قرآن
«برقعی» از بزرگان جریان افراطی «قرآنیون» است که برای انکار مسئله شفاعت تنها به آیات نافی شفاعت اشاره کرده و از آیات اثباتکننده شفاعت میگذرد در حالی که باید این آیات را با هم دید و با توجه به هر دو دسته از آیات، به نتیجه جامعی دست پیدا کرد.
طرفداران جریان «قرآنیون» برای اثبات مدعای قرآنبسندگی میگویند، فرق است میان رسول و نبی و ادعا میکنند که نبی، شخص پیامبر (ص) است که در قرآن به اطاعت از او، امر نشده و کلمه «رسول» در آیه 59 سوره نساء، کنایه از رسالت آسمانی نازل شده از سوی خداوند متعال است، نه شخص پیامبر (ص). این توجیه طرفداران این جریان، خلاف لغت و فهم عرف است؛ زیرا واژه «رسول» در لغت، به معنای فرستاده و پیامآور است.
دکتر «احمد صبحی منصور» از چهرههای «قرآنیون»، با استدلال به بخشی از آیه 38 سوره انعام، ادعا میکند که قرآن همه نیازهای دینی را بیان کرده و دیگر به سنّت و حدیث نیازی نیست. این مطلب در صورتی کامل است که مقصود از «الْكِتَابِ» در آیه، قرآن باشد؛ لکن این مطلب ثابت نیست و صدر و ذیل آیه نشان میدهد که مقصود، کتاب خلقت یا همان لوح محفوظ است، نه قرآن.
برخی از مردم در جامعه برای رفع آسیبهای معنوی و اطلاع از غیب، به جن مراجعه میکنند که آسیبهای زیادی برایشان به ارمغان میآورد، برای اینکه جن را بشناسیم و راه تعامل یا مقابله با آن را بفهمیم باید به قرآن کریم مراجعه کنیم. در قرآن کریم ویژگی های این موجود بیان شده است.
این زن آمریکایی بعد از خرید قرآن، شروع به مطالعه میکند و چه برداشت جالبی از این آیه میکند!!!
آیات قرآن کریم بیانگر این است که شب قدر در ماه رمضان قرار دارد؛ اما اینکه شب قدر در کدامیک از شبهای این ماه قرار دارد، در قرآن کریم به آن تصریح نشده است و روایاتی كه از اهلبیت (ع) در خصوص تعیین شب قدر نقل شده، را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد.
در حالی که اکثریت مردم ایران چهارشنبه سوری را عملی خلاف دین و قانون و عقل می دانند و به آن به عنوان یک رسم خرافی که صدمات و خسارات جبران ناپذیری به همراه دارد نگاه می کنند؛ در اواخر سال 1394 نورعلی تابنده قطب پیشین فرقه دراویش گنابادی با شرکت در مراسم چهارشنبه سوری در جلوی درب منزلش، این رسم خرافی را تایید و به آیات قرآن مستند کرد.
ابلیس، دشمن اصلی فرزندان آدم است که در آیات قرآن کریم، خداوند متعال به داستان دشمنیش با حضرت آدم و در ادامه دنیا با نسل و فرزندان حضرت، اشاره کرده است. ابلیس با تکبری که داشت از فرمان خداوند سرباز زد و در مقابل حضرت آدم سجده نکرد. او خود را برتر از حضرت آدم میدانست و عدم اطاعت از فرمان خدا او را از قرب الهی و رضوان الهی اخراج کرد.
قرآن کریم کتاب هدایتگر و انسان سازی است که علاوه بر زیبایی در بیان و اعجاز در نزول، دریایی از معارف است و جامعیت آن سبب شده تا هر آن کس که در دنیا به دنبال سعادتمندیاش باشد، بهره مند گردد؛ کتاب راهگشای مخلوقات برای رسیدن به زندگی نیکو؛ هیچگونه تحریفی در آیات آن راه نداشته و هیچ موجودی نتوانسته همانند آیات آن بیاورد.
از مهمترین نعمت هایی که خدای رحمان به بندگانش عنایت کرده، علم و علم آموزی است. می توان گفت یکی از اهداف بعثت انبیاء الهی، بالا بردن سطح علمی مردم زمانشان بوده است. یکی از راه های رسیدن به بندگی مطلق، خشوع در مقابل خداوند متعال است. از منظر قرآن کریم، یکی از مهمترین ویژگی علما و دانشمندان، خشوع و خداترسی آنان است.
در میان فرقه اهل حق سه دیدگاه را می توان درباره قرآن یافت. برخی دفاتر و کلام بزرگان خود را جایگزین قرآن قرار داده و در کتب و کلام خود اسمی از قرآن ذکر نکرده اند. گروهی نیز به ظاهر، قرآن را قبول دارند اما کلام بزرگان این فرقه را بطن و حقیقت قرآن معرفی کرده اند. گروهی دیگر از این فرقه نیز بر این باورند که قرآن 32 جزء بوده که 30 جزء آن مربوط به شریعت و فروع دین است و 2 جزء آن اصل و حقیقت دین است که همان سرّ مگو می باشد.
مفتیان وهابی با توهین به پیروان اهل بیت (ع) ادعا کرده اند، شیعیان مشرک هستند؛ زیرا آنان اهل بیت (ع) را دخیل در امور هستی می دانند و گردانندگی امور هستی را به وسیله دوازده امام خود می دانند. در پاسخ به این شبهه باید گفت؛ قرآن کریم شفا دادن که یکی از ویژگیها و افعال خاص خدای رحمان است را مشترک با شهد شیرین عسل معرفی میکند؛ همچنین ملائکه را به عنوان مدبران عالم هستی مینامد.
کسى از همه چیز با خبر است که در هر مکان و هر زمانى حاضر و ناظر باشد و او تنها ذات پاک خدا است و غیر او که وجودش محدود به زمان و مکان معینى است، طبعاً نمى تواند از همه چیز باخبر باشد، ولى هیچ مانعى ندارد که خداوند قسمتى از علم غیب را که مصلحت مى داند و براى تکمیل رهبرى رهبران الهى لازم است در اختیار آنها بگذارد که آن را علم غیب بالذات نمىگویند، بلکه علم غیب بالعرض و به تعبیر دیگر یادگیرى و تعلّم از داناى غیب است.