ناف وهابیت را با دروغ و تهمت و تحریف بریدند

  • 1396/10/20 - 00:20
وهابی‌هایی داعیه‌دار هدایت امت اسلامی شدند که از هیچ دروغ و تهمت و تحریف حقائق تاریخی ابایی ندارند. عبدالله ابن محمد الغنیمان از مفتیان زبردست در حوزه تحریف حقائق و دست‌بردن در احادیث است که نمونه‌های متعددی در آثار او مشهود است که اکنون یک نمونه از آن تحریفها و دروغ‌های وی را در این پست به عرض می‌رسانیم.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبد الله بن محمد الغنیمان از مفتیان تکفیری وهابی است که برای پیش‌برد اهداف نحس خویش، از هیچ دروغ و تهمتی مضایقه نمی‌کند. این مفتی وهابی از زبردستان تحریف احادیث است که در راستای اهداف شومش، بارها در نقل روایات، تدلیس کرده و به تحریف و تغییر روایات پرداخته است. ما نمونه‌های متعددی از کتاب‌های او سراغ داریم که این مختصر گنجایش نقل همه آنها را ندارد.

یکی از جاهایی که وی دست به تحریف روایت زده آنجاست که می‌خواهد عظمت عائشه را نشان دهد و فحش و سب و لعن به او را مساوی با کفر جلوه دهد و برای تایید سخنش نقلی تاریخی را آورده که اینگونه است: «وقال أبو بكر بن زياد النيسابوری: سمعت القاسم بن محمد يقول لإسماعيل ابن إسحاق: أُتی أمير المؤمنين بالرقة برجلين شتم أحدهما فاطمة، والآخر عائشة، فأمر بقتل الذی شتم عائشة، وترك الآخر»[1] 
ترجمه: ابوبکر بن زیاد نیشابوری گفت: از قاسم بن محمد شنیدم که به اسماعیل بن اسحاق می‌گوید: نزد امیرالمومنین علی بن ابی طالب در شهر رقه، دو مرد را آوردند که یک نفر به فاطمه فحاشی می‌کرد و دیگری به عائشه. امیرالمومنین به قتل آنکه عائشه را سب می‌کرد دستور داد و آن دیگری را که به فاطمه فحاشی می‌کرد رها نمود».

ما هرگز در صدد توجیه فحاشی و سب به عائشه و دفاع از ناسزاگویی نیستیم چون شیعیان راستین از دشنام و ناسزاگویی به همسران پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دریغ می‌کنند ولیکن دروغ و تحریف واقعیت و خیانت در نقل تاریخی را نیزهرگز برنمی‌تابیم.
با تحقیق مختصری در همان منابع اهل سنت می‌بینیم که الغنیمان در نقل این حکایت تاریخی، تدلیس کرده و دو جای روایت را تغییر داده و تحریف نموده است.

این روایت تاریخی در منابع قدیمی اهل سنت به این گونه آمده است: «قَالَ: سَمِعْتُ الْقَاسِمَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَبُو مُحَمَّدٍ الْأَشْيَبِ يَقُولُ لِإِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ: أُتِيَ الْمَأْمُونُ بِالرَّقَّةِ بِرَجُلَيْنِ شَتَمَ أَحَدُهُمَا فَاطِمَةَ، وَالْآخَرُ عَائِشَةَ، فَأَمَرَ بِقَتْلِ الَّذِي شَتَمَ فَاطِمَةَ، وَتَرَكَ الْآخَرَ».[2]
ترجمه: نزد مامون عباسی در شهر رقه، دو مرد را آوردند که یکی به فاطمه(علیهاالسلام) فحاشی می‌کرد و دیگری به عائشه ناسزا می‌گفت. مامون عباسی دستور قتل آن کسی که به فاطمه(علیهاالسلام) ناسزاگویی می‌کرد داد و آنکه به عائشه فحاشی می‌کرد را رها کرد».

او در نقل این روایت، دو تغییر و تحریف ایجاد کرده است:
اولا: به جای کلمه مامون، کلمه «امیرالمومنین» را آورده تا اینگونه جلوه دهد که این کار را حضرت علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) انجام داده است.
ثانیا: در آخر روایت، جای عائشه و فاطمه را در روایت عوض کرده تا اینگونه جلوه دهد که شأن و منزلت عائشه نزد امیرالمومنین(علیه‌السلام) آنقدر والاست که ایشان شتم‌کننده به عائشه کشته ولی شتم‌کننده به فاطمه را رها کرده است.

ما آدرس این نقل تاریخی را در پی‌نوشت از چند منبع در قرن پنج و شش و هشت و حتی از کتب معاصرین آوردیم. جالبتر اینکه حتی ابن تیمیه رهبر معنوی وهابیان که در تکفیر شیعه پیشروی همگان است در کتاب «الصارم المسلول» در نقل این روایت انصاف به خرج داده و همانگونه که در نقل دوم آوردیم او نیز آورده است. این تغییر و تحریف الغنیمان در هیچ یک منابع تاریخی دیده نمی‌شود تا بگوییم که او احیانا این مطلب را از دیگری نقل کرده است بلکه او خودش اقدام به این تحریف و دروغ کرده است.

او می‌خواهد این‌گونه جلوه دهد که امیرالمومنین(علیه‌السلام) دشنام دهنده‌ی عائشه را کشته است. بله امیرالمومنین(علیه‌السلام) با فحاشی به عائشه هرگز موافق نبود اما هرگز در هیچ واقعه‌ای اتفاق نیافتاده که کسی به عائشه فحاشی کند و حضرت او را بکشد.
و جالبتر آنکه در آخر روایت اینگونه دروغ می‌بافد که حضرت آن کسی را که به فاطمه(علیهاالسلام) دشنام داده رها ساخته و با او کاری نداشته است تا اینگونه عائشه را بالاتر و برتر از حضرت فاطمه(علیهاالسلام) جلوه دهد.
حال، این وهابیان دروغگو، داعیه‌‌دار هدایت امت اسلامی شدند!!

پی‌نوشت:
[1]. شرح كتاب التوحيد من صحيح البخاری، عبدالله بن محمد الغنيمان، مدینه منوره، مكتبة الدار، چاپ اول، 1405ق، ج2، ص595، متن کتاب
[2]. شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة، أبوالقاسم هبة الله بن الحسن بن منصور الطبری الرازی اللالكائی(المتوفى:418ق)، تحقيق: أحمد بن سعد بن حمدان الغامدی، السعودیة، دار طيبة، چاپ هشتم، 1423ق-2003م، ج7، ص1343، ش2396، متن کتاب؛/ و کتاب المعجم، أَبُو مُحَمَّد عَبْدالخالق بْن أسد بْن ثابت الدّمشقیّ الحنفیّ المحدِّث(المتوفى:564ق)، المحقق: نبيل سعد الدين جرَّار، دار البشائر الإسلامية، چاپ اول، 1434ق-2013م، ص216، ش153، متن کتاب؛/ و الصارم المسلول على شاتم الرسول، تقی الدين أبوالعباس أحمد بن عبد الحليم بن عبد السلام بن عبدالله بن أبی القاسم بن محمد ابن تيمية الحرانی الحنبلی الدمشقی(المتوفى:728ق)، المحقق: محمد محی الدين عبد الحميد، المملكة العربية السعودية، الحرس الوطنی السعودی، ص566، متن کتاب؛/ و نهج الرشاد فی نظم الاعتقاد، جمال الدين يوسف بن محمد بن مسعود بن محمد العبادی العقيلی السرمری(المتوفى:776ق)، المحقق: أبو المنذر المنياوی، چاپ اول، 1435ق-2014م، متن کتاب
معاصرین:
إجلاء الحقيقة في سيرة عائشة الصِّدِّيقة، ياسين الخليفة الطيب المحجوب، المملكة العربية السعودية، الظهران، مؤسسة الدرر السنية، چاپ اول، 1432ق-2011م، ص202، متن کتاب؛/ و الإصابة فی الذب عن الصحابة، الشيخ الدكتور مازن بن محمد بن عيسى، ص146، متن کتاب؛/ و موسوعة مواقف السلف فی العقيدة والمنهج والتربية، أبوسهل محمد بن عبد الرحمن المغراوی، قاهره، المكتبة الإسلامية للنشر والتوزيع، و مراکش، نشر النبلاء للكتاب، چاپ اول، ج4، ص298، متن کتاب؛/ و عقيدة أهل السنة والجماعة فی الصحابة الكرام رضي الله عنهم (أصل الكتاب رسالة دكتوراه)، ناصر بن علی عائض حسن الشيخ، السعودیة، الریاض، مكتبة الرشد، چاپ دوم، 1421ق-2000م، ج2، ص872، متن کتاب

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.