توسل
یکی از اتهاماتی که به شیعه نسبت داده میشود، مشرک بودن شیعه است. در این کلیپ پاسخ علمای شیعه به این اتهام را ببینید.
یکی از موضوعات اختلافی و بسیار مهم در میان شیعه واهلسنت با وهابیت، موضوع توسل است. در این کلیپ نمونهای از توسل اهلسنت را ببینید.
فهم ناصحیح آیات قرآن، یکی از مهمترین بلایایی است که امروزه گریبانگیر بسیاری شده است. بدینسان که برخی از جریانهای انحرافی، برای اثبات مدعای غلط خود، آیات متعددی را اشتباه معنی کرده و بدان استناد میکنند؛ نمونه بارز چنین کارهایی را از سید ابوالفضل برقعی به وفور مشاهده کردهایم؛ برقعی سعی دارد با فهم غلط از آیات اموری همچون توسل، طلب شفاعت و استغاثه از اولیاء الهی را عبادت غیرالله و ممنوع اعلام کنند.
کلیپی از برداشت شخصی یک بانوی مسلمان، در صفحات مجازی مخالفین اسلام پخش شده است و آنان کلیپ را در کنار چند کامنت که آن سخن را مسخره کرده بودند، منتشر کرده و نتیجه گرفتند که هر کاری انجام دهید، نمیتوانید با مرگ ادیان مقابله کنید؛ در پاسخ میگوییم، نه گوینده کارشناس دینی بوده، نه اصل مطلب ضدیت با عقل دارد و نه این مطلب، تمام دین است.
«سید ابوالفضل برقعی» از چهرههای شاخص «قرآنیون»، در آثارش حکم به مشرک بودن شیعیان کرده که سبب خشنودی دشمنان شیعه، از جمله وهابیت شده است و به همین دلیل است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه و مرجع یاد میکنند و میگویند علامه برقعی، از جمله علمای مذهب شیعه اثناعشری و از مجتهدین بوده؛ در حالی که وی شخصی است که هیچ گاه به درجه اجتهاد نرسید و اطّلاعات او از اسلام، بسیار سطحی بود.
«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که شیعه را به خاطر اعتقاد داشتن به مسائلی همچون مسئله توسل، مشرک دانسته است؛ این درحالی است که این اعتقاد شیعه، برگرفته از آیات قرآن و روایات وارد از جانب اهلبیت عصمت و طهارت است.
«سید مصطفی طباطبایی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که با رویکرد گزینشی نسبت به آیات قرآن، معتقد است که توسل شرک است؛ طرح این ادعا از جانب «مصطفی طباطبایی» در حالی است که قرآن ما را به توسل امر کرده است.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، عقیده آنان در توان کرامت و امر خارق العاده توسط اولیاء و مشروع نبودن درخواست حتی از فرد زنده، در امور خارق العاده است.
وهابیت، برای بیفایده بودن توسل، به حکایت حضرت موسی (ع) و بلعیده شدن قارون و اموالش متوسل شدهاند؛ در پاسخ حلی گفته میشود، روایت ضعیف بوده و اشکالات محتوایی نیز دارد و پاسخ نقضی به آن، این است که حکایتی دیگر خلاف این گزارش از حضرت موسی نقل شده که حضرت به سائلی گفت اگر حاجتت دست من بود، برآورده میکردم، در حالی که خداوند وحی کرد، حاجتش را برآورده نمیکنم.
وهابیت، برای بیفایده بودن توسل، به حکایت حضرت موسی (ع) و بلعیده شدن قارون و اموالش متوسل شدهاند؛ درحالی که روایت نقل شده ضعیف است و اشکالات محتوایی نیز دارد. در حکایت آمده خداوند خود پیشنهاد درخواست حضرت موسی از زمین برای بلعیده شدن قارون را داد و در قرآن این عمل را به خود نسبت داده است.
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، بحث توسل است. آنان برخی اقسام توسل را جایز خوانده و برخی اقسام را شرک دانسته و هر مسلمانی که معتقد به اقسام غیرمجاز از نظر وهابیت باشد، مشرک خوانده و و خونشان را مباح میدانند!
طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن میفهمد تکیه میکند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد میکند و از برخی عقاید امامیه، فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 80 سوره نمل، سعی دارد توسل را شرک بداند، در حالی که این آیه هیچ دلالتی بر ادعای وی ندارد؛ زیرا خداوند در این آیه کسانی را که تحتتأثیر کلام حقّ قرار نمیگیرند، مانند مرده میداند و مکرر میفرماید: شهدا را مرده ندانید، آنان زندهاند و به یکدیگر نوید میدهند و از رزق الهی کامیارند. زندههای سنگدل و لجوج، مردهاند و شهیدان که از دنیا رفتهاند، زندهاند.
برقعی از چهرههای جریان قرآنیون، با استناد به آیه 14 سوره فاطر مدعی شده است که اموری نظیر استغاثه و خواندنِ اموات و البته افراد غایب، تحت شمول این آیه درآمده؛ لذا همانند فعلِ بت پرستان، عبادت من دون الله به حساب خواهد آمد. این در حالی است که آیه مذکور، در وصف بت پرستان نازل شده است و تعمیم آیه بر استغاثه کنندگان و همچنین طالبان شفاعت از اموات، ناصواب است.