آیا ادعای بهاء در زندان جهان‌گیر شد؟!

  • 1396/12/24 - 10:05
جناب عبدالبهاء، از جهان‌گیری ادعای پیامبری پدر خود، با تعبیر برهان عقلی یاد کرده است. این در حالیست که اولاً: جهان‌گیری ادعای حسینعلی نوری، چگونه می‌تواند به عنوان دلیلی بر حقانیت او قرار گیرد؟! ثانیاً: بر فرض پذیرش این ادعا به عنوان برهانی عقلی، می‌بایست بدانیم که چنین دلیلی، حداقل در حق پیامبرخوانده‌ی بهائیت صادق نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دومین پیشوای بهائیت جناب عبدالبهاء، از جهان‌گیری ادعای پیامبری پدر خود، با تعبیر برهان عقلی یاد کرده و گفته است: «یک برهان عقلی دیگر گوئیم و اهل انصاف را همین برهان کفایت است که هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که این شخص جلیل، در سجن أعظم، امرش را بلند کرد و نورش باهر (آشکار) شد و صِیتش (آوازه‌اش) جهان‌گیر گشت و آوازه بزرگواری‌اش به شرق و غرب رسید و إلی یومنا هذا چنین امری در عالم واقع نشده».[1]
اما در پاسخ به این ادعای عبدالبهاء می‌گوییم:
اولاً: جهان‌گیری ادعای حسینعلی نوری، چگونه می‌تواند به عنوان برهانی عقلی و دلیلی بر حقانیت او قرار گیرد؟! چه بسا باطل‌های بسیاری بوده که شُهره شدند و چه حق‌هایی بوده که گمنام ماندند. بنابراین صِرف شهرت را نمی‌توان به عنوان برهانی عقلی پذیرفت.
ثانیاً: بر فرض پذیرش ادعای فوق به عنوان برهانی عقلی، می‌بایست بدانیم که چنین دلیلی، حداقل در حق پیامبرخوانده‌ی بهائیت صادق نیست. چرا که بنا به اعتراف منابع بهائی، نه تنها پیامبرخوانده‌ی بهائیت بلکه حتی شخص عبدالبهاء، همواره تقیه کرده و خود را مسلمانی عادی جلوه می‌دادند. همچنان که فضل الله صبحی مهتدی (کاتب عبدالبهاء) گزارش کرده است که پیامبرخوانده‌ی بهائیت و پیروانش، متظاهر به آداب اسلامی از قبیل نماز و روزه بودند.[2] به گفته‌ی شوقی افندی نیز شخص عبدالبهاء، سنّت دورویی پدر را دنبال کرده، به مسجد مسلمانان می‌رفت و به سبک مسلمانان نماز جماعت می‌خواند. همچنان که شوقی افندی در خصوص آخرین جمعه‌ی حیات عبدالبهاء آورده است: «... در آخرین جمعه توقف مبارکش در جهان ناسوت با وجود خستگی و ضعف فراوان جهت ادای صلاة (نماز) ظهر در جامع مدینه حضور به هم رسانید».[3]
بنابراین، آیینی که پیشوایان بهائی، جرأت ابراز آن را، حتی در شهری که در آن می‌زیستند، نداشتند و در عین گمنامی عقاید خود را کتمان می‌کردند، چگونه می‌توان از جهان‌گیری آن به عنوان دلیلی عقلی سخن به میان آورد؟!

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، مفاوضات، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1920 م، ص 28-27.
[2]. فضل‌الله صبحی مهتدی، خاطرات صبحی، ص 151.
[3]. شوقی افندی، قرن بدیع، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 3، ص 318.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.