رکن رابع

04/04/1398 - 07:00

بنابر تصریح صحیفه رضویه، علی‌محمد شیرازی (1263 ق) و همچنین نامه‌ی منسوب به او در تاریخ ظهورالحق، وی تا اوایل سال 1264 ق، همچنان بر ادعای نیابت و رکن رابع بودن خود اصرار داشته است. لذا اسناد فوق، به خوبی دلالت بر پیوند عمیق شیخیه و بابیت و استفاده‌ی علی‌محمد شیرازی از بسترسازی مسلک شیخیه و تدریجی بیان کردن ادعاهای خود دارد.

12/18/1396 - 21:16

شیخیه دو معنای عام و خاص برای رکن رابع بیان کرده است. در جایی رکن رابع را عام و شامل تمامی شیعیان و در جایی آن را خاص و تنها شامل یک نفر می‌داند. برای حل این اختلاف می‌توان گفت: علمای شیخیه در ابتدا برای تبرئه‌ی خود معنای عامی را بیان کرده‌اند و سپس آن‌قدر آن را تخصیص زده‌اند که تنها شامل یک نفر می‌شود و او همان بزرگ شیخیه است.

12/12/1396 - 15:57

عبارت علمای شیخیه‌ی کرمان در خصوص معنای رکن رابع مختلف و متشطط است. گاهی رکن رابع را شخص خاصی معرفی کرده‌اند که همان شخص اول آن‌هاست و بالاتر از او کسی وجود ندارد و گاهی رکن رابع را یک معنا دانسته‌اند و در توضیح آن آورده‌اند که رکن رابع در واقع به معنی همان تولی و تبرایی است که از فروع دین اسلام شمرده می‌شود.

12/10/1396 - 00:20

کریمخان، اولین کسی بود که رکن رابع را به طور جدی در محافل شیخی مطرح کرد. می‌توان او را اولین رکن رابع شیخیه‌ی کرمان دانست. وی در برخی عبارات به شدت مقام رکنیت خود را نفی می‌کند و به حق امام زمان (عج) قسم یاد می‌کند که این ادعا، تنها یک افتراست؛ ولی در برخی عبارات، به صراحت یا کنایه مقام رکنیت برای مشایخ شیخیه ثابت شده است.

11/29/1396 - 12:14

مشایخ شیخیه دچار تناقض‌گویی فراوان در مسائل اعتقادی و اختراعی خود شده‌اند. در خصوص نسبت میان رکن رابع و ناطق واحد در جایی به گونه‌ای سخن می‌گویند که برداشت می‌شود رکن رابع عمومیت دارد و ناطق واحد فرع آن آموزه می‌باشد و در جایی به گونه‌ای سخن می‌گویند که برداشت می‌شود بین رکن رابع و ناطق واحد نسبت تساوی برقرار است.

11/24/1396 - 10:14

بدعت رکن رابع از زمان کریمخان و بدعت ناطق واحد از زمان فرزندش محمدخان به طور شایع در محافل شیخی مطرح شد و سپس انتشار پیدا کرد. شاید بتوان نسبت بین این دو آموزه را تساوی دانست و گفت این دو اصطلاح در واقع برای یک معنا و اعتقاد قرار داده شده‌اند؛ چرا که مشایخ شیخیه در بیان صفات و ویژگی‌های هر دو از عبارات یکسانی استفاده کرده‌اند.

11/19/1396 - 23:32

تناقض‌گویی در کلام و رفتار مشایخ شیخیه بسیار دیده می‌شود و این نشانه‌ی غیر وحیانی بودن این مکتب است. گاه باشد که علمای شیخیه در یک عبارت، رکنیت و ناطقیت خود را نفی می‌کنند و بر کسی که آن را مدعی شود، لعن می‌فرستند و گاه باشد که با عبارت غیر صریح، یکی از مشایخ خود را رکن رابع و ناطق واحد معرفی می‌کنند.

11/11/1396 - 10:16

کریمخان کرمانی و دیگر مشایخ شیخیه‌ی کرمان، برای این‌که به بدعت رکن رابع و ناطق واحد رنگ و بوی دینی و مذهبی بدهند و مردم را به اطاعت بی‌چون و چرای از ایشان دعوت کنند، اطاعت از رکن رابع و ناطق واحد را لازم و واجب معرفی کرده و مخالفت با ایشان را شرک و ردّ بر خدا و رسول خدا (صلوات الله علیه) دانسته‌اند.

11/10/1396 - 21:34

علمای شیخیه قائل شدند امام زمان (عج) و خانواده‌ی ایشان، در عصر غیبت در عالم لطیف و فرامادی هُوَرقلیا در اقلیم هشتم زندگی می‌کنند. از آن‌جا که طبق این اعتقاد، حضرت در این عالم حضور فیزیکی ندارد، لذا برای اداره‌ی عالم هستی نیازمند یک واسطه است که از طریق ایشان با مردم در ارتباط باشد و این واسطه، همان رکن رابع و ناطق واحد است.

11/05/1396 - 13:49

تولّی و تبرّی از مهم‌ترین مسائل اعتقادی برگرفته از قرآن و روایات است و تا جایی این فرع دینی میان مسلمانان اهمیت دارد، که اصطلاحاً به عنوان شرط ایمان معرفی شده است. پیشوایان مسلک شیخیه نیز در کنار پذیرش این فرع مهم دینی در ذیل بحث رکن رابع خود، اظهاراتی مخالف با آن داشته که عملاً مفهوم تبرّی را با پوچ مساوی ساخته‌اند!

11/05/1396 - 11:55

کریم خان کرمانی، اعتقاد به رکن رابع را به عنوان اصلی از اصول دین برشمرده و مدعی می‌شود که تمام مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، به این اصل اذعان دارند. این در حالیست که کریم خان، هیچ دلیلِ عقلی و نقلی برای گفتار خود ذکر نکرده است. بعلاوه، معرفت فقیه جامع الشرایط، در امتداد معرفت امامت است و نیازی به شمردن آن به عنوان اصلی مستقل نیست.

11/02/1396 - 08:55

پیشوایان شیخیه با نقل روایتی از امام علی (علیه السلام) در ماجرای ایمان آوردن طبیبی یونانی، به اثبات رکن رابع به عنوان اصل چهارم دین می‌پردازند. این در حالیست که حتی پیشوایان شیخی، اثبات اصول دین را از عهده‌ی نقل خارج دانسته‌اند. بعلاوه، موارد بسیاری به عنوان شرط ایمان بیان شده‌اند که بی‌شک هیچ‌کدام را به عنوان اصل دین نمی‌توان برشمرد.

11/01/1396 - 15:43

اجماع مذهب حقه‌ی شیعه بر آنست که اصول دین و مذهب عبارتند از: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. این در حالیست که گروهی از مسلک شیخیه، از عدل و معاد به عنوان اصول دین نام نبرده و در عوض، اصل دیگری به نام «رکن رابع» به اصول دین افزوده‌اند. حال آن‌که در هیچ آیه و روایتی حتی به مسئله‌ی رکن رابع، اشاره هم نشده است!