پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در دهه‌های اخیر، اسلام رشد چشم‌گیری پیدا کرد. بسیاری از مردم جهان با اسلام آشنا می‌شدند و وقتی زیبایی‌های دین اسلام را مشاهده می‌کردند، عاشقانه لباس اسلام را بر تن کرده و به احکام و مناسک اسلامی دل می‌بستند. کشورهای اروپایی که اکثریت مسیحی هستند، نیز به اسلام متمایل شدند و اشخاص زیادی از دین مسیحیت به دین اسلام گرویدند. تعداد مسلمانان در اروپا به گونه‌ای در حال افزایش بود که باعث شد سیاسیون و متفکرین غرب از رشدچشم گیر مسلمانان بترسند. هنتینگتون، دانشمند آمریکایی هشدار داده بود که آمریکا اولین کشوری است که دیگر غربی نخواهد ماند.[1]
متفکرین و مستشرقینی همچون «برنارد لوئیس» برنامه‌ای ارائه دادند که باید با نام اسلام به جنگ اسلام رفت. آنها طرح اسلام هراسی را پیشنهاد دادند. در طرح اسلام هراسی، نیروهای غربی به جنگ مسلمانان نمی‌رفتند، بلکه این جریان‌های اسلامی افراطی بودند که به جنگ دیگر مسلمانان می‌رفتند. گروه‌های خشن اسلامی، همان چیزی بودند که غرب برای صدمه زدن به اسلام نیاز شدیدی به آنان داشت. این گروه‌های تروریستی مسلمان نما، خدمات مستقیم و غیر مستقیم زیادی به غرب کردند. مهمترین کمکشان به غرب این بود که نه تنها جلو پیشرفت اسلام را گرفتند، بلکه باعث شدند که مردم اروپا از اسلام متنفر شوند. کاندولیزا رایس، زمانی که وزیر امور خارجه در دولت جروج بوش پسر، بود، پرده از حمایت آمریکا از گروه های تندرو برداشت. چیزی که او نامش را هرج و مرج خلاقانه گذاشته بود.[2]
بله آنان به خوبی توانستند با مدیریت گروه های تکفیری_افراطی جهان اسلام را به آشوب و ناامنی بکشند و بیشترین بهره برداری را از این جریان‌ها کردند و واقعا هرج و مرج خلاقانه‌ای در بین کشورهای اسلامی در راستای منافع غرب ایجاد کردند. کشتار مسلمانان به دست القاعده و داعش در سال‌های اخیر یکی از نمونه‌های بارز تفکر افراطیی است که برای اسلام هراسی با موفقیت اجرا شد.

نویسنده: مجتبی محیطی

پی‌نوشت:

[1]. ادريس هانى، المفارقة والمعانقة( رؤية نقدية فى مسارات العولمة وحوار الحضارات)، ص 181.
[2]. ادریس هانی، مقاله «تكفير تكفيريان خشونت تكفيرى، در خدمت استعمار نوين‏» مجموعه مقالات كنگره جهانى جريان هاى افراطى و تكفيرى از ديدگاه علماى اسلام،دارالاعلام، قم،  ج‏4، ص: 419.