فحاشی عبدالبهاء به علمای اسلام !

  • 1397/02/05 - 08:54
علمای اسلامی خصوصاً علمای جلیل‌القدر شیعه که همواره در صف اول مبارزه با عقاید باطل بهائیت بوده‌اند، آماج توهین‌ها و هتاکی‌های پیشوایان بهائی قرار گرفته‌اند. این در حالیست که پیشوایان این فرقه در ظاهر، از هرگونه فحاشی منع کرده و همچنین، از دوستی واقعی (و نه نمایشی و مزورانه) با دشمنان دم می‌زدند. اینست حکایت کوران مشعل‌دار بهائیت!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای اسلامی خصوصاً علمای جلیل‌القدر شیعه که همواره در صف اول مبارزه با عقاید باطل بهائیت بوده‌اند، آماج توهین‌ها و هتاکی‌های پیشوایان بهائی قرار گرفته‌اند.
همچنان که عباس افندی (جانشین پیامبرخوانده‌ی بهائیت) گفته است: «این قوم خویشتن را علمای دین مبین و حامی شرع متین و جانشین سیدالمرسلین می‌شمرند و چون ثعبان (افعی) بدکیش، بیگانه و خویش را نیش می‌زنند و چون مار و عقرب، اَباعد و اَقارب (دوران و نزدیکان) را می‌گزند... چون گرگان خون‌خوار اغنام الهی (گوسفندان بهاءالله) را بدرند و دعوای شبانی (چوپانی) کنند و چون دزدان راه، قطع طریق و سدّ سبیل نمایند... چون... به فضائل (آنان) نگری، هریک اَجهل (جاهل‌تر) از انعام و بهیم (حیوانات)... و چون سباع ضاریه (درندگان خون آشام) بی‌مبالات و بی‌باک».[1]
اما جالب است بدانیم عباس افندی در حالی فحش‌نامه در حق علمای شریف اسلامی صادر می‌کند که خود این عمل را از ویژگی‌های بارز بیمارفکران دانسته بود: «شخص مؤمن مذمت شخصی از بیگانگان نکند، تا چه رسد از آشنایان، و غیبت دشمن ننماید تا چه رسد به مذمت دوست. بدگویی و غیبت صفت سقیم الأفکار (کج فکران) است نه ابرار (نیکوکاران)».[2]
آری؛ این پیشوای دو روی بهائیت، در حالی کینه‌توزی خود را نسبت به علمای والا مقام اسلام آشکار می‌ساخت که در ظاهر، دم از دوستی واقعی (و نه نمایشی و مزورانه) با دشمنان می‌زد: «از جمله تعالیم حضرت بهاءالله اینست که انسان باید در جمیع شئون و احوال سماحت (بخشندگی) داشته باشد. دشمن را دوست شمرده و بدخواه را خیرخواه بداند، نه آن‌که دشمن را دشمن بداند و مدارا نماید و مبغض را مبغض بداند و حسن اخلاق بنماید. می‌فرماید این‌گونه عمل نمودن تزویر است، حقیقت ندارد؛ بلکه شما باید دشمن را دوست ببینید و بدخواه را خیرخواه بدانید و به این دستورالعمل معامله کنید. یعنی محبّت و مهربانی و خیرخواهی شما حقیقی باشد نه مدارا؛ زیرا مدارا به یک درجه تزویر است».[3]
آری؛ وقتی مشعل‌دار بهائیت خود را به کوری زده و بر خلاف مسیر ترسیمی‌اش گام برمی‌دارد، دیگر از پیروان او چه انتظاری می‌توان داشت؟!

پی‌نوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 5، ص 194.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 306.
[3]. ج. ای. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه‌ی: بشیرالهی، رحیمی، سلطانی، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل، 1988 م، صص 98-97.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.