شناخت آئین‌های ودایی و برهمنیزم

  • 1391/09/22 - 19:39
برهمنیزم (آیین برهمنی) یکی از مذاهب هندوییزم است و البته خیلی اوقات، وقتی گفته می‌شود هندوییزم، منظور همان برهمنیزم است. اما برهمنیزم چیست؟ برهمن‌ها چه باورهایی دارند؟ در این گفتار به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابتدای ظهور آئین‌های هندی به مهاجرت اقوام آریایی از آسیای میانه به هند باز می‌گردد. این مهاجرت در میانه‌ی هزاره دوم قبل از میلاد رخ داد و در پی آن، گروه‌هایی از اقوام آریایی به ایران، هند و اروپا مهاجرت کردند و به همراه خود، آداب، رسوم و عقاید خویش را نیز منتقل کردند. برخی از نویسندگان تاریخ ادیان، وجود عناصر مشترك اعتقادی بین زرتشت و هندوئیزم را به دلیل همین یگانگی منشأ قومی دانسته‌اند.[1] برای مثال، در دین زرتشتی، رسیدن به کمال در آن است که انسان به روح گاو مقدس (گئوش اوروان) برسد. از همین روی، زرتشت، همه نیکی‌ها را واسطه قرار می‌دهد تا به روح گاو مقدس برسد. (بنگرید) مشابه همین عقیده را در هندوییزم مشاهده می‌کنیم که ناندی (یکی از خدایان هندویی) به شکل گاو است. به هر روی، مهاجرت یاد شده، عقیده چندگانه پرستی، اعتقاد به قربانی برای خدایان ورواج سرودهای مذهبی را با خود به همراه داشت. ترکیب این عقاید با اعتقادات سنتی مردم هندی الاصل که "دراویدی" نام داشتند، باعث ایجاد آئین "ودائی" شد. پس آیین ودایی، تلفیقی از عقائد مهاجران آریایی و بومیان باستانی هند است که در هندوستان رواج پیدا کرد. دِراویدی‌ها مردمانی سیه چرده، با موهای مجعّد بودند که هنوز بخش‌هایی از آنان در جنوب و مركز هند به حالت ابتدایی زندگی می‌كنند.

سروده های مقدس هندی، به تدریج تحت عنوان "وِدا" درآمد و پس از چند قرن از حالت شفاهی، به صورت مکتوب نوشته شد. در پی آن، مذهب ودائی، نظام یافت. کتاب وِداها شامل اشعار، اوراد (وِردها)، داستان‌های جادویی و... است. پیروان آئین ودائی، اعتقاد به قُوای متعددی در طبیعت داشتند و برای هریک از این قوا، خدایی را در نظر داشتند و آن را مورد پرستش قرار می‌دادند. با این حال برخی از این خدایان، از بقیه مشهورتر بودند، که عبارت بودند از:

- دیائوس پیتر (Dyaus-pitr)، پدر آسمانی یا خدا بهشت.
- پرثیوی ماتار (Prthivī) خدای زمین یا همان خدای مادر
- میترا (Mithra) خدای آفتاب، خدای بخشایندگی ونماینده صدق وکرامت واخلاق.
- ایندرا (Indra) خدای طوفان و رعد.
- آگنی (Agni)، یا خدای آتش.
- سوریا (Sūrya) خدای خورشید
- وایو (Vāyu) خدای باد
- وارونا (Varuna) یا خدای آب‌ها
- سوما یا سومَه (Soma) خدای موکل بر یک گیاه سُکرآور که نوشیدنی مقدسی که آن درست می‌شد. (سومه که در ادبیات زرتشتی، هومَه نامیده می‌شود، یک گیاه مخدّر و مقدس است که یک خدا به همین نام، موکّل بر آن است).
- راتری (Rātrī) خدای شب


بخش های مختلف کتاب "وداها" عباتند از:

- ریگ ودا (RegVeda Samhitā)، قطعات حمد و ستایش شامل هزار سروده که درقرن 8 قبل از میلاد از حالت شفاهی به حالت مکتوب درآمد و در 10 جلد گردآوری شد.
- سامه ودا (Sāma Veda Samhitā) سروده‌های مخصوص مراسم نوشیدن شراب مقدس.
- یجور ودا (Yajur Veda Samhita)، منثوراتی که موقع عبادت تلاوت می‌شد.
- آثروا ودا (Atharva Veda)، افسانه‌ها و اوراد سحر و جادو که جهت دفع امراض و بلیات و رهایی از شر ارواح موذی و شریر و یا به منظور ضرر رساندن به دیگران خوانده می‌شود.

بِرَهمَنیسم و هندوییزم

وقتی می‌گوییم «هندو» این دو معنی دارد. یک معنای عام که شامل همه ادیان هندی می‌شود. اما در معنای خاصش، همان برهمنیزم است. برهمنیزم یعنی آیین برهمنی. حال، برهمن چیست؟ در اواخر قرن 7 قبل از میلاد، به تدریج متونی تحت عنوان "برهمنه" كه مجموعه بزرگی از آثار مكتوب مشتمل بر ادعیه و مقالات درباره‌ جهان بود، تدوین شد. این متون شامل ادعیه و اوراد و ذكر و آداب و تشریفات مراسم قربانی و... هم می‌شد واشاراتی نیز به اندیشه "وحدت عالم وجود" در آن مشاهد می‌شد. نظریه خلقت و اشاره به ذات خلّاق عالم یعنی "برهما" دراین مجموعه مطرح و از برهما به عنوان موجودی كه "همه هستی در مقابل او خاضعند و مركز و حقیقت باطنی عالم تلقی می‌شود" یاد شد.[2] براهما ایزد  آفرینش در آئین هندو، در کنار ویشنو و شیوا، از ایزدان سه گانه است. همسر براهما، ساراسواتی، ایزدبانوی دانش و شناخت است. بنا به باور هندوها، براهما پنج دست و چهار سر داشت که شیوا یکی از سرهای وی را برید. بنا به باور هندوها، هر یک از دست‌های براهما نمایانگر یک جهت جغرافیایی یا یک بخش از وداها است. در هند، پرستشگاه‌هایی وجود دارد که برای پرستش براهما ساخته شده اند. برجسته‌ترین این پرستشگاه‌ها، پرستشگاه پوشکار در ایالت راجستان هند است.

در مرام هندویی، روحانیون دینی، بالاترین طبقه جامعه شمرده می‌شوند. کتاب "اوپانیشادها" (Upanishads) بزرگترین متن عرفانی هندی، کتاب دینی و مقدس "برهمنیسم" است. محمد دارا شکوه (شاهزاده‌ی سلسله مغولی گورکانیان که در هند حکومت می‌کردند)، برای نخستین بار اوپانیشاد را به زبان فارسی ترجمه کرد. این ترجمه با نام سرّ اکبر شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده بیان کرد که واژه «کتاب المکنون» در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود. در بخش‌های مختلف اوپانیشادها، سخن از وحدت وجود به میان است. در اوپانیشادها آمده که انسان برای رهایی از چرخه سمساره و رنج زندگی، باید خود را بشناسد و خود انسان، همان خدا (برهمن) است.[3]

از آموزه‌های مهم برهمنی، مسئله تناسخ است. "تناسخ" یعنی انتقال روح از کالبدی به کالبد دیگر درهمین دنیا. بر اساس قانون سمساره یا تناسخ، روح انسان، پیاپی از عالمی به عالم دیگر درمیآید و در زمان مرگ، به پیكری دیگر وارد می‌شود و این روند همچنان ادامه می‌یابد تا زمانی كه روح در مقامی جاودان با برهما به اتحاد و فنای در او نائل شود و یا آنكه در بدترین جایگاه، به طور ابدی سرنگون شود. طبق تناسخ، ممكن است روح انسان پس از مرگ، به صورت یک کِرم یا زنبور درآید. یعنی انسانی که از دنیا می‌رود، روحش در طبیعت مانده و این بار به صورت یک خِرس یا یک گوسفند یا کلاغ و... دوباره متولد شود. شاید هم به صورت یک انسان، دوباره متولد شود. از دیگر آموزه‌های برهمنی، نقش انحصاری عمل و کردار در سرنوشت انسان‌ها است. به عبارتی، قانون کرمه یا کارما سرنوشت انسان را تعیین می‌کند. آنها معتقدند که هیچ عاملی بر عاقبت انسان تاثیر ندارد. نه استغفار، نه دعا، نه شفاعت (از نقاط اختلاف با عرفان اسلامی)، بلکه فقط کردار است که وضعیت بعد از مرگ آدمی را رقم زده؛ تعیین می کند که بدن بعدی چه بدنی باشد. اگر انسان، اهل کردار خوب باشد، روحش در زندگی بعدی، در جسک یک موجود بهتر متولد می‌شود و اگر انسان، بد باشد، پس از مرگ، در بدن بعدی‌اش، زندگی سخت و پر از رنجی را خواهد داشت. مثلا اگر کسی یکی از پیروان برهمنیزم را بکشد، هزار مرتبه در پیكر عنكبوت‌ و افعی و سوسمارظهور می‌یابد. اشخاصی كه از آزار دیگران لذت می‌برند به درندگان گوشتخوار بدل می‌شوند. كسانی كه غذای ممنوع خورده باشند تبدیل به كرم می‌شوند.

گرچه هندوییزم (برهمنی)، درمبانی فلسفی و عرفانی خود، بر پایه یکتا گرایی (مونیسم) بنا شده، اما به دلیل عوامل مختلف، این وحدت گرایی درمرحله عمل و عبادات، به ورطه شرک غلطیده و خدایان مختلف پرستیده می‌شوند. مشهورترین این خدایان که در تلقی برهمنان، تجلی خدای خدایان (برهما) هستند عبارتند از خدایان سه گانه:

- برهما: خدای خدایان، آفریدگار کل
- شیوا: خدای مرگ که همسرش (دورگا)، یک زن مقدس شمرده می‌شود. شیوا همراهانی هم دارد. از جمله "گنیشه"، خدایی با پیکر انسان و سر فیل که مظهر حیله و مکر و مظهر قدرت است. همچنین "ناندی" خدایی به شکل گاو سفید که محافظ احشام است.
- ویشنو: به عنوان خدای محافظ و منشأ خیرات و مظهر مهر و محبت و خدای آفتاب. در باور برهمنان، ویشنو از فراز آسمان مراقب مخلوقات است. ویشنو در برخی از انسان‌ها تجلی می‌کند و هر انسانی که مظهر ویشنو شود، آواتار نامیده می‌شود. راما و کریشنا، دو نفر از این آواتارها بودند. برهمنان معتقدند که آخرین آواتار، "کالکی" نام دارد و برای نجات عالم ظهور می‌کند. درحالی که شمشیری از آتش دردست دارد و برپشت اسبی سفید سوار است، برای اقامه حق واز بین بردن باطل قیام می‌کند.

درآغاز این سه خدا (برهما، شیوا، ویشنو) همراه یکدیگر شمرده می‌شدند. اما به مرور، در اثر رقابت بین پیروان آن‌ها، تحولاتی روی داد و به 3 خدا در عَرض هم بدل شدند. یعنی برخی پرستش ویشنو را بیشتر ترجیح دادند و برخی برهما و برخی هم شیوا را... و به مرور در داستان‌ها و اساطیر هندی برای هریک از آنها زن و فرزندانی تراشیده شد و برای هر یک مجسمه‌ها و بت‌هایی ساخته شد و بدین ترتیب رگه‌های شرک در تمام عقاید و اعمال و عبادات آنان تنیده شد.

خدایان اصلی هندی به اضافه زن و فرزندانشان مجموعه وسیعی از خدایان را پدید آورده است (چیزی حدود 30 میلیون خدا) به گونه ای که یکتا پرستی در آن مرام و مسلک، به زیر کشیده شد. عبادتگاه و مکان‌های مقدسی که به این خدایان تعلق دارد نیز شامل هزاران معبد، رودخانه، کوه وحتی برخی از حیوانات مثل گاو و... می‌باشد که برای هر یک نیز داستانی از تجلی این خدایان درادبیات هندی نقل شده است.

پی‌نوشت:

[1]. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 133.
[2]. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 148.
[3]. حمیدرضا مظاهری سیف، جریان شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، ص 125. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 151-152.

تولیدی

دیدگاه‌ها

مطلب جالبی بودممنون

آریایی ها هم فرهنگ باشکوهی نداشتن اونا هم قبل یکجا نشینی در استپ های سیبری چادر نشین بودند

در ضمن قبل از ورود آریایی ها به هند ،مرذم دراویدی هند تمدن رود سند داشتند فکر کنم اون قسمت مطلب رو با غرض ورزی نوشتید ،اما یک‌سوال آیا افغانی ها و تاجیک ها سفید پوست و مو بور هستند؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.