احساسات نابجا در مورد ظهور
جهان از ابتدای خلقت همواره با رنج و مشقت و حق کشیها همراه بوده و تاکنون نیز ادامه دارد؛ اما از همان زمان نیز وعده الهی برای آمدن منجی به مردم داده شده و علائمی نیز به عنوان نشانه برای مردم بیان شده است. رفته رفته جهان سیر طبیعی خود را طی کرده تا جایی که خداوند پیامبر عظیمالشان اسلام، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را بهعنوان خاتم پیامبران به جامعه جهانی معرفی کرد که این موضوع در واقع گامی روشنتر برای ظهور بود که پیامبر اسلام نیز خود علائمی را برای ظهور منجی بیان فرمودند.
در زمان کنونی یعنی بعد از حضور دوازده امام و چهار نائب خاص حضرت حجت، جامعه، خود را به ظهور امام زمان نزدیک و نزدیکتر میبیند. اما باید توجه داشت این دوری و نزدیکی به نسبت سیر طبیعی دنیا باید مورد لحاظ قرار گیرد. آنچه از گذشتههای دور تا به امروز در قالب روایات برای مردم بیان شده است؛ هیچگاه برای آمدن منجی، زمان دقیق و مشخصی را بیان نکردهاند و برعکس در روایات اسلامی کسانی را که برای آن، زمان و وقت معینی را مشخص میکنند، دروغگو خواندند.[1]
در این بین برخی از مردم با این قضیه به صورت عاطفی و احساسی برخورد میکنند که شایسته نیست و خواسته یا ناخواسته، کمکیار وهابیت و معاندان دین شدهاند که به دنبال بهانه میگردند، تا اصل آمدن منجی و ظهور حضرت حجت را زیر سؤال ببرند.
پینوشت:
[1]. «عن عبدالرحمن بن کثیر قال کنت عند ابی عبدالله (علیه السلام) اذ دخل علیه مهزم فقال له جعلت فداک أخبرنی عن هذا الامر الذی ننتظر متی هو فقال یا مهزم کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون.» شیخ کلینی، الکافی، ج1، ص368
افزودن نظر جدید