مقایسه تطبیقی میان جریان معتزله و نو معتزله

  • 1397/01/28 - 09:42
تنازع میان فرهنگ اسلامی و دیگر فرهنگ‌ها، دو جریان معتزله و نومعتزله را سر و سامان داد. ایشان با استفاده از عقل غیر مبتنی بر نقل، به رویارویی در مقابل هجمه‌های دیگر فرهنگ‌ها رفته، که سیلی از اعتراضات را در مقابل خود یافتند.

نومعتزله از جمله جریان‌هایی است که امروزه بیشتر بر سر زبان‌ها جاری است. این جریان همان‌گونه که از نام آن پیداست، بر اساس رویکرد عقل‌گرایانه خود دنباله‌روی مکتب اعتزال می‌باشد.
همان‌گونه که گسترش جغرافیای جهان اسلام و رویارویی با افکار و فرهنگ‌های مختلف دیگر کشورها، مطالبه عمومی برای پاسخ‌گویی به مسائل جدید را فراهم کرد و به دنبال آن جریان اعتزال به وجود آمد،[1] تاسیس جریان نو‌معتزله نیز وامدار همین مسائل است. هجوم مستشرقان و افکار کشورهای غربی، برخی را (مراد نومعتزله است) بر آن داشت که به دنبال پیوند میان عقل‌گرایی غربی و آموزه‌های اسلامی باشند.[2] ایشان هم‌چون مکتب معتزله، عقل را حاکم قرار داده و بر این امر پافشاری می‌کنند.
به عنوان مثال نصر حامد ابوزید می‌نویسد: «اصل و آغاز همانا حاکمیت عقل است.»[3]
نومعتزله اگرچه در آرای خود پایبند به مبانی فکری معتزله هستند، اما نباید از اختلافات میان این دو جریان غافل شد. این گروه (نومعتزله) نزول قرآن را متاثر از فرهنگ آن زمان می‌دانند[4] که لازمه آن خطاپذیر بودن است. این در حالی است که معتزله، بودن خطا و دروغ را در کلام خداوند نفی می‌کنند.[5] از سوی دیگر نومعتزله به دنبال محدودیت احکام به زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. سروش در این باره می‌گوید: «تمام احکام فقهی اسلام، موقت و متعلق به جامعه پیامبر اسلام و جوامعی شبیه به آن است ...»[6] این در حالی است که معتزله نه تنها احکام را تاریخ‌مند نمی‌دانند بلکه تنها نقل را شایسته کشف احکام دانسته‌اند.[7]

پی‌نوشت:

[1]. ابوزید، نصر حامد، الاتجاه العقلی فی التفسیر، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 1996 م؛ ص 45.  
[2]. همان، مدرن کردن اسلام یا اسلامی کردن مدرنیته، ترجمه: روح الله فرجزاده. وصفی، محمد رضا، نومعتزلیان، ص 11.
[3]. همان، نقد گفتمان دینی، ترجمه: حسن یوسفی اشگوری و محمد جواهر کلام، تهران، یادآوران، 1383؛  ص 163 – 164.
[4]. حنفی، حسن، از نقد سند تا نقد متن 5، علوم حدیث، ش 20، ص 138.
[5]. خوارزمی، ملاحمی، الفائق فی اصول الدین، بی جا و بی تا؛ ص 179.
[6]. همان، اسلام، وحی و نبوت، ماهنامه آفتاب، زمستان 1380.
[7]. قاضی عبدالجبار، شرح اصول الخمسه، بی جا و بی تا؛ ص 564.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.