تشابه اثر شراب با سماع صوفیانه

  • 1397/05/15 - 20:54
مجالس صوفیان خصوصا سماع آنان، که همراه با غنا و رقص است بنا بر نظر اسلام حرمت دارد، حتی بعضی از مجالس آنان که همراه با جذبه و از خود بی‌خود شدن است هر چند با شنیدن آیات قرآن باشد، حرام است مانند حرمتی که بر اثر شراب وضع شده و عقل را زایل می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنا بر عقیده‌ی شیعه، حفظ عقل و خرد واجب است و باید از مواردی که عقل و هوش انسان را زایل می‌کند پرهیز کرد که خوردن شراب نیز یکی از این موارد است و دلیل آن روایتی از امام رضا (علیه‌السلام) است که فرمودند: « خداوند، شراب را به جهت شراب بودنش تحریم نکرده، بلکه به دلیل اثر آن حرام کرده است بنابراین، هر چیزی را که اثر شراب داشته باشد، حرام است.»[نقدی جامع بر تصوف، ص193]
با توجه به این روایت، می‌توان گفت سماع صوفیانه که همراه با جذبه و از خود بی‌خود شدن و مدهوش شدن است کاملا اثر شراب را داشته و عمل آن حرام است. چنان‌که قشیری در باب سماع می‌نویسد: «از رویم درباره وجود صوفیان در وقت سماع پرسیدند که گفت ایشان معنی‌ها بینند که دیگران آن را نبینند... از ایشان کس بود که جامه بدرد،کس بود که فریاد کند و کس بود که بگرید.»[رساله قشیریه، ص604] این مستی و زوال عقل در سماع صوفیان به حدی است که بعضی از آنان با انجام کارهای غیر طبیعی از جمله فروبردن آلاتِ تیز مانند چاقو به بدن خود، دردی را احساس نکرده و اینگونه در صدد گمراه کردن مردم هستند.
با توجه به روایاتی که در این‌باره آمده، حتی اگر این جذبه و مدهوش شدن با شنیدن حدیث و آیات قرآن هم باشد، مورد مذمت قرار گرفته و این عمل را از ناحیه شیطان دانسته‌اند. چنان‌که «جابر جعفی به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد: عده‌ای را می‌شناسم که هرگاه اندکی از آیات قرآن و حدیث خوانده شود، برخی از آنان از خود بی‌خود شده به‌گونه‌ای که اگر دست و پایش بریده شود احساس نمی‌کند. امام فرمود: «منزه است خدا! این عمل از ناحیه شیطان است، مؤمنان در قرآن چنین توصیف نشده‌اند، بلکه صفات آن‌ها نرمی و دلسوزی و اشک و بیم است.»[اصول کافی، ج2، ص616] بنابراین این جذبه و از خود بی خودشدن در سماع صوفیانه هر چند همراه با غنا و رقص نباشد، اما اگر اثر شراب که همان زایل شدن عقل است را دارا باشد حرام بوده و باید از آن پرهیز کرد.

پی‌نوشت:
عاملی، حر، نقدی جامع بر تصوف، مترجم عباس جلالی، نشر انصاریان، قم، 1383، ص193.
هوازن قشیری، ابوالقاسم، ترجمه رساله قشیریه، به کوشش بدیع الزمان فروزانفر، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، 1374، ص604
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات دارالثقلین، ج2، ص616.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.