سفارش امیرالمؤمنین به گریه بر فردی مانند مالک اشتر
مالک فرزند حارث بن عبد یغوث نخعی، معروف به «مالک اشتر»، از اهالی یمن بود که قبل از بعثت متولد شد و در زمان رسول خدا (صلّىاللّهعلیهوآله) مسلمان شد، ولی به دیدار پیامبر موفق نشد و جزء تابعین به شمار میآید. وی در برابر ضعیفان و درماندگان قلبی مهربان داشت؛ در زمان عثمان به شام تبعید شد و در زمان امیرالمؤمنین از سرداران بزرگ سپاه حضرت گردید و از شیعیان خاص ایشان به شمار میرفت، به طوریکه امیرالمؤمنین پس از شهادتش فرمود: «خداوند مالک را رحمت کند، او برای من همانگونه بود که من برای رسول خدا (صلّىاللّهعلیهوآله) بودم.» و معاویه پنج نفر را لعن میکرد که مالک نیز یکی از آنها بود.[1]
ابن اثیر در قضایای سال 38 هجری، که در آن سال، مالک اشتر به شهادت رسید، میگوید: امیرالمؤمنین دو دست داشت که یکی از آنها در سال 37 و در جنگ صفین قطع شد (عمار یاسر به شهادت رسید)؛ دیگری هم با شهادت مالک اشتر قطع شد.[2] وی میگوید: چیزهایی که از امیرالمؤمنین نقل شده، نشانه آن است که این فاجعه بر او بسیار سخت بود، و فرمود: «للیدین وللفم»، کنایه از اینکه خدا دشمنانش را سرنگون کند، که اشاره دارد به قضیه فرزند طلحه، در جنگ جمل، که به این صورت بر زمین خورد و با گریه و زاری از دست مالک اشتر نجات پیدا کرد.[3]
در منابع اهل سنت، (در شرح حال مالک اشتر) کلام امیرالمؤمنین وقتی که شهادت مالک اشتر را شنید، اینگونه نقل کردهاند: «ما از خدا هستیم و بهسوى او باز مىگردیم، خدا مالک را جزاى خیر دهد و مالک چگونه بود، که اگر کوه بود کوهى عظیم و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند.»[4]
ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه، مفصلتر بیان کرده که امیرالمؤمنین فرمود: ما از خدا هستیم و بهسوى او باز مىگردیم، و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است، بار خدایا! من مصیبت مالک اشتر را نزد تو به حساب آوردم، زیرا مرگ او از مصیبتهای روزگار است، مرگ او نیز از مصائب روزگار است و پروردگارش را ملاقات کرد، با اینکه ما تعهّد کردهایم که پس از مصیبت رسول خدا (صلّىاللّهعلیهوآله)، بر هر مصیبتى، صبر کنیم، زیرا آن بزرگترین مصیبتها بود؛ ... خدا مالک را جزاى خیر دهد، چگونه مالکی که اگر کوه بود، کوهى عظیم و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود؛ آگاه باشید بهخدا سوگند، مرگ تو (اى مالک) جهانى را ویران و جهانى را شاد مىسازد؛ (اهل شام را خشنود و عراق را خراب مىکند)، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده میشود، آیا مانند مالک کسى هست؟[5]
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، ج15، ص98. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج2، ص705. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار،شیخ عباس قمی، ج4، ص383.
[4]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج2، ص705. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج56، ص391. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج4، ص34. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، ج6، ص77. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید