نسبت گناه دادن به پیامبر اکرم توسط ابن تیمیه و اعتقاد به پاک شدن ایشان با توبه

  • 1398/10/07 - 18:26
ابن تیمیه می‌گوید: «سلفیان متفقند که انبیاء الهی تنها در تبلیغ وحی معصوم هستند.» وی افسانه غرانیق را تایید کرده و سعی می‌کند با توجیهات مختلف مشکلات این نظر را رفع کند، وی معتقد است که پیامبر اصراری بر گناه ندارد و پیوسته توبه می‌کند.

یکی از ویژگی‌های مقام نبوّت در انبیاء، عصمت است که این خصوصیت در پیامبران الهی، به‌ویژه در پیامبر اکرم موجب گردیده است که از انسان‌های عادی متمایز شوند. عصمت در لغت به معنای منع و نگه داشتن و محافظت از شرّ و امور ناپسند است و در اصطلاح یعنی مصونیت از همه چیز چه در مقابل گناه و چه در مقابل اشتباه و نسیان و...[1] و این عصمت در دریافت وحی تا ابلاغ و تبیین و ... جاری و ساری است. در عقاید و تفکرات شیعه بر مطلق هر چیز و فراگیری حداکثری تاکید دارد، اما نزد اهل سنت به خصوص اهل حدیث، مصونیت محدود، و نسبی و حداقلّی وارد گردیده است.[2] البته هیچ‌یک از فرق و مذاهب اسلامی به جر فرقه حشویه به رغم اختلاف‌هایی که در تعیین محدوده‌ی عصمت پیامبران دارند، وقوع گناه کبیره را در هیچ حالتی برای پیامبران جایز نشمرده‌اند، اما فرقه حشویه به پیامبران نسبت ارتکاب گناه -کبیره و صغیره- را می‌دهند.
ابن تیمیه در کتاب خود می‌نویسد: «فانهم متفقون علی ان الانبیاء معصومون فیما یبلّغونه عن الله تعالی.[3] سلفیان متفق القولند که انبیاء الهی تنها در تبلیغ وحی معصوم هستند.» لذا عصمت در تلقی وحی و تبیین وحی را می‌پذیرد، اما باور او به افسانه غرانیق، مدعای وی را درباره‌ی عصمت نبیّ در تلقی وحی و تبیین آن را سست کرده و از ادعای خود عدول می‌کند. او به اعتبار نفی حسن و قبح عقلی، انجام گناه کبیره و صغیره بعد از بعثت را برای پیامبر اکرم تصویر می‌کند، اما معتقد است که پیامبر اصراری بر گناه ندارد و پیوسته توبه می‌کند. لذا مبتلا شدن به گناه را برای پیامبر اکرم امری قطعی فرض می‌کند و در کتاب خود می‌نویسد: «لو لم‌ یکن التوبه أحب الشیاء الیه لما ابتلی بالذنب اکرم الخلق علیه[4] اگر توبه محبوب‌ترین چیزها نبود، من به گناه گرفتار نمی‌شوم.» در نتیجه برای مدعای خود به آیه شریفه استناد می‌کند که خداوند می‌فرماید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ...[فتح/2] تا خداوند از گناهان گذشته و آینده تو درگذرد.» لذا معتقد است که پیامبر اکرم با گناه و توبه، زمینه هدایت به صراط مستقیم را برای خود مهیا می‌کند.»[5] به اعتقاد او و فرقه حشویه پیامبر اکرم، به استناد آیات قرآن پیش از بعثت -العیاذ بالله- کافر بوده است.[6]
در ردّ سخن باطل او و برداشت‌های غلطش باید بگوییم که، اولاً: او آیات را جدای از یکدیگر و به صورت مستقل معنا کرده و آن را بر معنایی عامیانه حمل کرده، در نتیجه خیال می‌کند که رسول خدا مانند سائر مردم گناه کرده و خداوند او را آمرزیده است، چرا که آیه قبل از این آیه داستان فتح مکه است و...  خداوند می‌فرماید: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا[فتح/1] به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری را فراهم آوردیم.» و نیز آیات بعد اگر مراد از گناه همان معنای متعارف بود، مغفرت و بخشش با نکات وارده در آیه‌های بعدی تناسب نداشت، که خداوند می‌فرماید: «وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا...[فتح/2/3] تا نعمت خود را بر تو تمام کند و تو را به راهی راست هدایت کند و به نصرت عزیزی یاری دهد.»
ثانیاً: مقصود از کلمه -ذنب- آثار خطرناکی است که دعوت پیامبر اکرم از ناحیه کفار و مشرکین به بار می‌آورد، کما این‌که در داستان حضرت موسی با آن جوان قبطی، خود را گناهکار قبطیان معرفی کرده و می‌گوید: «وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[شعراء/14] وآنان بر -گردن- من -ادّعاى- گناهى دارند، پس مى‌ترسم مرا بكشند.»
ثالثاً: در تفاسیر شیعه وارد شده است که مراد از -ذنب- یعنی گناهانی که مردم نسبت به آن حضرت روا داشتند و نگذاشتند آن حضرت وارد مکه و مسجدالحرام شود...[7]
ابعاً: فرقه حشویه و همفکران این عقیده از ایشان مانند ابن تیمیه و ابن حزم اندلسی و شوکانی و دیگران... درباره‌ی عصمت پیامبران و پیامبر خاتم به روایاتی استناد کرده‌اند که هیچ دلالتی با عقیده‌ی آنها در این مورد ندارد، تا جایی که این عصمت را برای صحابه مثل ابوبکر و عمر و... تقلیل داده و آنان را هم‌ردیف پیامبر اکرم قرار داده و وجوب اطاعت مطلق از ایشان را معتقد شده‌اند.[8] فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. لسان العرب، ابن منظور، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج12 ص241.
[2]. بنیاد تفکر سلفی، محمدباقر پورامینی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ایران، فصل 4 ص251.
[3]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود، ریاض، عربستان، ج1 ص470.
[4]. همان، ج2 ص432.
[5]. مجموع الفتاوی، العثیمین، دار القاسم، ریاض، عربستان، ج22 ص401.
[6]. محصل الافکار...، فخر رازی، مکتبه الکلیلت الازهریه، قاهره، مصر، ص320.
[7]. مجمع البیان، طبرسی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ایران، ج9 ص111.
[8]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود، ریاض، عربستان، ج3 ص390-395.
المحلی، ابن حزم اندلسی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج7 ص299-300.
نیل الاوطار...، شوکانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج7 ص356.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.