اسلام اختیاری ایرانیان از کتاب دفتر ایام، به قلم دکتر عبدالحسین زرینکوب

  • 1398/07/09 - 15:21
دکتر عبدالحسین زرینکوب: اکثریت اهل ایران از همان آغاز فتوح، دیانت اسلامی را به خاطر ارزش توحیدی و برتری اخلاقی آن با خرسندی و بی اکراه پذیرفتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دکتر عبدالحسین زرینکوب، بارها در کتاب «دو قرن سکوت» و «کارنامه اسلام» بر اسلام اختیاری ایرانیان تصریح کردند. هر دو کتابی که پیش از انقلاب اسلامی نوشته شد:

مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار، گفتاری از عبدالحسین زرینکوب

جالب است که ایشان در کتاب "دفتر ایام" نیز تصریحاتی جدی بر اسلام اختیاری ایرانیان داشته اند. از جمله:

«در قبول اسلام برای اکثر عامه اهل ایران که شاهد قوت نفس و شوق و ایمان مهاجمین و ناظر فساد و ضعف تشکیلات مذهبی ساسانی بودند تدریجا تردیدی باقی نماند.» در ادامه پیرامون مالیاتی که حکومت‌های مسلمین از ایرانیان می‌گرفتند می‌نویسند: «مقدار این جزیه، غالبا از آنچه خود مسلمین به عنوان زکات می‌دادند چندان بیشتر نبود».[1]

امروزه، زرتشتیان ادعا می‌کنند که بسیاری از زرتشتیان برای فرار از پرداخت جزیه سنگین مسلمان شدند! اما این سخن زرینکوب نشان می‌دهد که ادعای امروز زرتشتیان و باستانگرایان درست نیست. اگر ایرانی‌ها با مسلمان شدن از پرداخت جزیه معاف می‌شدند، باید زکات می‌پرداختند و تفاوت چندانی میان مقدار آنها نبود. ضمن اینکه اگر کسی به خاطر این مقدار اندک جزیه بخواهد دست از دینش بردارد، و اگر چنین ادعایی درست باشد، پس پایه‌های دین زرتشتی باید خیلی سست باشد که نتواند پیروانش را در برابر 10 درهم در سال، نگه دارد. هرچند اگر مسلمان می‌شدند باید زکات و خمس می‌پرداختند.

در ادامه می‌فرماید: «چون پادشاه (یزدگرد سوم) به عنوان صاحب فره ایزدی خویشتن را تأیید یافته از جانب خداوند می‌شناخت طبعا از سایر مردم خویشتن را بالاتر و در واقع ناظر و مشرف بر آنها می‌پنداشت چنانکه تشریفات و رسوم ظاهری دربار و موکب باشکوه او نیز وی را نوعی موجود ایزدی و در رأس تمام طبقات و آحاد قرار می‌داد و نزدیک به مرحله پرستیده شدن می‌برد. در صورتی که در همان وقت حاکم و متولی امور مسلمین که امیر المؤمنین و امام نیز خوانده می شد یک تن از سایر مسلمین که لااقل در تئوری با یکدیگر از تمام جهات برادر و مساوی محسوب می‌شدند، بود… این خلیفه لباسش ساده و غذایش ساده بود در میان مردم می‌نشست و خود را از آنها برتر نمی‌دید. دربار و تشریفاتی هم نداشت و وقتی هرمزان پادشاه و فرمانروای خوزستان را ـ به مدینه به عنوان اسیر ـ نزد او بردند از مشاهده سادگی خلیفه که بدون حاجب و محافظ در آن هنگام درون مسجد خفته بود غرق در اعجاب شد.»[2]

در ادامه: «اکثریت اهل ایران از همان آغاز فتوح، دیانت اسلامی را به خاطر ارزش توحیدی و برتری اخلاقی آن با خرسندی و بی اکراه پذیرفتند.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. عبدالحسین زرینکوب، دفتر ایام، تهران: انتشارات علمی، چاپ سوم، 1374، مقاله «اسلام در ایران»، ص 169.
[2]. عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 178.
[3]. عبدالحسین زرینکوب، همان، ص 206.

مقاله مرتبط:

اسلام اختیاری ایرانیان
 

تولیدی

دیدگاه‌ها

دروغ دروغ کتاب دو قرن سکوت رو باور کنیم یا اینو دست از فرافنکی بر دارین

پرسش از محمد محمدزاده: 1. تابحال در عمرتان، کتاب دو قرن سکوت را خواندید؟ اصلا این کتاب را ورق زدید؟ 2. آقای زرینکوب در همان کتاب دو قرن سکوت هر چند از عربها بد گفته، اما اعتراف کرده که اکثر ایرانیان به خاطر ظلم و ستم ساسانیان، با اختیار خود، و شور و شوق مسلمان شدند. مشکل این است که به جای مطالعه و تحقیق، در بند تعصب هستید و میخواهید تاریخ را طبق عواطف و خواسته‌های خودتان روایت کنید.

مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار، گفتاری از عبدالحسین زرینکوب با نگاه ویژه به کتاب دو قرن سکوت: https://www.adyannet.com/fa/news/12856

همش دروغه من کتابو کامل هم صوتی و نوشتاریو خوندم هر چیزیو به نفعشون بوده رو گزاشتن وکلن دارن تاریخ ایران رو تحریف میکننچرا متن کامل از دکتر زرین کوب رو بجا این همه تفصرای الکی نمیزارید اگه راست میگید

کسی که اتهام میزنه باید ثابت کنه. اتهام دروغگویی زدید خب ثابت کنید. اسکرین شات بفرستید وگرنه دروغگو بودن خودتون ثابت میشه. اونچه ما نوشتیم با سند و مدرک هست. ضمناً تفصر (تفسیر) هم نکردیم. عین حرف ایشون رو ذکر کردیم.

۱.ابن خلدون ص ۲۸۵ کتابش که یکی مفسرین تاریخ عرب هست داره میگه وقتی سعد ابی و وقاص فرمانده لشکر مسلمان مدائن را فتح میکنه نامه ای به عمربن خطاب (خلیفه ۲) ازش جواب میخواد با کتاب ها چه کار کنن؟ عمرهم به او گفت همه را در آب بی افکنید یا در اتش بسوزانید زیرا خداوند هرچه را میخواستیم در قران داده. ۲. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه میگه زمانی که سردار عرب قتیبه به خوارزم میاد هرکسی را که به خط و زبان خوارزمی سخن میگفته را از دم تیغ میگذرانده ۳. یا مسلمانان در جنگ جلولا غنایمی به دست آورند که نظیر آن به دست نیاورده بودند و گروه زیادی اسیر از دختران آزادگان و بزرگان ایران گرفتند. گویند عمر می‌گفته است خدایا من از شر فرزندان اسیران جلولا به تو پناه می برم… (اخبار الطوال: ص ۱۶۳ ۴.هنگام فتح استخر در سال ۲۳ هجری، سپاهیان خلفای عرب کشتار وسیع انجام دادند و بازماندگان را جمع کردند و جزیه بر آنها تحمیل کردند: ۵.عثمان بن ابى العاص آهنگ استخر كرد و بكشتند و چندانكه خواستند غنيمت گرفتند و كسان به غزا رفتند. پس از آن عثمان مردم را به جزيه دادن و ذمى شدن خواند و كس فرستادند و او نيز كس فرستاد و هربذ و همه فراريان يا گوشه گرفتگان پذيرفتند و تعهد جزيه كردند (تاريخ طبری: ج‏ ۵، ص ۲۰۰۸). بازهم ادعا دارید اعراب مسلمان با جزیه و صلح ایران را گرفتن؟ ۶.شورش بلخ در کتاب الکامل ابن اثیر هم آمده است به سرکوب شدید آن دیار اشاره شده است: (ابن عامر) پارس را چنين هموار و خوار نمود كه مردم آن ديار هميشه پريشان و خوار ماندند (الكامل: ج ‏۹، ص ۷.در سال ۳۰ هجری و در زمان خلافت عثمان یکی از مقاومت‌های مشهور در طمیسه واقع در نزدیکی گرگان بود. آنها مقاومت جانانه‌ای کردند ولی در نهایت وقتی دیگر راهی برای پیروزی نیافتند متاسفانه به وعده‌های دروغین یورشگران گوش دادند. سعيد بن عاص سردار عرب وعده داد که اگر فتح با عرب باشد «يكی شان را نكشد»! مردم تصور کردند که یورشگران حتی یک تن را هم از مردم شهر نمی‌کشند. اما در نهایت همه را به جز یک تن به قتل رساندند! و سعيد بن عاص معتقد بود که به پیمان خود وفادار بوده است چرا که فقط یکی را نکشت! طبری از حنش بن مالك این واقعه دردناک را این چنین روایت کرده است: آنگاه به طمیسه رفت كه شهرى بود بر ساحل دريا و به تمام جزو طبرستان بود و مجاور گرگان بود و مردم آنجا با وى به جنگ آمدند و چنان شد كه نماز خوف كرد و به حذيفه گفت: «پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم چگونه نماز خوف كرد؟» حذيفه به او خبر داد و سعيد در حالى كه جماعت به حال جنگ بود آنجا نماز خوف كرد. در آن روز سعيد با شمشير به شانه يكى از مشركان زد كه از زير مرفقش در آمد و دشمن را محاصره كرد كه امان خواستند و امانشان داد كه يكيشان را نكشد و چون قلعه را گشودند همگى را بكشت بجز يكى، و هر چه را در قلعه بود بگرفت (تاریخ طبری: ج ۵، صص: ۲۱۱۶- ۸.بعضى‏‌ها گفته‌‏اند كه يزيد چهل هزار كس از مردم گرگان را بكشت… (تاریخ طبری، ج‏ ۹: ص ۳۹۴۰ ۹.«نعيم … شهر رى را ويران كرد و به زينبى دستور داد كه شهر نوين رى را بنيان كرد. نعيم فتحى را كه خدا نصيب وى كرده بوده بود همراه مضارب عجلى براى عمر نوشت…» (تاریخ طبری: ج‏ ۵، ص ۱۹۷۵ ۱۰.در تاریخ بخارا آمده است که مردم بخارا مدام از دین بر می‌گشتند. سپاهیان خلفا مجبور می‌شدند دوباره به آنجا یورش برند و دوباره جنگ کنند. به طوری که چندین بار این اتفاق افتاد. در نهایت یورشگران حکم کردند که نصف خانه هر کس به عرب‌ها داده شود تا به مسلمانی آنها نظارت کنند. در اینجا عینا متن تاریخ بخارا را می آوریم: هر بارى اهل بخارا مسلمان شدندى، و باز چون عرب بازگشتندى ردّت آوردندى، و قتيبة بن مسلم سه بار ايشان را مسلمان كرده بود، باز ردّت آورده كافر شده بودند، اين بار چهارم قتيبه حرب كرده شهر بگرفت. و از بعد رنج بسيار اسلام آشكارا كرد، و مسلمانى اندر دل ايشان بنشاند. به هر طریقی كار بر ایشان سخت كرد، و ايشان اسلام پذيرفتند به ظاهر، و به باطن بت ‏پرستى مى‌‏كردند. قتيبه چنان صواب ديد كه اهل بخارا را فرمود يك نيمه از خانه‌هاى خويش به عرب دادند، تا عرب با ايشان باشند. و از احوال ايشان با خبر باشند، تا به ضرورت مسلمان باشند بدين طريق مسلمانى آشكارا كرد. و احكام شريعت بر ايشان لازم گردانيد، و مسجدها بنا كرد، و آثار كفر و رسم گبرى برداشت، و جدّ عظيم مى‌‏كرد، و هر كه در احكام شريعت تقصيرى كردى عقوبت مى‌‏كرد، و مسجد جامع بنا كرد، و مردمان را فرمود تا نماز آدينه آوردند تا اهل بخارا را ايزد تعالى ثواب اين خير ذخيره آخرت او كناد (تاريخ ‏بخارا، ص ۶۶). ۱۱.امارت خراسان .. به عمير بن عثمان ابن سعد و سيستان هم به عبد الله بن عمير ليثى كه از ثعلبه بود واگذار شد. او جنگ‌هاى سختى كرد تا به كابل رسيد عمير هم در خراسان نبردهاى خونين كرد تا به فرغانه رسيد (الكامل، ج‏ ۹، ص ۱۶۱) ۱۲.يزيد به غزاى خارزم رفت و اسيرانى بگرفت. سپاه وى لباس اسيران را بپوشيدند و در نتيجه آنان از سرما بمردند (فتوح ‏البلدان، ص: ۵۸۱). ۱۳.پس از تلفات سنگین مسلمین در شهراستخر عبدالله عامر سوگندیاد کرد پس از فتح شهر آن چنان کشتار کنند که جوی خون از دروازه ی شهر روان شود(دول الاسلام ذهبی،ص ۱۴) ۱۴.قتیبه سمرکند را تصرف کرد و به مردم سمرکند اعلام کرد میتوانند به شهرشان بازگردند و فرمان بازگشت مران شهر را داد که از یکی از دروازه های شهر برگردند و بر دستش مهر بندگی بزنند و اگر کسی اشیا تیزی حمل میکرد چون کارد همانجا کشته شود(الکامل ابن اثیر ج۴ ۵۷۴_۵۷۱) ۱۵.با شیوه ی اعراب جاهلی آن بود کشتزارها و باغستان ها را آتش بزنند تا مردم را در وحشت قحطی نگاه داشته واز فکر مقاومت بازدارند( تاریخ یعقوبی ج ۲ ص ۱۴۶) ۱۶.عربها به هر آبادی سرازیر می شدند هرچه خانه ها بود را به اصلاح دید خودشان گردآوری میکردند و غنیمت میگرفتند(طبقات ابن سعد ج ۳ ص ۴۴ یا میتوان در کتاب تاریخ طبری نگاهی بی ندازید: ۱۷. طبری ج ۴ ص ۱۴۸۷ ۱۸.طبری ج ۴ ص ۱۴۸۸ ۱۹. طبری ج ۴وص ۱۴۹۳ ۲۰.طبری ج ۴ ص ۱۵۱۱ ۲۱. طبری ج ۴ ص ۱۵۱۴ ۲۲.طبری ج ۵ ص ۱۷۴۲ ۲۳.طبری ج ۵ ص ۱۸۰۳ ۲۴.طبری ج ۵ ص ۱۸۰۵ ۲۵.طبری ج ۵ ص ۱۸۱۶ ۲۶.طبری ج ۵ ص ۱۸۲۵ ۲۷.طبری ج ۵ ص ۱۸۲۹ ۲۷.طبری ج ۵ ص ۱۸۳۴ ۲۸.طبری ج ۵ ص ۱۹۵۸ ۲۹.امین ابن احمر در کنار مرو لشرگاه زده بود و چو زمستان مردم مرو به او اجازه دادند وارد شهر شود اما چو فهنید مردم میخواهند بشورند شمشیر در آنها نهاد و همه ی شان را نابود کرد(تاریخ یعقوبی ج ۲ ص ۱۶۷_۱۶۸) ۳۰. درخصوص فتح مکران ، پادشاه شان از شاه سند یاری خواست و لشکری هماوردند. جنگی با مسلمین درگرفت که مسلمین به سختی کشتار کردند. و آوردگاه انباشته از پیکارهایشان شد و تاوچند روز پیاپی ایشان را کشتار میکردند(ابن اثیر ص ۱۵۵۴ ج ۴) ۳۱.او(عزره بن قیس) با مردم سامغان و داراباد با باج و گزیت آشتی کرد و شمار انبوهی از کردان را کشت(ابن اثیر ج ۴ ص ۱۵۴۵) ۳۲.درباب فتح ری ، شهریاران به پیکار پرداختند و ناگهان از پشت سر بانگ تکبیر شنیدند و در آن شهر کشتار سختی شد به طوری که کشتگان را با نی مشمردند. کاشکی به جای آوردن یک مثال از ۱۰۰ مثال و دادن نقاب چهرهوی زیبا برای اعراب جاهلی و پذیرفتن اسلام با صلح را نمی اوردید حداقل دوتا کتاب میخوندید و چند تا پژوهش میکیردین اینکه چنین هزل گویی نکنید شما که اومدید از مهربونیش گفتید و مثال زدین کاشکی این ها هم مثال بزنید این کتب و مدارک من با استناد بر برگه و جلد کتاب مقایسه کنید حداقل خودتون برین بخونین که خودتون حداقل گول نزنین کسی دیگه حرف شما را باور نداره

پاسخ به گمنام: مسئله این است که شما عجولانه قضاوت میکنید و هول هستید. توان تخلیل تاریخ را ندارید به همین خاطر، هیچ عاقل باسوادی حاضر نیست حرفهای شما رو باور کنه. ما در همین سایت بارها (بیش از 800 یادداشت و مقاله و کلیپ و...) در نقد عملکرد خلفای سگانه و خلفای بنی امیه و بنی عباس و رفتارهای نادرس اونها با دیگران نوشتیم. پس اینکه این سایت رو متهم کنید که از فقط مهربانی های خلفا گفتیم، تهمت هست. نخیر. ما هم از رفتارهای درست گفتیم هم از رفتارهای نادرست. اما مسئله اونجاست که اولاً فتح ایران با شمشیر بود اما اسلام آوردن ایرانیان با شمشیر نبود. چون اساساً نمیشه با شمشیر عقیده ای رو در قلب کسی وارد کرد. ثانیاً همین رفتارها (کشتارها و غارتها) را شاهان هخامنشی و ساسانی هم انجام میدادند و حتی کرتیر موبد زرتشتی ساسانی میگه مسیحیان و یهودیان و هندوها و بوداییها و... رو قتلعام کرد و معابدشون رو خراب کردم. یا داریوش هخامنشی در کتیبه بیستون از کشتار و غارت ایرانیان و غیر ایرانیان حرف میزنه. تعجب میکنم از منطق برخی که میگن: اگر یک عرب جنایت کنه بده، ولی اگر یک ایرانی جنایت کنه خوبه.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.