«کلمه جسم گردید»!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «کلمه جسم گردید»!
مقدمه: «برای اصول عقاید کاتولیک سه منبع وجود دارد که عبارتند از کتاب مقدس، سنت و تعلیمات رسمی کلیسا. ارتباط میان کتاب مقدس و سنت بر شورای ترنت (۱۵۴۵- ۱۵۶۳) متکی است. این دو از نظر ارزش دارای رتبه واحدی هستند که باید نسبت به هر دو به طور یکسان احترام و اخلاص قایل شد.
سنت عبارت است از مجموع شعایر و اصول عقایدی که از حواریون دست به دست رسیده و آنها نیز آن را به طور شفاهی از خدا یا روح القدس دریافت داشته بودند. عنوانی که به این سنتها داده شده عبارت است از "سنتهای غیر مکتوب" که دست به دست گشته تا به ما رسیده است.»[۱].
همانگونه که مشخص است مسیحیت اصول عقایدش را از منابع سه گانه اخذ میکند. یکی از اصول عقاید مسیحی خدای مجسم است «یکی از عقائد اساسی مسیحیان به "تجسم" معروف شده است. ما مسیحیان معتقدیم که پیام ازلی و غیر مخلوق خدا جسم شد و به شکل عیسای انسان میان ما ساکن گردید و به عبارت دیگر: پیام یعنی کلمه او در عیسای انسان وحی شد. بر این اساس عیسی، کتاب وحی شده ای نیاورده، بلکه وی تجسم وحی خدا بوده است. وی وحی خداست و این یک اختلاف اساسی میان مسیحیت و اسلام است.»[۲].
مسیحیت پولسی حاضر برای مستند و مدلل سازی این آموزه به سراغ کتاب مقدس به عنوان یکی از آن سه منبع هم رفته است. «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. همان در ابتدا نزد خدا بود. همه چیز به واسطه او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت.»[۳]، «و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پُر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایسته پسر یگانه پدر»[۴]. اینها فرازهایی از آغازین باب انجیل یوحنا مشهور به انجیل غیر هم نوا است. این فرازها که به صورتی غیرمستقیم بر سازندهی تثلیثِ مسیحی است در باور مسیحیت موجود به شدت اهمیت دارد.
مسیحیتی که به خدایی عیسی! باور دارد «اکثریت قریب به اتفاق مسیحیان ... حضرت عیسی مسیح (ع) را خدای حقیقی و غیر مخلوق و قدیم می دانند»[۵] ناچار است تا شواهدی از کتاب مقدس به دست دهد تا از دل آن خدایی مجسم! بسازد و یکی از شواهد این مدعا با تلاش وافر متکلمان مسیحی همین فرازهاست؛ اما سؤالی که پیش میآید این است که: بر مبنای اعتقاد مسیحیان «کلمه» که «خدا بود» و حقیقتی نامحدود داشته است چگونه میتواند «جسم» (عیسی مسیح) گردیده و «میان ما ساکن» شود؟ «اتحاد خدای نا محدود در جسد محدود منجر به این می شود که عیسی در آن واحد، هم متناهی است و هم متناهی نیست. این تناقض است که چیزی در آنِ واحد هم "الف" باشد و هم "الف" نباشد و بطلان تناقض بدیهی است»[۶]. آیا از منظر عقل می توان پذیرفت که: موجودی در آنِ واحد هم ممکن -با تمام اقتضائاتش که او را ممکن ساخته- گردد؛ مثل گرسنه شدن، تشنه شدن، بیمار شدن و خستگی و ... و در همان آن و حال، واجب الوجودی که درست به علت این که گرسنه و تشنه نمیشود و در او بیماری و مرگ نیست، گردد؟! قاطعانه پاسخ همهی عقلا به این پرسش خیر است.
شاید بر اساس همین تناقضات است که فیلسوفی الهی مثل یاسپرس* هم دیگر نمیتواند خدایی عیسی را بپذیرد.
«خدای عیسی مسیح، خدای کتاب مقدس، دیگر خدایی از خدایان شرقی نیست که سابقا یهوه از میان آنان برخاسته بود. اندک اندک خصلت شرقی خون آشامی و اشتهای قربانی او با مفهوم تازه ای از قربانی محو شده بود، یعنی با همان قربانی شدن پیامبران که مسیح واپسین بازتاب آن به شمار میرفت. این خدا یکی از چهرههای سزاوار آفرین افسانهای، چون آتنا، آپولون و بسیاری از خدایان دیگر، نیز نیست که قدرتهای اصیل و آغازین انسانی را تشخص میبخشند و از این راه قدرتها را بر میانگیزنند و راهبر میشوند: این خدا خدای واحد است که نه تمثلی دارد نه باز نمودی.»[۷].
نتیجه آن که یکی از اساسیترین باورهای مسیحیت کنونی (خدای مجسم یا همان عیسی مسیح) مبتلای به تناقضی آشکار و بدیهی البطلان است.
پی نوشت:
*کارل یاسپرس، روانشناس و فیلسوف آلمانی، در ۲۳فوریه ی ۱۸۸۳ در اولدنبورگ متولد شد. در کالج، آثار اسپینوزا را خواند که که به وی حزم و احتیاط فکری آموخت. وی پس از هیدگر بزرگترین اگزیستانسیالیست آلمانی است، از کرکگور بویژه درس "جد" و "دیانت" گرفت. خدای مسیحیان ... معبود اوست. (درباره ی یاسپرس و افکار و آثار او، برگرفته از: Encyclopaedia Universalis).
[۱]- مولند، اینار، جهان مسیحیت، ترجمهی محمدباقر انصاری و مسیح مهاجری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۷، چاپ سوم، ص ۸۹.
[۲]- میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمهی حسین توفیقی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۷، چاپ سوم، ص ۶۶.
[۳]- یوحنا:۱-۴.
[۴]- یوحنا: ۱۴-۱۵.
[۵]- توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، قم، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و موسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، زمستان ۱۳۸۶، چاپ دهم، ص ۱۷۳.
[۶]- جستارهایی دربارهی مسیحیت، تهیه و تدوین دفتر تبلیغات اسلامی حوزهی علمیهی قم، معاونت فرهنگی و تبلیغی، قم، تا ظهور، ۱۳۹۰، ص ۱۷۸.
[۷]- یاسپرس، کارل، مسیح، ترجمهی احمد سمیعی، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، بهمن ۱۳۸۸، چاپ دوم، ص ۵۰.
افزودن نظر جدید