتکارانی هستند که دنیا به خود دیده است.»(1)
ما برای نقد سخن اشو نمونه هایی از ادیان زنده‌ی دنیا که هیچ توصیه‌ای به فقرو نداری نداشته بلکه با فقر و نداری مبارزه کرده‌اند، می‌آوریم. دومین آیین پرجمعیت هندوستان هم که اسلام است با فقر میانه‌ی خوبی ندارد. چنانکه حضرت رسول فرموده‌اند: نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد.(2) قرآن کریم کتاب وحیانی مسلمانان  خبر از ثروت و قدرت انبیائی مثل یوسف و داود و سلیمان علیهم السلام می‌دهد و ثروت آنها مانع از الگو شدن برای سائر مردم نمی‌باشد.
آیین زرتشت پرداختن به دنیا و تلاش برای آبادانی آن را نه تنها امری ناپسند نمی‌داند بلکه بر آن تاکید هم می‌کند. زرتشت همواره توصیه می‌کرد که مردمان، راه نیک را برگزینند تا به رستگاری رسند. آدمی مختار است تا در زندگی خود به یکی از دو راه بپیوندد اما اگر راه نیک را برگزیند از پاداش مادی این جهان و پاداش معنوی سرای دیگر برخوردار خواهد شد. پاداش مادی و دنیوی مال و ثروت و برکتی است که در نتیجه‌ی کار و فعالیت مومنان در زندگی به دست می‌آید. اصولا تنبلی و بیکارگی از صفات زشت آدمی است و اهریمن مروج آن است.(3)
در آیین یهود هم منعی از ثروت‌های دنیایی وجود ندارد بلکه یهودیان از ثروتمندان ادیان جهان هستند. دائرة المعارف کتاب مقدس می‌گوید:
«در میان یهودیان عهد جدید این نظریه وجود داشت که ثروت نشانه‌ی لطف و رحمت خاص خدا وفقر نشانه‌ی بی‌ایمانی و ناخوشنودی خدا است.»(4)
اُشو بیشتر جمله‌ای راکه از انجیل که در مورد مذمت ثروتمندان است را گرفته ولذا ادیان دیگر را هم تمسخر میکند . وی می‌گوید:
«این هم شد حرف؟ شتر با بارش می‌توانند از سوراخ سوزن رد شوند اما آدم ثروتمند نمی‌تواند از دروازه‌های بهشت عبورکند کسی که این حرف را می‌زند (یعنی حضرت مسیح) آماده است اجازه دهد تا شتر به آن گندگی از سوراخ ته سوزن رد شودـ که یقینا محال است ـاو قبول دارد که ناممکن شاید ممکن شود ولی اینکه پای یک ثروتمند به بهشت باز شد این محال اندر محال است.»(5)
اُشو چون میخواهد فقط ادیان الهی را سرکوب و تخریب کند دیگر توجه نمی‌کند که منظور از این کلام و از انشای این سخن چیست؟ با اندک تاملی می‌توان فهمید که منظور از این سخن مذمت ثروت و ثروتمندان نیست. درمورد این سخن حضرت مسیح دائرة المعارف کتاب مقدس مینویسد:
«نکته‌ای که به آن باید توجه داشت این است که در کلام خدا، طمع و انگیزه‌ی نادرست برای اندوختن ثروت، تقبیح شده است. و به هیچ وجه نمی‌توان بر اساس استطاعت مالی کسی، در مورد روحانی بودن او حکم کرد. نه فقر نشانه‌ی روحانیت است و نه ثروت ، نه ثروتمند بودن دلیلی بر عدم پذیرش مسیح است و نه فقیر بودن. روحانیت شخص به رابطه‌ی او با خدا و زندگی او در نور و راستی بستگی دارد. البته زمانی که به تاریخ نظر می‌کنیم می‌بینیم که ثروت همیشه مانعی بزرگ برسر راه تسلیم واقعی اشخاص به خدا بوده است و باعث فجایع و جنایت‌های بسیاری گردیده است. اما بر اساس تعلیم خدا نمی‌توان به صورت کاملا مطلق گفت که یک شخص ثروتمند، امکان ندارد یک شخص روحانی باشد، چرا که باز هم در تاریخ اشخاص بسیاری بوده‌اند که از ثروت فراوان خود برای خدا و خدمت به سایرانسان‌ها استفاده کرده و اجازه نداده‌اند که ثروت آنها آقای آنها باشد، بلکه از آن همانند غلامی مفید استفاده کرده‌اند.»(6)
این همان مفهوم کلام حضرت مسیح است که اُشو ظاهرش را گرفته تا ادیان الهی را نفی کند.
پس اُشو اولا نگاه آیین جین را در مورد دنیا و فقرگرایی به همه‌ی ادیان الهی تعمیم داده و این قیاس مع الفارق است. ثانیا یا نفهمیده یا نمی‌خواهد بفهمد منظور از مذمت ثروت، این است که به ثروت اصالت ندهیم و تمام هم و غم ما دنیا نباشد بلکه از آن به عنوان یک ابزار برای رسیدن به خداوند متعال استفاده کنیم.(7)

منابع:
1-کلینی، کافی (هشت جلدی)ج 2،ص 307

2- اُشو، خلاقیت، ترجمه مرجان نجفی ص 223
3-وهاب ولی و میترا بصیری، ادیان جهان باستان ص 156
4-دائرة المعارف کتاب مقدس، سرپرست مترجمان بهرام محمدیان ص 610
5- اُشو، خلاقیت، ترجمه مرجان نجفی ص 223
6- دائرة المعارف کتاب مقدس، سرپرست مترجمان بهرام محمدیان ص 610
7-بر گرفته از کتاب اُشو، محمد تقی فعالی
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.