بررسی امکان دخالت بیت العدل در سیاست!

  • 1397/05/24 - 12:28
پیشوایان بهائی، در کنار منع پیروان خود از دخالت در سیاست، بالاترین نهاد فرقه‌ی خود را مسئول رسیدگی به امور سیاسی کردند. اما به راستی چگونه پیشوایان بهائی، تنها وظیفه‌ی علمای اسلام را مراقبت از امور دینی برشمرده و دخالت ایشان را در سیاست مذموم دانستند، اما در عین حال، تشکیلات به اصطلاح دینی خود را مأمور دخالت در امور سیاسی نمودند؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان مسلک بهائیت، بهائیان را شدیداً از دخالت در امور سیاسی منع کرده و هرگونه دخالت در سیاست را مساوی با خروج از این فرقه دانسته‌اند؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «هرکس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه‌ی خویش حرفی بزند و یا حرکتی نماید، همین کافی است که بهائی نیست و دلیل دیگر نمی‌خواهد».[1]
این در حالیست که پیشوایان بهائی، در کنار منع پیروان خود از دخالت در سیاست، بالاترین نهاد این فرقه را مسئول رسیدگی به امور سیاسی دانسته‌اند؛ همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه گفته است: «امور سیاسیه کل، راجع است به بیت عدل و عبادات، بما أنزله الله فی الکتاب (: به همان صورتی است که در کتاب تعیین شده است)».[2]
اما به راستی، اگر طبق گفته‌ی پیشوایان بهائی، دخالتِ در سیاست به منزله‌ی خروج از بهائیت است، پس چرا بالاترین نهادِ تصمیم‌گیری این فرقه از این حق برخوردار است؟! از طرفی چگونه پیشوایان بهائی، با جدا دانستن دین از سیاست، علمای اسلام را بخاطر دخالتِ در سیاست مذمت کرده و وظیفه‌ی را ایشان تنها مراقبتِ از امور دینی برشمردند [3]؛ اما در عین حال، تشکیلات به اصطلاح دینی خود را مأمور دخالت در امور سیاسی نمودند؟! آری؛ گویا پیشوایان بهائی، تنها ماست مخالفینشان را تُرش می‌دانستند!
در پایان باید پرسید که چرا نهاد رهبری بهائیت، از حق دخالت خود در سیاست استفاده نکرده و تا کنون، جنایات اربابان کودک‌کش صهیونیستی‌اش را به بهانه‌ی ممنوعیت دخالت در سیاست، محکوم ننموده است؟!

پی‌نوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 336.
[2]. حسینعلی نوری، اشراقات، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 79.
[3]. عباس افندی، رساله سیاسیه عبدالبهاء، طهران: بی‌نا، 1934 م، صص 21-20.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.