فضیلت تراشی برای معاویه

  • 1397/02/28 - 00:17
معاویة بن ابوسفیان جزء صحابه‌ای است که پرونده‌ای سیاه و تاریک دارد. او جزء معدود افرادی است که مورد لعن و نفرین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرار گرفت. با این اوصاف دوستداران او برای تطهیر او، فضادلی جعلی را نقل می‌کنند تا چهره واقعی او را بپوشانند. شاید هم می‌خواهند با نقل چنین اکاذیبی او را هم‌طراز حضرت علی قرار دهند.

خلاصه مقاله
شکی نیست که در‌باره فضایل معاویه احادیثی جعل شده است، نقل احادیث جعلی آن قدر غیر واقعی بود که فریاد محدثان و عالمان را هم درآورده است، مثلا سيوطی و  ابن حجر که از علما و مفسرین بزرگ اهل‌سنت هستند، می‌گويند: تمام احاديثی كه در فضيلت معاويه آورده‌اند، جعلی و ساختگی است.
علامه امینی در کتاب شریف الغدیر به نقل از شوکانی آورده است: «حافظان حدیث، همگی اتفاق دارند، بر این‌که هیچ حدیثی در فضیلت معاویه صحت ندارد.»
نتیجه این‌که برای این‌که دامن معاویه را از آلودگی پاک گردانند، عده‌ای دست به‌کار شدند، اما توفیقی نصیبشان نشد و نتوانستند نفرتی که از معاویه در قلوب مسلمین وجود داشت، را پاک کنند.

متن مقاله
یکی از آفاتی که در صدر اسلام و به خصوص بعد از رحلت رسول‌خدا دامن اسلام را گرفت، جعل روایات فضائل بود. ساختن فضائل جعلی، از زمان خلفای اهل‌سنت آغاز شد و به همین افراد ختم نشد، بلکه برای اشخاصی هم‌چون معاویه نیز فضیلت تراشی‌ها صورت می‌گرفت. این عمل زشت آن قدر گسترش پیدا کرد که برخی از مردم گمان می‌کردند که معاویه موجودی ازلی است.
أبوالقاسم اصفهانی در کتاب محاضرات الأدباء آورده است: «بعضی از نادانان ناصبی می‌گفتند: معاويه آفريده نشده است، سؤال شد چرا؟ گفتند: چون او كاتب وحی بود و چون وحی مخلوق و آفريده نبود؛ پس نويسنده وحی هم نبايد مخلوق باشد.»[1] این تفکر، ناشی از نقل فضائل دروغینی بود که در مورد معاویه گفته می‌شد؛ تبليغات بنی‌اميه درباره معاويه به حدی رسيده بود كه مردم شام حتی او را از انبياء اولوالعزم نيز برتر می‌دانستند.
در برخی از کتب اهل‌سنت آمده است: «سه نفر از بزرگان در مسجد جامع نشسته بودند، يكی از آنان به ديگری گفت معاويه برتر است يا عيسی بن مريم؟ گفت: نمی‌دانم. نفر سوم گفت: كاتب وحی را با پيامبر نصاری مقايسه می‌كنی؟»[2]

اما از طرفی روایتی مشهور از رسول‌خدا در منابع روایی و تاریخی اهل سنت وجود دارد که حضرت رسول، معاویه را لعن کرده است.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آورده است که ثقات روات امت، لعن معاویه توسط پیامبر را نقل کردند که: «خدا لعنت كند كسی‌كه بالای شتر است، كسی‌كه جلوی شتر است و كسی‌كه دنبال آن‌ها می‌رود.»[3]
صاحب کتاب معجم الکبیر به نقل از ابن‌عباس می‌نویسد: «رسول خدا صداى دو مرد را شنید که آواز مى‌خوانند. پرسید آن دو نفر کیستند؟ گفتند: معاویه و عمرو بن عاص. آن‌گاه پیامبر فرمود: بار خدایا آن دو را در فتنه، فرو غلتان و در آتش، رهایشان ساز.»[4]
سبط بن جوزی در کتابش به مشاجره امام حسن با معاویه اشاره می‌کند که امام مجتبی به معاویه فرمود: «در روز جنگ احزاب رسول خدا به سوی تو نگاه کرد و دید که پدرت بر روی شتر نشسته و مردم را به جنگ تشویق می‌کند و برادرت را دید که در جلوی شتر است و تو را دید که در پشت شتری. سپس فرمود خدا لعنت كند كسی‌كه بالای شتر است، كسی‌كه جلوی شتر است و كسی‌كه دنبال آن‌ها می‌رود.»[5] با توجه به روایات وارده، شکی در نفرین رسول خدا نسبت به معاویه  نیست و دوست‌داران معاویه چون نتوانستند منکر آن شوند، دست به جعل روایتی زدند که به گونه‌ای روایات لعن را خنثی کند.

برادران اهل سنت می‌گویند: لعن پیامبر بر معاویه مایه رحمت و عزت برای اوست، آن‌ها به روایتی ساختگی تمسک می‌کنند که رسول‌خدا فرمود: «خدایا من یک انسانم، هر كس را كه من لعنت كردم، لعنت مرا مايه تزكيه و أجر او قرار بده.»[6]
اگر این روایت صحیح باشد، خیلی از سخنان رسول‌خدا قابل نقض است. مثلا پيامبر اكرم فرمودند: «لعن الله الراشی و المرتشی.[7] خدا لعنت كند رشوه گيرنده و رشوه دهنده را.»
طبق توجیه برادران اهل‌سنت هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده مأجور خواهند بود و در نتیجه رشوه حلال می‌شود.
فراتر از آن‌چه که گفته شد، برخی از علمای اهل سنت در مورد احادیث فضائل معاویه سخنی را گفته‌اند که قطعاً برای اهل سنت سنگین است و از انتشار و نقل آن خودداری می‌کنند.
سيوطی و  ابن حجر که از علما و مفسرین بزرگ اهل‌سنت هستند، می‌گويند: تمام احاديثی كه در فضيلت معاويه آورده‌اند، جعلی و ساختگی است.[8]

بنابراین ساختن فضیلت برای کسی‌که نه تنها فضیلتی ندارد، بلکه مورد لعن رسول خداست، کاری به دور از انسانیت است و محبین معاویه این را باید بدانند که با جعل فضیلت، کسی دارای فضیلت و بزرگی نمی‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. «وقال بعض عوام الناصبة معاوية ليس بمخلوق. فقيل: كيف؟ قال: لأنه كاتب الوحی و الوحی ليس بمخلوق و كاتبه منه.» محاضرات الأدباء ومحاورات الشعرء والبلغاء، ابوالقاسم اصفهانی، دارالقلم، بیروت:ج2، ص500
[2]. «أن ثلاثة من المشايخ حضروا الجامع. فقال واحد لآخر: جُعلت فداك، أيهما أفضل معاوية بن أبی‌سفيان أم عيسى بن مريم؟ فقال: لا و الله ما أدری. فقال الثالث: تقيس كاتب الوحی إلى نبی النصارى؟» نثر الدر فی المحاضرات، ابوسعد منصور، دار الكتب العلمية، بيروت: ج7، ص209
[3]. «انه راى معاويه يقود بعير و قد ركب فيه ابوسفيان و يزيد ابن ابوسفيان و نظر اليهم و قال: لعن الله الراكب و القائد و السائق.» شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج15، ص175
[4]. «سمع رسول الله صوت رجلين يغنيان... فسأل عنهما فقيل معاوية و عمرو بن العاص. فقال: اللهم اركسهما فی الفتنة ركسا و دعهما إلى النار.» المعجم الکبیر، طبرانی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج11، ص32، ح10970
مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالعلم، بیروت: ج7، ص182، ح19801
[5]. «نظر النبی إليك يوم الأحزاب، فرأى أباك على جمل يحرض الناس على قتاله. و أخوك يقود الجمل، و أنت تسوقه، فقال: لعن الله الراكب، و القائد و السائق.» تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ص201
[6]. «أللهم! إنما أنا بشر، فأی المسلمين لعنته أو سببته فاجعله له زكاة و أجرا.» صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالعلم، بیروت: ج8، ص24
[7]. مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالعلم، بیروت: ج2، ص190
المستدرك علی الصحيحين، حاكم نيشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص102
[8]. «أحاديث كثيرة فی فضل معاوية كلها موضوعة لا أصل لها.» اللآلئ المصنوعة فی الأحاديث الموضوعة، سيوطی، دارالکتب اعلمیة، بیروت: ج1، ص420
فتح الباری فی شرح صحيح البخاری إبن حجر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج7، ص81

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.