ارتداد قتیله دختر قیس

  • 1396/10/10 - 11:18
خداوند فرمان داده است که پس از رحلت پیامبر همسران آن حضرت، نمی‌توانند ازدواج کنند، که این حرمتی است برای پیامبر اکرم؛ اما در تاریخ آمده است که یکی از همسران پیامبر، خواهر اشعث مرتد شد و با عکرمه ازدواج کرد؛ ابوبکر تصمیم گرفت که آن دو نفر را بسوزاند، ولی به او گفتند به دلیل ارتداد، دیگر او ام المؤمنین نیست. ...

یکی از فرامین الهی در مورد پیامبر اکرم این است که پس از رحلت ایشان نیز باید احترامشان را در نظر بگیرند و تردیدی نیست که ترک ازدواج با همسر یک شخصیت بزرگ، نوعی احترام به وی به‌شمار می‌رود. خداوند در قرآن به صراحت می‌فرماید که همسران پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از رحلت آن حضرت، نمی‌توانند ازدواج کنند، که این آیه پس از قسم خوردن فردی از صحابه برای ازدواج با یکی از همسران پیامبر که دختر عموی او بود، نازل شد؛[1] «وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللّهِ عَظیمًا.[احزاب/53] و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است»
در آیه دیگری از این سوره، همسران پیامبر، مادران مؤمنین خوانده شده‌اند که البته مراد مادر معنوی و روحانی است و تنها اثرش، حفظ احترام و حرمت ازدواج با آن‌هاست.
بعضی از همسران پیامبر اکرم این لقب را برای خود به‌کار می‌بردند و حتی از این سمت خواهر معاویه، برای معاویه استفاده کرده و او را «خال المؤمنین» دایی مؤمنین نامیدند.

اما در تاریخ آمده است که یکی از همسران پیامبر، خواهر اشعث بن قیس بود که اشعث واسطه در این ازدواج شد.[2] او پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به همراه برادر و اقوامش مرتد شد.[3] او سپس با عکرمه پسر ابوجهل ازدواج کرد، وقتی ابوبکر فهمید که آن‌ها خلاف دستور خدا انجام داده‌اند و حرمت ازدواج با همسران پیامبر را زیر پا نهاده‌اند، تصمیم گرفت که آن دو نفر را بسوزاند.[4] اینجا بود که عمر به او متذکر شد که به دلیل ارتداد قتیله، دیگر او همسر پیامبر و ام المؤمنین به‌شمار نمی‌رود، و این حکم (حرمت ازدواج با همسران پیامبر پس از رحلت ایشان) در مورد او جاری نیست.[5]
بنابراین احتمال ارتداد صحابه منتفی نیست، و اگر یکی از همسران پیامبر اکرم پس از رحلت ایشان مرتد شد، دیگر نمی‌توان به او ام المؤمنین گفت و چنین شخصی صلاحیت مادری بر مؤمنین را ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. «قرآن در مورد طلحه چه می‌گوید؟»
[2]. «فَقَالَ لَهُ الْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسٍ: لَا يَسُؤْكَ اللَّهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَا §أُزَوِّجُكَ مَنْ لَيْسَ دُونَهَا فِي الْجَمَالِ وَالْحَسَبِ؟ قَالَ: «مَنْ؟» ، قَالَ: أُخْتِي قُتَيْلَةُ، قَالَ: «قَدْ تَزَوَّجْتُهَا».» الطبقات الکبری، ابن سعد، ج8، ص147.
[3]. «وَارْتَدَّتْ مَعَ أَخِيهَا فَبَرِئَتْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ.» تاریخ الاسلام، ذهبی، ج1، ص839؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج8، ص147؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج5، ص298.
[4]. «فَزُوِّجَهَا عِكْرِمَةُ بْنُ أَبِي جَهْلٍ بِحَضْرَمَوْتَ، فَبَلَغَ أَبَا بَكْرٍ فَقَالَ: لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ أُحَرِّقَ عَلَيْهِمَا.» المستدرک، حاکم نیشابوری، ج4، ص40؛ التلخيص الحبير، ابن حجر عسقلانی، ج5، ص2221؛ دلائل النبوة، بيهقی، ج7، ص288؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج8، ص147؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج5، ص298.
[5]. «احتج عمر على أبي بكر رضي الله عنهما، أنها ليست من أمهات المؤمنين لارتدادها.» شرح الزرقانی على المواهب اللدنية بالمنح المحمدية، زرقانی، ج4، ص448؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج8، ص147؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج5، ص298؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج1، ص839.
«أَنَّ عُمَرَ أَخْرَجَهَا مِنْ أَزْوَاجِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِرِدَّتِهَا الَّتِي كَانَتْ مِنْهَا إذْ كَانَ لَا يَصْلُحُ لَهَا مَعَهَا أَنْ تَكُونَ لِلْمُسْلِمِينَ أُمًّا.» شرح مشكل الآثار، طحاوی، ج2، ص120.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.