نورعلی تابنده
«نورعلی تابنده»، بارها در مباحث فقهی، اظهارنظر اشتباه کرده است، در حالی که اقطاب صوفیه اعتقاد دارند «اقطاب» باید در مباحث طریقتی اظهارنظر کرده و در امور شریعت دخالت نکنند؛ پس «نورعلی تابنده»، خلاف مبانی خود عمل کرده است.
«شبلی» یکی از بزرگان متصوفه است که طبق منابع متصوفه، فقیه سنی مذهبی است که در شیوه سلوکی خویش، دارای اعمالی است که با تعالیم مکتب معصومین (ع)، ناسازگار است.
نورعلی تابنده، تلاش کرده جلالالدین محمد بلخی (مولوی) را معتقد به مذهب شیعه معرفی کند؛ در حالی که با بررسی آموزههای بیان شده در کتاب مثنوی، و همچنین در فضای اعتقادی خانواده او، گرایشات بسیار هماهنگی، با اهلسنت مشاهده میگردد.
«نورعلی تابنده»، با انکار تنشهای شدید بین خاندان رسالت و غاصبان خلافت، تلاش کرده همسو با اندیشههای اهلسنت، حوادث بعد از وفات رسولخدا(ص) را تحریف کند.
نورعلی تابنده، برای توجیه دستبوسی که صوفیان به هنگام دیدن رفقای درویش خویش انجام میدهند، به بوسیدن دست حضرت زهرا (س) توسط رسول خدا (ص)، استشهاد کرده؛ در حالی که علت انجام این عمل، توسط رسول خدا (ص) اشتیاق ایشان به بهشت بوده و هیچ ارتباطی با رابطه مرید و مرادی ندارد.
نورعلی تابنده، أویس قرنی را به عنوان یکی از بزرگان خویش که به مقام شهادت نرسیده، مطرح کرد؛ این در حالی است که طبق شهادت تاریخ، او کنار امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین، به مقام شهادت نائل آمد.
نورعلی تابنده تلاش داشته رابطه حضرت زهرا(س) و خلفا را مسالمتآمیز نشان دهد، این درحالی است که کتابهای تاریخی، گواه ظلمهای متعدد خلفا به خاندان رسالت، مخصوصاً حضرت زهرا(س) است.
نورعلی تابنده، اختلافات حضرت زهرا(س) با خلفا را جزئی دانسته و قائل شده که خلفا نسبت به حریم حضرت زهرا(س)، با احترام برخورد میکردند؛ در حالی که تاریخ، خلاف این مسئله را نشان میدهد.
نورعلی تابنده، در ضمن بیان مکاشفهی یکی از مریدان خویش مدعی شده که ارواح اقطاب گنابادی بر بالین محتضر، حضور پیدا کردهاند؛ در صورتی که طبق روایات معصومین(ع)، این ویژگی مختص معصومین(ع) است و هیچ شخص دیگر در این امر، با آنها شراکت ندارد.
نورعلی تابنده برای نشان دادن اهمیت قصاص در اسلام به داستان «سوادة بن قیس» اشاره کرده است؛ در حالی که این داستان علاوه بر ضعف سندی که دارد، از حیث مضمون نیز معارض مبانی شیعه در باب قصاص و دیه است؛ به همین خاطر نمیتوان این جریان تاریخی را پذیرفت .
نورعلی تابنده، در ضمن سخنان خویش، کلام مشهور «اَلْعِلْمُ عِلمٰانِ عِلْمُ الْاَدیٰانِ و عِلْمُ الاَبْدٰانِ» را به بزرگان منتسب دانسته؛ با اندک تأملی مشخص میشود این کلام اولینبار از شافعی نقل شده که در طی گذشت زمان، آن را به امام معصوم(ع) نسبت دادهاند؛ در حالی که طبق مبانی حدیثی، این انتساب نادرست است.
نورعلی تابنده، به استعمال کلمه تقلید اعتراض کرده، در صورتی که این لفظ به وسیله اهلبیت(ع) به کار رفته است.
نورعلی تابنده با نقل مطالبی از جنگ احد و تصمیم بر مثله کردن مشرکین به خاطر شهادت حمزه، تصویری کینه توز از پیامبرخدا(ص) ترسیم نموده بود، در صورتی که این نقل تاریخی با شخصیت رحمانی پیامبرخدا(ص) سازگار نبوده و این داستان، جعلی است.
نورعلی تابنده، در ضمن سخنرانی بیان کرده بود که حِیَل فرار از ربا از نظر عرفان مردود هستند. اما باید توجه داشت که در منابع حدیثی معتبر همچون الکافی، روایات متعددی در این باره نقل شده است و فقهاء طبق این احادیث فتوا دادهاند.