تفاوتهای معرفت شهودی و عقلی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- یکی از شاخصههای عرفان حقیقی ابتنای آن بر عقلانیت است. عرفان حقیقی هرچند به ساحتی ورای عقل میپردازد، اما هرگز به چیزی خلاف عقل تکیه نمیزند و به نتیجهای عقلستیز دست نمییابد. عرفان حقیقی معرفت شهودی را برتر از معرفت عقلی میداند، زیرا:
اولا: معرفت عقلی از نوع شنیدن و تماس از راه دور و با واسطه است؛ زیرا معرفت عقلی صرفا در حدود تصورات و مفاهیم ذهنی است، اما معرفت شهودی از سنخ چشیدن و دیدن و رابطه مستقیم و بلاواسطه با خود معلوم است. اما متعلق معرفت عقلی و حصولی، مفهوم و تصور معلوم است.
ثانیا: نتیجه معرفت عقلی تسلیم و رضایت عقل در برابر معلوم و حقیقتی است که آن را دریافت کرده است، هرچند ممکن است به حد ایمان و مقبولیت درونی نسبت به معلوم و حقیقت ادراک شده نرسد، اما معرفت شهودی مستلزم مقبولیت و هیجان و شور و عشق درونی است که با هیچ چیز زایل شدنی نیست. سراسر وجود انسان با معلوم مرتبط میشود. به تعبیر شهید مطهری: «این نوع معرفت وجود آدمی را روشن میکند و به او نیرو و جرئت میدهد، خشوع و رقت و لطافت میبخشد و بنیاد هستی او را دگرگون میسازد.»[1]
ثالثا: معرفت عقلی، معرفتی همگانی و قابل انتقال به غیر است. در حالی که معرفت شهودی، معرفتی شخصی و غیر انتقال به دیگران است. این راه از نظر شخصی، یعنی برای خود شخص، از کاملترین و بهترین راههای کسب معرفت است. اما باید توجه داشت که راه دل، راهی کاملا شخصی است. اصولا یکی از ویژگیهای علم حضوری و علوم شهودی و درونی، شخصی بودن آنها و درنتیجه غیر قابل انتقال بودن به دیگران است. یک عارف تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که زمینه تجربه شخصی را برای افراد دیگر نیز فراهم نماید.
رابعا: معرفت عقلی، معرفتی خطاپذیر است، زیرا معرفتی با واسطه است و بنابراین احتمال خطا در آن وجود دارد. اما معرفت شهودی معرفتی خطاناپذیر است.
خامسا: معرفت شهودی آنچنان با عمل و ساختن و تکمیل نفس بستگی دارد که باید گفت عمل است نه علم. درحالی که معرفت عقلی هیچ نیازی به خودسازی و تکمیل نفس و امثال آن ندارد. هرچند با خودسازی و تکمیل نفس و تقوا میتوان زمینههای فهم بهتر و معرفت صائبتر را فراهم کرد.[2]
همه این موارد در صورتی است که معرفت شهودی ملاکهای درست خود را داشته باشد و جزو القائات شیطانی نباشد. اما اگر اینچنین باشد، همین معرفت شهودی، معرفتی باطل و غیر قابل اعتنا است. ضمن آنکه معرفت شهودی معرفتی شخصی و غیر قابل استناد برای دیگران است، درحالی که معرفت عقلی به دلیل آنکه حاصل خرد جمعی و استدلالات عقلی است، قابل استناد برای دیگران است. بنابراین معرفت شهودی درصورتی بر معرفت عقلی ترجیج داده میشود که تمامی ملاکهای درنظر گرفته شده برای آن را کسب کرده باشد، درغیر این صورت حتی برای خود شخص، از درجه اعتبار ساقط است. همچنین به دلیل آنکه معرفت شهودی معرفتی رازآلود و دور از دسترس همگان است و چون جنس آن با معرفت عقلی متفاوت است و فقط شهودی است، زبان از بیان تمام زوایای آن الکن است، به همین دلیل در بیشتر موارد با توهمات و عبارات ناقص بیان میشود، درنتیجه موجب به انحراف کشیده شدن کسانی میشود که از راه بیان در حال آشنا شدن با این نوع معرفت هستند. به همین دلیل است که صاحبان معرفت شهودی از بیان آن منع شدهاند. همچنین به دلیل آنکه ممکن است این معرفت معرفتی درست نبوده باشد و همراه توهم یا معرفت غیر صحیح باشد، صاحبان معرفت شهودی نباید شهود خود را برای دیگران نقل کنند، تا دیگران در معرض هلاکت واقع نشوند.
پینوشت:
[1].مطهری مرتضی، مجموعه آثار اصول فلسفه و روش رئالیسم 5، ج 6، صدرا، تهران، چاپ هشتم، ص 879
[2].شریفی احمدحسین، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، صهبای یقین، قم، چاپ چهارم، 1388، صص 96 و 97
افزودن نظر جدید