پیروان حلقه: ابراهیم نبی(علیه‌السلام) قبل از پیامبری، یکتا پرست نبود!

  • 1398/07/13 - 16:56
از جمله دلایل بسیار مهم در انحرافات پیروان عرفان حلقه بی‌اطلاعی آنان از اصول و مبانی اصیل دینی است. به همین خاطر بسیاری از پیروان عرفان حلقه به دلیل جهل نسبت به آموزه‌های دینی و قرآنی، گرفتار این فرقه انحرافی شده‌اند. از جمله انتقادات جدی به سرکرده عرفان حلقه محمدعلی‌طاهری، همین عدم تخصص ایشان در خصوص مسائل دینی و عرفانی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- از جمله دلایل بسیار مهم در انحرافات پیروان عرفان حلقه بی‌اطلاعی آنان از اصول و مبانی اصیل دینی است. یکی از انتقادات جدی به سرکرده این فرقه، همین عدم تخصص ایشان، در خصوص مسائل دینی و عرفانی است. 
هنگام بحث و گفتگو در پیج اینستاگرامی(عرفان‌های نوظهور)؛ «که درخصوص نقدعرفان‌های کاذب راه‌اندازی شده است» درباره انحرافات عرفان حلقه، یکی از پیروان آن(mehdi_yazdkan) برای تطهیر شخصیت محمدعلی‌طاهری، با پیش کشیدن بحث  بت‌پرستی با صراحت گفت: «یکی از پیامبران الهی که قبلاً موحد نبوده وبعدها به جرگه‌ی یکتا پرستان در آمد، حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) است! یعنی حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) قبل از یکتاپرستی؛ خورشید، ماه، آتش و ستاره را می‌پرستید! و بعد از این‌که از پرستش آن‌ها نا امید شد، به یکتاپرستی روی آورد! بنابراین باید گفت: حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) قبل از پیامبری نه مذهبی داشته و نه اعتقادی به خداوند یکتا! و این لطف الهی که جهان شمول است صرفاً شامل کسی که از همان اول معتقد و خداپرست بوده نمی‌شود؛ بلکه دیگر بندگان خطا کار را هم در بر می‌گیرد.»
در پاسخ گفتم: اولاً: این مطالبی که راجع به حضرت ابراهیم (علیه السلام) بیان کردید،در هیچ یک از منابع معتبر دینی و تاریخی به آن کوچک‌ترین اشاره‌ای نشده است.
ثانیاً: این استدلال شما در تناقض آشکار با آیات و روایات است. این ادعای شما توسط آیات 75 الی 79 سوره انعام به صورت کامل رد می‌شود. در این آیات خداوند متعال می‌فرماید: «و این چنین ملكوت آسمان‏‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا اهل یقین شود. پس هنگامى كه شب او را پوشاند، ستاره‏‌اى دید؛ گفت: این پروردگار من است. پس هنگامى كه غروب كرد، گفت: من غروب كنندگان را دوست ندارم. پس وقتى ماه را دید كه طلوع كرد، گفت: این پروردگار من است. پس هنگامى كه غروب كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نكند، مسلماً از گروه گمراهان خواهم بود. پس وقتى خورشید را دید كه طلوع كرد، گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‏تر است. پس وقتى كه غروب كرد، گفت: اى قوم! من از آن‏چه شریك قرار مى‌‏دهید، بی‌زارم به یقین من با اخلاص به كسى كه آسمان‌‏ها و زمین را آفریده است، روى آوردم و من از مشركان نیستم.» در این آیات به وضوح مشخص است که حضرت برای متنبه کردن افکار عمومی این کارها را انجام داده‌اند؛ تا مردم آن زمان با تکیه بر قوه عقل از پرسش غیر خداوند دست بردارند.
 همچنین در روایتی از امام رضا(علیه‌السلام) راجع به تفسیر آیه 125 سوره نساء چنین آمده است: «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا لِأَنَّهُ لَمْ یَرُدَّ أَحَداً وَ لَمْ یَسْأَلْ أَحَداً قَطُّ غَیْرَ اللَّهِ تَعَالَی؛ خداوند، ابراهیم(علیه‌السلام)  را به عنوان خلیل خود انتخاب کرد، زیرا هرگز تقاضا کننده‌ای را محروم نساخت و هیچ گاه از کسی غیر از خدا، تقاضایی نکرد.»[1]
ثالثاً: این لطف الهی که گفتید، در جهان شمول بودن آن شکی نیست، ولی این گفته‌ی شما هیچ ربطی به ادعای ساختگی و دروغین این چنینی ندارد.
رابعاً: طبق اعتقادات مذهب تشیع و این‌که جناب طاهری هم تا حدودی ادعای ترویج عرفان طبق اصول و اعتقادات تشیع را دارد، چنین ادعایی نه مطرح شده و نه قابل طرح است. چون طبق اصول  دین اسلام و مذهب تشیع، تمامی پیامبران الهی از همان ابتدا موحد و یکتاپرست بوده‌اند. روایاتی از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) که از طریق شیعه و سنی نقل شده‌اند، تمامی اجداد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) تا حضرت آدم(علیه‌السلام) را همگی موحد معرفی می‌کنند.[2]
همچنین از راویان شیعه و سنی نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: «لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام المطهرات؛ دائماً از صلب‌های پاک به رحم‌های پاک انتقال پیدا می‌کردم.[3]
این دلایلی که برای شما ارائه شد، همگی نشان دهنده بطلان ادعای شماست. بنابراین حرف‌های این چنینی شما را به حساب عدم آگاهی و شناخت شما نسبت به تاریخ اسلام و منابع اصیل دینی می‎گذارم؛ و امید این را دارم که با مطالعه دقیق و عمیق به حقیقت رهنمون شوید.

پی‌نوشت:
[1].  شیخ حرعاملی، وسائل‌الشیعة، ج ‏9، ص 442.
[2]. آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیرالقران، على عبدالبارى عطیه، ج 7، ص 388، ناشر دارالکتب‌العلمیه، چاپ بیروت، سال 1415 ق، چاپ اول‏.
[3].  آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیرالقران، ج 7، ص 388؛ اندلسی، ابو حیان محمدبن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 439؛ رازی، ابو عبد الله فخر الدین‌محمدبن عمر، مفاتیح‌الغیب، ج 6، ص 337.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.