تواضع امام حسن (ع)
امام حسن بن علی (علیهماالسلام) بر جمعی از فقرا عبور کرد که روی زمین نشسته و تکّههای نانی در پیش روی خود گذارده و میخوردند و چون آن حضرت را دیدند تعارف کرده گفتند: «هَلُمَّ یَابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ الَی الغَذاءِ.» ای پسر دختر رسول خدا! بفرما، صبحانه!
امام (علیهالسلام) پیاده شد و این آیه را خواند: «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ.[نحل/23] به راستی که خدا مستکبران را دوست نمیدارد.»
و سپس شروع کرد به خوردن غذای آنان و چون سیر شدند امام (علیهالسلام) آنها را به میهمانی خود دعوت کرد و از آنها پذیرایی و اطعام کرد و جامه نیز بر تن آنها پوشانید و چون فراغت یافت فرمود: «الْفَضْلُ لَهُمْ لأنَّهُمْ لَمْ یَجِدوا غَیْرَ ما اطْعَمُونی و نَحْنُ نَجِدُ اکْثَر مِنْهُ.[1] با این همه، فضیلت و برتری از آنان است، زیرا آنان به غیر از آنچه ما را بدان پذیرایی و اطعام کردند، چیز دیگری نداشتند ولی ما بیش از آنچه دادیم باز هم داریم!»
همچنین آمده است که امام حسن (علیهالسلام) در مکانی نشسته بود و چون خواست از آنجا برود فقیری وارد شد امام (علیهالسلام) به آن مرد فقیر خوشآمد گفته و با او ملاطفت کرد و سپس به او فرمود:
«انَّکَ جَلَسْتَ عَلی حین قِیامٍ مِنّا افَتَأْذَنُ بِالإِنْصرافُ؟ نَعَمْ یَابْنَ رَسُولِ الله.[2] ای مرد تو وقتی نشستی که ما برای رفتن برخاستیم، آیا اجازه رفتن به من میدهی؟ مرد فقیر عرض کرد: آری! ای پسر رسول خدا!»
پینوشت:
[1]. الرسالة القشیریه، عبدالملک بن طلحة القشیری نیشابوری، ص 77، ط مصر.
شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج11، ص198.
اسعاف الراغبین، ابن صبان، ص199.
[2]. تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص146.
أمير المؤمنين الحسن بن علي بن أبي طالب، صلابی، ص252.
افزودن نظر جدید