گفتاری از دکتر سروش در تحقیر حاکمیت هخامنشی

  • 1397/01/17 - 10:56
دکتر سروش: هخامنشیان، تولیدات چندانی از لحاظ فرهنگی نداشتند. تمام جهان متمدن امروز تحت سیطرۀ فرهنگ و فلسفۀ یونان قدیم است. اگر ما چنین مقایسه‌ای را منصفانه صورت بدهیم آن وقت این تفاوت را خواهیم دید و مبالغه نخواهیم کرد. این عین واقعیت است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دکتر عبدالکریم سروش در یکی از جلساتِ خود در تورنتوی کانادا، پیرامون ایران باستان (به ویژه حاکمیت هخامنشی) نکاتی را بیان کردند که قابل توجه است. بخش‌هایی از گفتار ایشان به عرض می‌رسد:

هخامنشیان تولیدات فرهنگی نداشتند

دکتر سروش پیرامون تولیدات فرهنگی (اعم از محتوای علمی و ادبی) در ایران باستان به ویژه عصر هخامنشی گفتند: «شما اگر به تاریخ مراجعه کنید چیز چندانی از فرهنگ ایران باستان بر جای نمانده است. و من این را منصفانه هم عرض کردم. گفتم یا از بین رفته و یا هم نبوده. مورخان ما می‌گویند که از هخامنشیان و اشکانیان که قوم جنگ‌آوری بودند، ظاهراً تولیدات چندانی از لحاظ فرهنگی نداشتند. اگر هم چیزی بر جای مانده از دورۀ ساسانیان به بعد است که آن هم چندان چیزی نیست. ما حداکثر اوستا را داریم که از قدیم است و کارنامۀ اردشیر بابکان را داریم و چند مورد دیگر از این قبیل. البته سنگ‌نوشته‌هایی هم از گذشته داریم. شما این را با فرهنگ و تمدن یونان مقایسه کنید. آنها هم جنگ‌های بزرگی داشته‌اند اما خواهید دید که چه چیزهایی از آنها باقی مانده است، نظیر ارسطو و افلاطون و سقراط و غیره. تمام جهان متمدن امروز تحت سیطرۀ فرهنگ و فلسفۀ یونان قدیم است. اگر ما چنین مقایسه‌ای را منصفانه صورت بدهیم آن وقت این تفاوت را خواهیم دید و مبالغه نخواهیم کرد. این عین واقعیت است.»

اینکه برخی می‌گویند عرب‌ها تاریخ و تمدن ایران را نابود کردند صحیح نیست

ایشان در ادامه تصریح کردند:‌ «عده‌ای گفتند که اعراب بعد از حمله به ایران کتابخانه‌های بزرگ ایران را به آتش کشیدند و از کتاب‌ها برای گرم کردن گرمابه‌های خود استفاده کردند. البته باز این هم چندان مورد تایید مورخان نیست. ببینید اصلاً ممکن نیست که یک تمدن بزرگ، با شاخ و برگ‌های بزرگ و متفکران بزرگ این گونه از بین برود و فروبپاشد و نابود شود. ما هنوز همۀ شعرهای هومر را داریم که متعلق به 2500 سال پیش است.»[1] اگر در تاریخ نگاه کنیم محال است که یک تمدن بزرگ این گونه از بین برود... چنانکه در شاهنامه با اینکه زندگی شاهان ایرانی را می‌خوانیم، اما ابداً و مطلقاً نام و نشانی از کورش و هخامنشیان نمی‌بینیم... در متون فاسی اثری از هخامنشیان نیست. در سراسر منابع مکتوب ایرانی، سرى جمع دو خط هم درباره کورش نیست. آن هم برخی از جمله طبری و ... گفته اند که کورش یک حاکم خُرد محلی و یک فرمانده نظامی بود که از طرف مادر یهودی زاده و از قوم بنی‌اسرائیل بود. چطور ممکن است هخامنشیان، حاکمیتی بزرگ و جهانی بوده باشد، ولی در منابع مکتوب ایرانی اینگونه ناچیز و حقیر شمرده شده باشند؟

پی‌نوشت:

[1]. نشریه مهرگان، سال اول، شماره دهم، آبان 1389، سخنرانی عبدالکریم سروش در تورنتوی کانادا.

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

کانال نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.