ولایت تکوینی از نگاه وهابیت یعنی شرک اکبر؟!
فرقه وهابیت برای اثبات شرک مسلمانان، علاوه بر سختگیریهای اعتقادی، ازجمله قیاس کردن مسلمانان با مشرکان، از ادله دیگری مانند مسئله عبادت و مسئله ولایت تکوینی کمک میگیرند. در بحث ولایت تکوینی میگویند این موضوع فقط به دست خداست و نباید از انبیاء و اولیای الهی، اینگونه درخواست را داشت، در حالیکه کارهای خارقالعاده، توسط انبیاء و اولیاء الهی، موضوعی است که در قرآن و روایات فریقین، فراوان به آن اشاره شده است و تمام فرق و مذاهب اسلامی، با گرایشات مختلف به آن معتقدند و اذعان دارند و حتی خود وهابیت نیز به آن معتقدند. خداوند میفرماید: «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنی.[مائده/110] آنگاه که به اذن من، از گِل چیزی به شکل پرنده میساختی، پس در آن میدمیدی، و به اذن من پرندهای میشد، و کور مادرزاد و پیسی را به اذن من شفا میدادی، و آنگاه که مردگان را به اذن من -زنده از قبر- بیرون میآوردی.»
اما با این حال وهابیت معتقد است: «هذه الجمله و ان کانت عامه الا أنها خصصت... علی ایدی رسله و کانت حجه لهم... علی اممهم فی اثبات کانفلاق البحر لموسی... و کابراء عیسی الاکمه و الابرص و احیائه الموتی باذن الله...[1] نباید این نوع درخواستها را از انبیاء و اولیاء الهی داشت، چون این امور، مانند شکافته شدن دریا برای حضرت موسی، شفاء دادن حضرت عیسی و زنده کردن مرده و ... بهدست ایشان نیست، بلکه آن هنگامیکه این قدرت از انبیاء و اولیاء الهی صادر و جاری میشود، از خداوند است و اینگونه نیست که این امور در اختیار انبیاء باشد که بتوان از آنها درخواست کرد.»
البته شایان ذکر است، این عقیده امکان دارد که در بین دیگر مسلمین نیز طرفدارانی داشته باشد، اما وهابیت به همین مقدار اکتفاء نکرده و معتقدند که: «فهذا شرک، لانه لایفعله الا من یعتقد ان لهولاء تصرفاٌ خفیاً فی الکون فیجعل لهم حظاً من الربوبیه.[2] انبیاء و اولیاء الهی خودشان قادر به انجام این امور نیستند، کسانیکه اعتقاد به قدرت داشتن ایشان دارند و از ایشان چنین درخواستهایی دارند، مرتکب شرک در ربوبیت خداوند شده و مشرک به شرک اکبر هستند و از اسلام خارجند.»
در نتیجه طبق ادعای وهابیت، از این دو عبارتشان این طور بهدست میآید:
در ادعای اول: نفی ولایت تکوینی برای اولیاء الهی
در ادعای دوم: شرک بودن درخواستهای فرابشری از ایشان
در حالیکه هم نفی ولایت تکوینی، و هم شرک بودن درخواستهای فرابشری از انبیاء و اولیاء الهی، مخالف آیات قرآن است؛ همچنین ارتباطی بین اعتقاد به عدم ولایت تکوینی انبیاء، با شرک بودن استغاثه نیست، به این بیان و توضیح که بر فرض که ایشان این ولایت تکوینی را نداشته باشند، دلیل نمیشود که درخواست از آنها، خطایی باشد که منجر به شرک شود.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. مجموع فتاوی و رسائل، ابن عثیمین، دارالوطن، ریاض، عربستان، ج5 ص110.
[2]. شرح کشف الشبهات، ابن عثیمین، دارالثریا، ریاض، عربستان، ص15.
افزودن نظر جدید