تکفیریهای وهابی با این آیات و روایات چه می‌کنند؟

  • 1398/10/12 - 22:01
مردی به پیامبر عرضه داشت، ای رسول خدا، اگر مردی از کفار با من بجنگد و یکی از دستانم را با شمشیر قطع کند، سپس از من به درختی پناه ببرد و بگوید: تسلیم خدا شدم، آیا او را بکشم؟ پیامبر فرمود: او را نکش. گفتند: ای رسول خدا! او دستم را قطع کرده و بعد تسلیم شده است؟ آیا او را نکشم؟ فرمود: او را نکش. چون اگر او را بکشی، او چون تو خواهد بود، قبل از این‌که او را بکشی و تو نیز مانند او خواهی بود، قبل از این‌که ایمان بیاورد.

براساس آن‌چه که در آیات و روایات نبوی وارد شده است، می‌توان اسلام را به دو بخش تقسیم کرد: اسلام ظاهری که تنها با اقرار به توحید و رسالت محقق می‌شود و احکام فقهی خاصی بر آن بار می‌گردد، و اسلام واقعی که عبارتند از اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و التزام داشتن به شریعت دین اسلام، که هر دو دیدگاه در قرآن و روایات وارده مشهود است.
از آیات قرآن فهمیده می‌شود که پایین‌ترین مرتبه اسلام با اقرار زبانی محقق می‌شود، چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِکُمْ...[حجرات/14] اعراب بادیه نشین گفتند ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، هنوز ایمان وارد قلوب شما نشده است...» پس به وضوح از این آیه شریفه فهمیده می‌شود که اعراب ایمان در قلوبشان وارد نشده است، ولی اسلام آوردنشان مورد قبول واقع شده است؛ لذا مسلمان هستند.
و این آیه شریفه که خداوند می‌فرماید: «إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقينَ...[منافقون/63] هنگامی‌که منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستی، خدا می‌داند که تو پیامبر او هستی، ولی خدا شهادت می‌دهد که منافقان دروغ‌گو هستند.» شافعی در کتاب -الام- براساس همین آیه شریفه، تظاهر به اسلام را در مسلمان دانستن شخص کافی می‌داند.[1]
همچنین ازجمله روایات نبوی که به اسلام ظاهری شخص اشاره می‌کند، این است: «مردی به پیامبر عرضه داشت، ای رسول خدا، اگر مردی از کفار با من بجنگد و یکی از دستانم را با شمشیر قطع کند، سپس از من به درختی پناه ببرد و بگوید: تسلیم خدا شدم، آیا او را بکشم؟ پیامبر فرمود: او را نکش. گفتند: ای رسول خدا! او دستم را قطع کرده و بعد تسلیم شده است؟ آیا او را نکشم؟ فرمود: او را نکش. چون اگر او را بکشی، او چون تو خواهد بود، قبل از این‌که او را بکشی و تو نیز مانند او خواهی بود، قبل از این‌که ایمان بیاورد.»[2] لذا می‌بینیم در این روایت که کشتن آن مرد در حکم کشتن مسلمان دانسته شده است و قاتل در ردیف شخص کافر قرار داده شده، و نیز این روایت از پیامبر اکرم نقل شده که: «پیامبر در میان مردم نشسته بود که فردی آمد و اجازه خواست که به آهستگی با حضرتش صحبت کند، پیامبر اجازه دادند و او به آرامی در مورد کشتن یکی از منافقان با پیامبر سخن گفت و اجازه گرفت. پیامبر اکرم در پاسخ با صدای بلند فرمود: آیا او شهادت به یگانگی خداوند نداده است؟ مرد گفت: چرا! ولی شهادتش دروغ است. حضرت فرمود: آیا او نماز نمی‌خواند؟ مرد گفت: چرا، ولی نمازش قبول نیست. رسول خدا فرمود: این افراد کسانی هستند که من از کشتن ایشان نهی شده‌ام.»[3]
لذا در این روایت می‌بینیم که کسی شهادتین گفته، نماز می‌خواند، از کشتن نهی شده است. آن وقت روی چه اصل و مبنا و حکمی، تکفیری‌های وهابی صراحتاً مسلمانان را می‌کشند، در حالی‌که اقرار به یگانگی خداوند و پیامبر خاتم دارند و به احکام دین اسلام، از جمله نماز، روزه، حج و ... پایبند هستند. والله العالم

پی‌نوشت:

[1]. الام، ابن ادریس شافعی، دار الوفاء، اسکندریه، مصر، ج5 ص298. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص95.
[3]. سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج3 ص512. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.