بررسی مصاحبه‌ی معصومی تهرانی با شهروندیار!

  • 1397/08/21 - 10:52
معصومی تهرانی روحانی‌نمای شیعه در مصاحبه‌ی خود با شهروندیار، بهائیت را دینی جدیدالظهور دانست که مسلمانان از پذیرش آن اِبا دارند. اما باید دانست که بر خلاف ادعای تهرانی، دلایل بسیاری بر دین نبودن و ساخت استعمار بودن بهائیت وجود دارد! سؤال آخر اینکه چرا تهرانی به عنوان یک اندیشمند آزاد به بهائیت ایمان نمی‌آورد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید معصومی تهرانی روحانی‌نمای شیعه و مدافع سینه‌چاک فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت در مصاحبه‌ی خود با شهروندیار، بهائیت را دینی جدیدالظهور دانست که مسلمانان از پذیرش آن اِبا دارند. او در ادامه با تشبیه مقابله با انحرافات فرقه‌ی بهائیت به برخورد رومیان باستان با نوکیشان مسیحی، حکومت دینی در ایران را عامل تشدید برخورد با بهائیان برشمرد.[1]
اما در پاسخ به این اظهارات روحانی نمای شیعه لازم است تا نکاتی چند ذکر کنیم:
اول: جناب تهرانی چگونه مسلکی را در شمار ادیان الهی به حساب می‌آورد که مدعی پیامبری آن، بر خلاف مسلّم اصل توحید در ادیان الهی، خود را خدای خداآفرین معرفی کرده است: «کُلُّ الاُلوه مِن رَشحِ أمری تألَهت و کلُّ الرُبوب مِن طفحِ حُکمی تربّت [2]؛ تمام خدایان از ترشح امر من به الهیّت رسیده‌اند و تمام خدایان از ظرف حکم من برای خدایی تربیت شده‌اند».
دوم: بر اساس اسناد موجود، فرقه‌ی بهائیت یک تشکیلات ضددینی است که توسط استعمار روس‌تزار و انگلیس ساخته و پرداخته شده است.[3] با این حال، چگونه با فرقه‌ای که برای مقابله با اسلام و مذهب حقه‌ی شیعه به وجود آمده نباید مقابله‌ی فکری کرد و در عوض، آن را به عنوان دینی الهی پذیرفت؟!
سوم: جناب تهرانی در حالی خود را روحانی مسلمان دانسته و حتی بهائیان او را آیت الله خطاب می‌کنند که بر خلاف صریح قرآن [4]، از دوستی و نزدیکی با کافرین و منکرین اصول الهی و مسلّمات دینی ابایی ندارد.
چهارم: معصومی تهرانی در حالی (به ادعای او) از بهائی‌ستیزی گلایه‌مند است که پیامبرخوانده‌ی این فرقه از هرگونه عادی‌سازی روابط پیروانش با پیروان سایر ادیان منع کرده است: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سُموم أنفس خبیثه (انسان‌های پست فطرت) و أریاح عقیمه (بادهای ناباور) که معاشرت با مُشرکین و غافلین است، حفظ نمایید».[5]
پنجم: و در پایان می‌بایست که از این روحانی نمای شیعه پرسید، شمایی که بهائیت را به عنوان دینی الهی برمی‌شماری و از عدم پذیرش آن توسط مسلمانان گلایه‌مندی، پس چرا به عنوان یک اندیشمند آزاد به آن ایمان نمی‌آوری؟! آیا این سیاست شماست که هم از توبره خوری و هم از آخور؟!

پی‌نوشت:
[1]. به نقل از ویدئو منتشر شده در مصاحبه‌ی اختصاص شهروندیار با معصومی تهرانی.
[2]. عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: کردستان العلمیه، 1330 ق، ج 2، ص 255.
[3]. «بهائیت؛ پیشوند با بیگانه، خصومت با ملّت»، ماهنامه‌ی زمانه، سال ششم، شماره‌ی 61، مهر 1386، ص 18.
[4]. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِکَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ في‏ شَيْ‏ءٍ [آل‌عمران/28]؛ مؤمنان نباید کفّار را به جای مؤمنان دوست و یاور و سرپرست بگیرند و هرکس چنین کند در هیچ رابطه‌ای با خدا نیست».
[5]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، مطلب 53، ص 38.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.