مکاتب اهل سنت
مولوی عبدالرحمن سربازی: روباه پیر فرنگ (انگلیس) برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان هند و رهبران دیوبندیه، ما را وهابی معرفی کردند در حالی که ما کتبا اعلام میکنیم، که سنی حنفی هستیم، تا در این زمان حساس، که وحدت کلمه در مقابل استکبار جهانی، از اوجب واجبات است، دست تفرقه افکنان را کوتاه و در یک کلمه خلاصه کنیم که ما وهابی نیستیم!
بخاری در کتاب الضعفاء در حرف نون وقتی به اسم نعمان بن ثابت میرسد، میگوید: «ابوحنیفه دو بار از کفر توبه داده شد و هنگامیکه خبر مرگ ابوحنیفه به سفیان ثوری رسید، سجده کرد و گفت: خدا را شکر از این که ابوحنیفه مرد، او داشت اسلام را تکه تکه میکرد. تاکنون مولودی در اسلام مانند ابوحنیفه به این بدی و شری متولد نشده بود».
مفهوم «ثانی اثنین= دومین دونفر» یعنی حضرت يك نفر بيشتر همراه نداشت؛ چون در این لفظ فضیلتی نیست ابوبكر در هيچ كجا به فضيلت «ثانی اثنین» بودن با نبی اشاره هم نكرده، در حالیکه در روز سقيفه به كمتر از آن تاکید كرده؛ بههر حال «ثانی اثنین» هرکه باشد، مؤمن راسخ نبود که خداوند حزن وترس او را بهعنوان یک نقطه ضعف در قرآن متذكر شده است.
علاقه مردم ایران نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) سابقه دیرینهای دارد، به همین سبب دشمنان ایشان که تاب تحمل این علاقه را نداشتند، با استناد به برخی منابع تاریخی بر آن شدند تا شبهه حضور حسنین را در فتح ایران مطرح کرده و ایشان را در قتل عام ایرانیان مجرم معرفی نمایند، و از این حضرات چهرهای خشن معرفی کنند.
پیامبر اکرم باعث گردید تا افراد مختلف عیار شخصیتی خود را نشان دهند، برخی از صحابه از ویژگیهای خاصی برخوردار شدند که پیامبر در وصف آنها مطالب ارزشمندی را بیان کردند؛ اشخاصی که کمک کار و همراه پیامبر و یار و غمخوار حضرت علی (علیه السلام) در زمانهای مختلف بودند و چه صدماتی را برخی از اینان که متحمّل نشدند.
معاویه یکی از صحابهی آزاد شدهی پیامبر بعد از فتح مکه بود، او بعد رحلت پیامبر در زمان خلفا، جایگاه حکمرانی بر منطقهی شام را به عنوان استاندار گرفت تا اینکه در زمان خلافت حضرت علی عزل شد، او به خونخواهی عثمان جنگ صفین را بهراه انداخت، اما با این وجود انصاف را در مورد حضرت به خرج داده و اعترافاتی در فضیلت امیرالمؤمنین کرده است.
از نظر الفاظ قرآنی «صاحب» به معنى همراه است اعم از خوب یا بد و حتی کافر، لذا خود ابوبكر نیز در هيچ كجا به فضيلت «یار غار» بودن با نبی اعتراف نكرده، چه بسا که حتی در بحث هجرت با نبی همراه نیز نبوده باشد، البته «یار غار» هرکه باشد مومن راسخی نبود که خداوند متعال حزن و پریشانی او را بهعنوان یک نقطه ضعف در قرآن متذكر شده است.
برخی کارشناسان وهابی شبکه کلمه، در بررسی روایات باب مهدویت، آن روایات را از درجه اعتبار ساقط دانستهاند در حالیکه بسیاری از عالمان اهل سنت در طول تاریخ اسلام، علاوه بر معتبر دانستن روایات باب مهدویت، آن را متواتر و در بالاترین سطح اعتبار دانستهاند که هیچ خدشهای در باب مهدویت و خروج مهدی موعود در آخر الزمان وارد نیست
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مناسبتهای مختلف جانشین و خلیفه بعد از خود را به مردم معرفی کرد و افرادی مانند عمر و دیگر صحابهی پیامبر اکرم به این موضوع واقف بودند، خصوصاً در واقعه غدیر خم که خلیفه دوم خود مستقیماً به حضرت علی تبریک گفت، اما بعد از رحلت پیامبر این قضیهی مهم به فراموشی سپرده شد.
عثمان خلیفه سوم به ناحق بر منصب خلافت تکیه زد. او هم با وجود شخصیتی مانند حضرت علی (علیه السلام) و نادیده گرفتن فضائل بیشمار آن حضرت و به خاطر هوا و هوس دنیایی خود چند صباحی بر مسلمانان حکومت کرد و در نهایت به خاطر بیکفایتی خود به دست مسلمین کشته شد. او نسبت به فضائل حضرت علی (علیه السلام) اقرار و اعتراف دارد.
رسول گرامی اسلام احکام دینش را برای مسلمین روشن ساخت و بعد از ایشان جانشینان حقیقی آن حضرت آن احکام را برای مسلمین تبیین ساختند. لذا اگر از این ذوات مقدسه فاصله بگیریم، قطعا از مسیر واقعی دین خارج میشویم و حقایق احکام برای ما روشن نخواهد شد. این همان بلایی است که بر سر مسلمین آمده است و هر مذهبی، دین را با سلیقه خود بیان میکند.
صحابهای که به ناحق خلافت را غصب کرد نیک میدانست که رهبری جامعهی مسلمین برازندهی او نیست، اما بهخاطر هوا و هوس دنیوی بعد از رحلت پیامبر اکرم با کودتایی این سمت را از اصلش دور کرد و خود بر گردهی مسلمین سوار شد و این در حالی بود که حتی خودش هم با صراحت تمام در میان مسلمین اقرار به اهلیت نداشتن خود برای خلافت داشت.
افرادی مانند عبدالله بن عمر، با وجودیکه از زبان پیامبر اکرم، سخنان بسیاری در فضایل اهل بیت شنیده بودند ولی باز هم نسبت به آنان کینه و عداوت داشته و با حرکات و سخنان خود، ماهیت درون خود را روشن میکردند، عبدالله بن عمر با امیرالمؤمنین بیعت نکرد و روایت جعلی کاتب پیامبر بودن معاویه را نقل کرد و به خاطر پول با یزید بیعت کرد.
اهل سنت معتقدند که تمام اصحاب پیامبر عادل هستند، اما باز برخی از اینان با وجود سخنان پیامبر اکرم نسبت به حضرت علی (علیه السلام) جبههگیری و موضع منفی اخذ کردند و در سخنان و رفتار خود چنان پافشاری کردند که گویی از اسلام و مسلمانی فقط اسمی را یدک کشیده و در مقابل خلیفهی رسول خدا قد علم کرده و شروع به مخالفت با او کردند.