سناریوی تبلیغ فردی در بهائیت

  • 1398/07/13 - 18:00
تشکیلات بهائیت با طراحی سناریوی تبلیغ فردی در بهائیت، در صدد است تا با سرپوش گذاشتن بر فعالیت‌های تبلیغی تشکیلاتی خود، بهائیان در ایران را مجبور به تبلیغ کند تا ضمن نادیده گرفتن قوانین حکومتی، به طور غیرمستقیم به معارضه با حکومت بپردازند. سناریویی که هردو صورت آن (سکوت یا برخورد حکومت) را بُرد برای خود تلقی می‌کند!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شگردهای تبلیغ تهاجمی تشکیلات بهائیت در ایران، توصیه به تبلیغ فردی است. به این صورت که تبلیغ بهائیت برای بهائیان: «به عنوان افضل اعمال از جانب حق توصیف شده از جمله مظاهر روحانی است که هر فرد بهائی در آثار مبارکه به انجام آن موظف شده است بدین ترتیب تبلیغ امری وجدانی و به طور قطع جاذب تائیدات روح القدس.» تبیین شده است.[1]
تشکیلات بهائیت با این حربه در صدد است تا با سرپوش گذاشتن بر فعالیت‌های تبلیغی تشکیلاتی خود، سناریویی طراحی کند و آن این است که بهائیان در ایران، مجبور به تبلیغ باشند تا بدین صورت با نادیده گرفتن قوانین حکومتی، به طور غیرمستقیم، به معارضه با حکومت بپردازند.
لذا در این صورت دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد:
اول: آنکه اگر جمهوری اسلامی در برابر تبلیغات گسترده و تهاجمی بهائیت سکوت کند که این پیروزی برای تشکیلات بهائیت تلقی می‌شود؛ چرا که با احساس برد، به دنبال تحقق سایر مراحل رسمیت یافتن بهائیت که در انتها به ایجاد حکومت بهائی در ایران (به عنوان أرض موعود) منجر می‌شود، پیش خواهد رفت.[2] لذا این سکوت و کُرنش، در واقع نه تنها با تعالیم دینی اسلام سازگاری ندارد، بلکه با توجه به سابقه‌ی خیانت‌آلود و وابستگی تشکیلات بهائیت به دولت‌های متخاصم و سلطه‌گر، به ضرر منافع ملّی نیز منتهی می‌شود.
دوم: آنکه حکومت ایران به مقابله با تبلیغات غیرقانونی و تهاجمی مبلّغین بهائی بپردازد؛ در این صورت نیز بُرد با تشکیلات بهائیت است. چرا که با تمسک به حربه‌ی مظلوم‌نمایی و استفاده از رسانه‌ها و حامیان جهانی‌اش، فشار بر حکومت ایران را افزایش می‌دهد و به محکومیت کشورمان می‌پردازد. در پس این صورت نیز، تشکیلات بهائیت ضمن طرح و تبلیغ خود در مجامع بین المللی، به ستیز نرم با انقلاب اسلامی‌مان که بزرگ‌ترین دشمن خود و حامیان سلطه‌گرش می‌باشد، خواهد پرداخت.

بنابراین در هر صورت، تشکیلات بهائیت نقش محوری خود را با زیرکی مخفی کرده و مدعی می‌شود که دستور تشکیلاتی برای تبلیغ به سبک تبشیری نداده است و این بهائیان هستند که به وظیفه‌ی اعتقادی خود عمل کرده‌اند. به این ترتیب، شائبه‌ی دخالتش در سیاست را پیشاپیش منتفی کرده و هر دو صورت را پیروزی برای بهائیت می‌داند!
اما به راستی چگونه می‌توان تبلیغات گسترده‌ی فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت در فضای حقیقی و مجازی را امری فردی دانست در حالی که هر بهائی با سیر روند تسجیل، به عنوان عضوی از این تشکیلات درآمده و هرکجا که بر خلاف خواست و نظر حیفا نشینان عمل کند، با او برخورد صورت می‌گیرد. به عبارتی، چگونه سرکردگان بهائی می‌توانند از زیر بار مسئولیت تشکیلاتی تبلیغ که بر دوش بهائیان گذاشته شانه خالی کنند، در حالی که هرکجا شخص و یا رسانه‌ای از بهائیان بر خلاف سیاست‌های بیت العدل عمل کرد (: نظیر شخص بهاره مقدم، کانال دویستمین سالگرد بهاء و یا رسانه‌ی بهائی‌نیوز)[3] بلافاصله برخورد سخت با او صورت می‌گیرد؟! حال آنکه اگر به راستی بهائیت در ایران تبلیغی به صورت منسجم و تشکیلاتی برای خود متصور نیست، حق برخورد با بهائیانی که به صورت فردی به این امر پرداخته‌اند و در بیان نظرات و یا عملکرد خود با بیت العدل هماهنگ نبوده‌اند را ندارد!
همچنین چگونه می‌توان تبلیغ تشکیلاتی بهائیت و اعلان علنی مخالفت با حکومت در ایران را امری فردی دانست در حالی در ضیافات نوزده روزه، اصول کلّی و آموزشی و سیاست‌های تبلیغی به بهائیان اعلان می‌شود و به تمام بهائیان توصیه می‌شود در امر تبلیغ از رهنمودهای کتاب‌های روحی که توسط تشکیلات بهائیت تهیه شده بهره برند؟! از طرفی پیگیری هِرمی امر تبلیغ فردی و نتایج حاصل از آن، که در ضیافت‌های نوزده روزه مورد بررسی قرار می‌گیرد نیز چگونه با ادعای تبلیغ فردی بهائیت سازگار خواهد بود؟!

البته از آن‌جا که حکومت ایران تبلیغ را برای بهائیت ممنوع کرده و لذا بهائیان نیز بر اساس موازین فرقه‌ای خودشان موظف به اطاعت از حکومت هستند[4]، بیت العدل با دستور به تبلیغ فردی زرنگی خاصی کرده و سعی می‌کند، حکم مسلّم بهائیت (مبنی بر اطاعت از حاکمین) را دور زده و به نوعی کلاه شرعی بر سر بهائیان ایران بگذارد. اما مشکل اینجاست که پیشوایان بهائیت هم، به ظاهری بودن این تعلیم خود واقف بوده و لذا هیچ مجازاتی برای تخطی از این حرام قطعی‌شان در نظر نگرفته‌اند. حال آنکه می‌بینیم در مقابل، هر بهائی که کوچک‌ترین مخالفتی با تشکیلات بهائیت نماید، مجازات سخت طرد و حذف اجتماعی و اقتصادی او در دستور کار قرار می‌گیرد!
در هر صورت آنچه امروزه در میدان عمل شاهد آن هستیم عناصر تشکیلات بهائیت در دوراهی پایبندی به اصول فرقه‌ی بهائیت و پیروی از فرامین تشکیلات بهائی در امر تبلیغ، راه دوم را در دستور کار خود قرار داده و پا به میدان رویارویی با نظام اسلامی گذاشته‌اند.

پی‌نوشت:
[1]. پیام مورخ 12 اسفند 1391 نهاد رهبری بیت العدل، خطاب به بهائیان ایران.
[2]. ر.ک: شوقی، ظهور عدل الهى، بی‌تا، بی‌جا، ص 32.
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقالات: جوابیه بیت العدل به انتقاد برخی بهائیان ؛ دلّالی بهائیان در خرید زمین برای یهودیان!
[4]. شوقی افندی: «احكامی را كه حضرت بهاءالله در كتاب اقدس نازل فرموده‌اند، در صورتی كه اجرايش ممكن و مستقيماً با قوانين مدنی مملكت مغاير نباشد، بر همه ياران الهی و تشكيلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است»: حسینعلی نوری، اقدس (مقدمه‌ی کتاب)، ص 14.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.