تقلید اصل اُلفت و محبّت در کلام اندیشمندان اسلامی توسط بهائیت!

  • 1398/08/30 - 23:17
فلاسفه و حکمای اسلامی به تبعیت از آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، چندین قرن قبل از بهائیت، یکی از جهات مهم بعثت انبیاء و تشریع دین را رفع اختلاف‌ها، هرج و مرج و منازعات بین بشر دانسته‌اند. با این حال چگونه عبدالبهاء اصل اُلفت و محبّت در دین را به عنوان اصلی بی‌سابقه به پدر خود منتسب می‌کند و بهائیان در تبلیغات خود، آن را از اصول بدیع بهائیت برمی‌شمارند؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اصولی که بهائیت آن را به عنوان اصلی بدیع و بی‌سابقه به فرقه‌ی خود نسبت داده، اصل اُلفت و محبّت است.[1] اما ادعای ابداع و اختراعی بودن این اصل نیز مانند سایر اصول بهائی مخدوش است. چرا که بر خلاف این ادعا، قرآن کریم در چندین آیه به صراحت اعلام می‌کند یکی از فلسفه‌های بعثت انبیاء و انزال کتُب و تشریع دین برای انسان‌ها را رفع اختلافات بین آن‌ها مشخص نموده است.
همچنان که در یک نمونه‌ی آن می‌خوانیم: «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ [بقره/213]؛ مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آن‌ها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آن‌ها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آن‌ها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آن‌ها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آن‌هایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آن‌چه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هرکس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند».
آری؛ همان‌گونه که در آیه‌ی فوق به خوبی روشن است، در منطق قرآن کریم یکی از فلسفه‌های اصلی بعثت انبیاء، رفع اختلافات و منازعات بین مردم و به تبع آن ایجاد اُلفت و محبّت بین آن‌ها می‌باشد. از این‌رو در روایات اسلامی نیز یکی از فلسفه‌های بعثت انبیاء و تشریع دین، رفع اختلافات بین انسان‌ها معرفی شده است.
از این‌رو در طول تاریخ، فلاسفه و حکمای اسلامی، یکی از جهات مهم بعثت انبیاء و تشریع دین را رفع اختلاف‌ها، هرج و مرج و منازعات بین بشر دانسته‌اند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به ابن سینا (متوفی 428 ق) در الهیات شفا [2]، سهروردی (متوفی 587 ق) در مجموعه مصنفات شیخ اشراق [3]، خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی 627 ق) در تجرید الاعتقاد [4]، علّامه حلّی (متوفی 726 ق) در مناهج الیقین فی أصول الدین [5]، ملاصدرا (متوفی 1050 ق) در الشواهد الربوبیه [6]، ملاهادی سبزواری (متوفی 1288 ق) در أسرار الحکم [7] اشاره کرد.
با این حال چگونه عبدالبهاء در سال .... اصل اُلفت و محبّت در دین را به عنوان اصلی بی‌سابقه به پدر خود منتسب می‌کند و بهائیان در تبلیغات خود، با افتخار آن را از اصول بدیع بهائیت برمی‌شمارند؟!

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، 127 بدیع، ج 2، ص 296.
[2]. ابن سینا، الهیات شفا، قم: مکتبة آیت الله المرعشی، 1404 ق، مقاله‌ی دهم، فصل دوم، ص 441.
[3]. سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج 1، ص 96.
[4]. خواجه نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1407 ق، مقصد چهارم، ص 221.
[5]. علّامه حلّی، مناهج الیقین فی أصول الدین، تهران: دارالاُسوه، چاپ اول، 1415 ق، مقصد چهارم (فایده یازدهم نبوت)، ص 406.
[6]. صدرالمتألهین (ملاصدرا)، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، مشهد: المرکز الجامعی للنشر، چاپ دوم، 1360 ش، مشهد پنجم، شاهد دوم، اشراق اول، ص 359.
[7]. ملاهادی سبزواری، أسرار الحکم فی المفتتح و المختتم، قم: مطبوعات دینی، چاپ اول، 1383 ش، باب ششم، ص 455.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.