قلب پاک، بهانه صوفیه برای فرار از عبادت و بندگی

  • 1396/11/05 - 08:28
برخی از صوفیه به بهانه داشتن قلب پاک و دوستی خداوند خود را بی‌نیاز از عبادت خداوند متعال می‌دانند. انحرافی که جامعه امروزی نیز کشیده شده است. ادعایی که امام صادق (ع) آن را شگفت‌آور خوانده است. شهیدمطهری معتقد است که صوفیه فقط ادعای دوستی خداوند را دارند درحالی‌که از هر گناه‌کاری گناه‌کارترند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ازجمله انحرافات صوفیه که گریبان‌گیر جامعه امروزی نیز شده است، عدم توجه به اعمال شرعی به بهانه صافی و پاکی دل است. وقتی سررشته این انحراف را می‌گیریم به عقاید و آموزه‌های انحرافی صوفیه می‌رسیم که برای شانه خالی کردن از انجام تکالیف و فرایض شرعی، بحث پاکی، صفای دل و دوستی خداوند را مطرح کردند و عبادت را کار دل دانستند نه ظاهر. ازاین‌رو بود که برخی از صوفیه به این معتقد شدند که چون دل بنده‌ای پاکیزه گردد و به نهایت دوستی و محبت پروردگار برسد و ایمان به غیب در دل او استوار باشد، تکلیف از وی برداشته شود... و عبادات ظاهری او را لازم نباشد. [1]
غزالی از علمای صوفی مسلک، انحراف برخی از هم مسلکان خود را تأیید کرده و در کتاب کیمیای سعادت می‌نویسد: «گروهی از این قوم باشند، چنانکه طاقت گذراندن فرایض و ترک معاصی ندارند... گویند (عبادات) کار دل است.» [2] غزالی که خود از صوفیان شرع‌گراست، معتقد است که صوفیه دل را فقط بهانه‌ای برای تنبلی و فرار از عبادت قرار داده‌اند. متفکر بزرگ شیعه شهید مطهری این بهانه و توجیه را در واقع تحقیر عمل، دانسته و می‌گوید: «دراویش و متصوفه اعصار اخیر به نحوی دیگر و بهانه‌ای دیگر عمل را تحقیر می‌کنند، آن‌ها موضوع صفای قلب را دستاویز قرار داده‌اند درصورتی‌که صفای حقیقی قلب، محرّک و مؤید عمل است نه منافی با آن.» [3] امام صادق (علیه السّلام) نیز ترک عمل همراه با ادعای دوستی خداوند را شگفت‌آور خوانده و می‌فرماید:
«تعصی الاله و انت تظهر حبّه
هذا لعمری فی الفعال بدیع
 لو کان حبّک صادقا لاطعته
انّ المحبّ لمن یحبّ مطیع [4] خدا را معصیت می‌کنی در حالی که مدّعی محبت او هستی! به جانم قسم که این کار، در میان کارها، شگفت‌آور است. اگر محبت تو راستین می‌بود او را اطاعت می‌کردی، زیرا طبیعی است که هر دوستی مطیع دوست خویشتن است». لذا شهید مطهری در انتقادی شدید درباره این اعتقاد صوفیه می‌گوید: «برخی از دراویش از طرفی دعوی دوستی خدا دارند و از طرف دیگر از هر گناه‌کاری گناه‌کارترند، اینان نیز مدّعیان دروغ‌گو هستند. [5] غزالی پا را از گناه‌کار خواندن صاحبان این عقیده انحرافی فراتر نهاده و می‌گوید: «چنین قومی کافرند و خون ایشان به اجماع امت حلال است.»[6]
درنتیجه باید گفت که با توجه به آیه مبارکه: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات [عصر/2-3] که انسان‌ها همه در زیان‌اند؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند» اگر قرار بود پاکی دل و ادعای دوستی خداوند، تنها مبنای ارزیابی انسان و کمال و سعادت بشری باشد، دیگر تأکید بر عمل صالح و دستور به انجام واجبات و ترک محرمات در آیات و روایات معنا نداشت. بنابراین باید گفت ملاک و معیار، انجام عمل صالح است نه صفای دل و قلب پاک و ادعای دوستی خداوند به‌تنهایی. چرا که گفته‌اند: به عمل کار بر آید به سخن‌دانی نیست!

پی‌نوشت:
[1]. لاهیجی، محمد، شرح گلشن راز، انتشارات سعدی، تهران، ۱۳۷۱، پاورقی شماره 2، ص 302
[2]. غزالی، محمد، کیمیای سعادت، مترجم حسین خدیو جم، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1365، ج 2، ص 308
[3]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، نشر صدرا، ج 1، ص288
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ کمپانی، ج 12
[5]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، نشر صدرا، ج 1، ص 332
[6]. غزالی، محمد، کیمیای سعادت، مترجم حسین خدیو جم، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1365، ج 2، ص 308

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.